[caption id="attachment_188756" align="aligncenter" width="598"]
![](https://www.chamedanmag.com/oldwp/2018/11/عبدالله-مستوفی.png)
عبدالله مستوفی نویسنده کتاب شرح زندگانی من در سال 1294 ه . ش (1255 ش) در محله سرچشمه تهران متولد شد و در خانوادهای متدین و برجسته تربیت یافت. او جزء نخستین فارغ التحصیلان مدرسه سیاسی بود که به ابتکار میرزا حسن خان مشیرالدوله (بعدها پیرنیا) تاسیس شده بود. مستوفی در آنجا زبان فرانسه را فرا گرفت و با علی اکبر دهخدا آشنا شد. این ارتباط به رغم پنج سال و نیم دوری از ایران به سبب کار در سفارت ایران در پترزبورگ روسیه همچنان برقرار ماند. گرچه عمده سالهای زندگی مستوفی با رجال دولتی و در فراز و نشیب امور مملکت و تجربه کاریهای مختلف سپری شد اما او از روزگار جوانی به نویسندگی رغبت تمام داشت.
عبدالله مستوفی استاندار آذربایجان (قبل از تقسیم به شرقی و غربی) و دولتمرد دوران قاجاری و پهلوی بود. برخی آثار علمی او عبارتاند از: ترجمه انقلاب فرانسه کبیر، ابطال الباطل، محاکمه انسان و حیوان و چهل ساعت محاکمه. اما مهمترین اثر وی که در سه جلد است و در طول پنج سال نگاشته شده است همان شرح زندگانی من است که یکی از زیباترین و ماندگارترین نمونههای شرح حال نویسیهای ایرانی است و زندگانی مردم بویژه از دوره ناصری تا احمد شاه را با زبانی بیتکلف و پالوده نگاشته است.
او ابتدا بعنوان کارمند در وزارت امور خارجه در کنسولگری ایران در روسیه مشغول به فعالیت بود اما پس از استبداد صغیر به اشتغال در این وزارتخانه پایان داده شد. در دوران صدراعظمی عینالدوله رئیس نان تهران بود و در اثر بلوای نان ناچار به کنارهگیری شد. در دوران رضاشاه به استانداری آذربایجان رسید و مدتی با سرلشکر محمد شاهبختی که فرمانده لشکر آذربایجان بود درگیری داشت که منجر به بازخواست هردو آنها شد. در بازگشت به تهران به ریاست اداره کل ثبت اسناد و املاک منصوب شد. عبدالله مستوفی در 24 آذر 1329 ه . ش در هفتاد و چهار سالگی در گذشت.
او در جلد دوم کتاب «شرح زندگانی من» که از سلطنت مظفرالدین شاه تا قرارداد وثوق الدوله با انگلیس را در برمی گیرد در صفحه 227 تا 228 کتاب که به بخش سلطنت محمد علی شاه تعلق دارد شرحی از بازدیدش از موزه لوور پاریس دارد و می نویسد: «یک روز هم به موزه لوور رفتیم، جسد مومیایی شده فرعونهای قدیم مصر را که در تابوتهای خود به خواب ابدی هستند دیدیم. فقط فرقی که با مرده تازه دارند همان رنگ جسد است که طول سه چهار هزار سال زمان در آن اثر کرده، قهوهای رنگ شدهاند و الا از هر حیث مثل جسدهایی هستند که تازه مرده باشند.
در قسمت تاریخی ایران، تالار شوش و تالار تخت و تالار صد ستون تخت جمشید را آورده برای نمایش گذاشتند و برای اینکه کلیه تالار تخت هم نمایش داده شود، عالم صغیر آن را با تمام ستونها از چوب، به قطع کوچک تراشیده سر آن را پوشانده و تختی هم در جلوی آن گذاشتند. در تالار شوش، آجرهای قالب درشت که روی آن را لعاب داده و نقشهای برجستهای در آنها بیرون آوردهاند از خرابههای شوش حمل کرده و در اینجا یک بدنه دیوار تالار را با این آجرهای جور کرده به معرض نمایش گذاشتهاند.
[caption id="attachment_188757" align="aligncenter" width="970"]
![](https://www.chamedanmag.com/oldwp/2018/11/بخش-ایرانی-موزه-لوور.jpg)
گذشته از قسمت تاریخی، قسمت صنایع مستظرفه دیگر هم در موزه لوور هست که همه در نهایت ظرافت و زیبایی و قدمت است و از کل دنیا برای تماشای آن میآیند. قدری هم در مغازه لوور گردش کردیم، تمام لوازم زندگی از نقاشی و کتاب فروشی و خیاطی تا کوزه فروشی هر یک در این مغازه شعبهای دارد که هر کس هر حاجتی داشته باشد، میتواند در این مغازه رفع نماید.
در شعبه فرش آن قالیهای عالی ایرانی هم داشت که به معرض فروش گذاشته بودند. اینجور مغازه در تمام پایتختهای اروپا هست و پاریس چندتایی از آنها دارد که بزرگتر از همه همین مغازه است. فروشندههای این مغازه همه زن و دخترند که پشت بساطها ایستاده مشغول فروشند. خریدار به این مغازه آمده خرید میکند و اگر نخواهد خود همراه ببرد نشانی منزل خود را به فروشنده میدهد و در همان زمان با سه چرخه دستی به وسیله حمالهای خود مغازه به منزل او میفرستند.
شاید روزی یکی دو میلیون فرانک فروش این مغازه است که همه را در همان روز بدون اندک پس و پیش و کسر و نکسی، به مقصدها میرسانند.»
[caption id="attachment_188759" align="aligncenter" width="800"]
![](https://www.chamedanmag.com/oldwp/2018/11/موزه-لوور.jpg)
[caption id="attachment_188762" align="aligncenter" width="492"]
![](https://www.chamedanmag.com/oldwp/2018/11/فرش.jpg)
![](https://www.chamedanmag.com/oldwp/2018/11/موزه-لوور-1.jpg)
نظر شما