چمدان: به تازگی لایحهای با عنوان «اصلاحیه قانون اساسنامه سازمان میراث فرهنگی کشور» با امضاء رئیسجمهور محترم، جناب آقای دکتر روحانی، به مجلس شورای اسلامی ارسال شده است. آن لایحه «به منظور احیاء و بهره برداری بهینه از بافتها و بناهای فرهنگی و تاریخی و مشارکت در ساماندهی اماکن مذکور توسط شهرداریها در زمینه شناسایی آنها که به عنوان میراث فرهنگی در محدوده و حریم شهرها شناخته میشوند و همچنین تملک، مرمت و بهرهبرداری از آنها»، برای تشریفات قانونی به جناب آقای دکتر لاریجانی، رییس محترم مجلس شورای اسلامی، تقدیم و ارسال شده است.
هم اکنون این لایحه در حال بررسی در جلسات مجلس شورای اسلامی و کمیسیونهای مربوطه است. در این لایحه، مادّه واحدههای بسیاری به عنوان تبصرههای متمم به اساسنامه مذکور اضافه شده که به شهرداریها حق «تملک» و «نگهداری و بهرهبرداری» از «بناهای فرهنگی–تاریخی واقع در محدوده و حریم شهرها» را میدهد. بر این اساس، سازمان میراث فرهنگی و شوراهای اسلامی شهرها، موظف هستند خدمات لازم و تسهیلات و کمکهای فنّی و اعتباری مورد نیاز را در اختیار «شهرداریها» قرار دهند. هرچند، در این لایحه همچنان حق «نظارت» برای کلیه اماکن مذکور برای سازمان محفوظ مانده است، اما با توجه به مفاد «لایحه اصلاحیه قانون اساسنامه میراث فرهنگی»، شهرداریها امکان تملک این اماکن را خواهند داشت و -با توجه به تجارب گذشته- این مسئله تهدید بزرگی برای بافتها و ابنیه تاریخی و فرهنگی ایران است. این در حالی است که با توجه به طرح وزارت میراث فرهنگی، بایستی اختیارات بیشتری به سازمان فعلی اعطا شود و نقش آن در خصوص چنین مواردی نباید به نهادی صرفا نظارتی تقلیل یابد و تصویب چنین لایحهای در عمل متناقض با مفاد طرح وزارتخانه میراث فرهنگی خواهد بود.
اگرچه تاکنون نیز مسئولیت حفاظت، مرمت، و نگهداری بسیاری از اماکن و بناهای تاریخی-فرهنگی در دست شهرداریها بوده، اما تملک و تعلق آنها به سازمان میراث فرهنگی مانع کوچکی در مسیر سوءاستفادهها و بهرهبرداریهای بیضابطه تجاری و منفعت طلبانه از این اماکن محسوب میشد. البته این قوانین نیز در بسیاری از موارد نادیده گرفته شده است و شاهد وقوع فجایعی مانند تخریب جبران ناپذیر بخشهای وسیعی از بافتها و خانههای تاریخی در تهران، شیراز، اصفهان، دزفول و برخی دیگر از شهرهای میهن مان بودهایم. در واقع، یکی از مواردی که پس از ورود شهرداری به اماکن و بناهای تاریخی و فرهنگی ظاهر خواهد شد، ورود شرکتها و نهادهای وابسته به شهرداریها در آنهاست که در اکثر موارد، از دیدگاه آنها و مدیران اجرایی و برنامهریزان شهری، چنین بافتهایی، بافت فرسوده تلقی شده و قربانی توسعه ناقص و بدفرجام شهرها میشوند. شمار بسیار بالای پروژههای مخربِ بافتهای تاریخی از سوی شهرداریها در دهههای اخیر به روشنی نشان میدهد که حتی با وجود «اساسنامه کنونی»، سازمان میراث فرهنگی و کارشناسان آن در هیئتهای برنامهریز، ارزیابی، و اجرایی شهرداریها هیچ نقش مؤثری نداشتهاند و چنین بافتهایی با تصمیمات شتابزده برخی از شهرداریها بلعیده و نابود شده است.
حال با «لایحه اصلاحیه قانون اساسنامه میراث فرهنگی» دست شهرداریها در بهره برداریهای سوداگرانه از بافتهای تاریخی و تجاوز به حریم بناها و اماکن تاریخی–فرهنگی بازتر خواهد شد. عجیبتر آنکه ارائه و پیگیری این «اصلاحیه» در حالی صورت میگیرد که مدیران و مسئولان اجرایی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری نسبت به آن اظهار بیاطلاعی میکنند و خواهان استرداد و رد این لایحه از دستور رسیدگیهای مجلس شدهاند.
تصویب این «اصلاحیه» نه تنها سرآغاز افساد و مفسده، و آشکارا ناقض حقوق شهروندی است و روند تخریب بافتها و اماکن تاریخی/فرهنگی را تسریع و تسهیل میکند، بلکه خیانت در صیانت و حفاظت از میراث فرهنگی محسوب میشود. آشکار است که تصویب این لایحه قصور دولت و مجلس محترم محسوب خواهد شد و مسئولیت هر پیامد ناگواری به عهدهی دولت و مجلس شورای اسلامی خواهد بود. چنین قصور و تصمیم ناکارشناسانهای در تقابل با حقوق شهروندی است و از تخریب فرصتها و امکانات فرهنگی برای نسلهای آینده نیز محسوب میشود.
«جامعه باستان شناسی ایران» عمیقاً نگرانی خود را از طرح چنین بحثی اعلام میکند و امیدوار است با هوشمندی و تعهد و آیندهن گریِ نمایندگان مجلس و مسؤولان مربوطه از بروز چنین اشتباه بزرگی جلوگیری شود.
«جامعه باستان شناسی ایران»
کد خبر 188171
نظر شما