گذر غذايی سی تير؟! این نام جدیدی است که شهرداری منطقه 12 برای خیابان 30 تیر، تاریخیترین خیابان تهران برگزیده است! خیابان سیتیر قصههای هزار و یک شب کم ندارد. پلاک به پلاک خانهها و بناهای مستقر در آن به تاریخ تهران گره خورده است. موزه ایران باستان، ساختمان کتابخانه ملی پیشین، دانشگاه هنر، میدان مشق، کلیسای حضرت مریم ساخته نیکلای مارکوف معمار مشهور روسی، کنیسه حیّم، آتشکده آدریان و مدرسه فیروز بهرام، کلیسای پطروس مقدس، مسجد حضرت ابراهیم، موزه آبگینه و بنیاد فارابی (خانه قوامالسلطنه).
[caption id="attachment_1611" align="aligncenter" width="800"]

امتداد خیابان سی تیر پس از گذر از خیابان جمهوری به خیابان میرزا کوچک خان منتهی میشود. خیابانی که از دل سی تیر بیرون آمده است. پیش از انقلاب این خیابان به "استالین" مشهور بود. ایران گرچه در جنگ جهانی اعلان بیطرفی کرده بود اما از شهریور 1320 نیروهای متفقین پایتخت ایران را به اشغال در آورده بودند. از آنجا که تهران به شوروی نزدیک بود و نیروهای متفقین هم در آن مستقر بودند، استالین (رهبر شوروی) تهران را امنترین محل برای مذاکره تشخیص داد. از این رو سران سه کشور آمریکا، انگلیس و شوروی توافق کردند تا دیدار تاریخیشان را در تهران برگزار کنند. این کنفرانس چهار روزه که در تاریخ به «کنفرانس تهران» مشهور است سرنوشت جنگ جهانی در اروپا و وضعیت خروج نیروهای متفقین از ایران را مورد توجه قرارداد تا آنجا که توافقات این دیدار در نهایت شکست هیتلر در جنگ جهانی دوم را به همراه داشت.
[caption id="attachment_1616" align="alignnone" width="960"]

چند ماه پس از این رویداد مهم گلشائیان شهردار وقت تهران در روز ۱۲ خرداد ۱۳۲۳ اعلام کرد خیابان مفتح، نوفل لوشاتو و سیتیر امروزی را به ترتیب به نام «روزولت» رییس جمهور آمریکا، «چرچیل» نخست وزیر انگلیس و «استالین» رهبر حزب کمونیست شوروی نامگذاری میکند.
[caption id="attachment_1656" align="aligncenter" width="800"]

خیابان سی تیر، خیابان قوام السلطنه، ادیان یا استالین، تاریخ تهران و ایران را در دل خود جای داده است. اینجا همان خیابانی است که قوام پس از استعفای مصدق و دريافت فرمان نخستوزيریاش، اعلاميه شديداللحنی تحت عنوان «كشتيبان را سياستی دگر آمد» را منتشر کرد كه منجر به واقعه 30 تير 1331 شد و برای هميشه پرونده سياسی قوام السلطنه را بست.
[caption id="attachment_1622" align="alignnone" width="1200"]

در حال حاضر در ابتدای خیابان سی تیر از سمت خیابان امام خمینی (سپه سابق) درست روبه روی موزه ایران باستان چند صباحی است دکههای اغذیه فروشی سیار اتراق کردهاند و جاذبه جدیدی برای اهالی تهران و گردشگران بوجود آوردهاند تا آنجا که از آن به عنوان نخستین خیابان غذا (Street food، استریت فود) پایتخت یاد میشود و خیلی زود توانسته است به پاتوق شبگردی مردم تهران تبدیل شود.

اما هدف از ایجاد این پاتوق گردشگری غذایی چه بود؟ ظاهراً قرار است با این اقدام شبزندگی به بافت تاریخی تهران بازگردد. بافت تاریخی همان محدودهای که بیشترین بناهای تاریخی یک شهر و هویت آن را در دل خود جای داده است. اما چگونه امکان دارد که تاریخ یک خیابان را به طور کلی فراموش کرد و با پاتوقی یک ساله به یکباره از خیابان ادیان یا سی تیر با عنوان «گذر غذا» یاد کرد؟! آیا این نهایت تلاش مسوولان شهرداری برای باز گرداندن روح زندگی به یک بافت تاریخی است؟
[caption id="attachment_1617" align="aligncenter" width="800"]

حالا با اطلاعیهای که به مناسبت ایام محرم منتشر شده بار دیگر این پرسش مطرح میشود که چگونه ٥٠ متر فضای غذا فروشی سیار نام و تاریخ خیابان را در استحاله فرو برده است. آیا نمیشد نامی بهتر برای این فعالیت یافت و در عین حال ارزش گذر را هم بهتر به رخ کشید؟ آیا لازم نیست شهرداری به بحث حس تعلق به بافت و ايجاد ارزش در ميان ساكنين و مردم بازگردد تا ايجاد درآمد و افزايش ارزش افزوده برای خود؟
چرا وقتی خیابانی که به دلیل وجود پرستشگاههای ادیان مختلف به خیابان «ادیان» شهرت دارد باید چنین داستانی برایش تعریف شود و به جایی برسد که به دلیل حضورچند دکه اغذیهفروشی در جوار مهمترین موزه کشور با نام «گذر غذا» از آن یاد شود.

امیرحسین دهباشی یکی از دانش آموختگان کارشناسی ارشد مرمت معتقد است ذات این اتفاق اصلا فعل بدی نیست آن هم برای محدودهای که همه موزهها و مغازههایش و ... در ساعات اداری فعال هستند و در شب سکوت مرگآوری آن را فرا میگیرد و فقط با غرش موتور خودروها میتوان نشانی از زنده بودن در آن یافت. از این رو هر بهانهای برای زنده بودن خیابان، ترغیب ساکنان شهر به حضور در آن، تعاملات اجتماعی و شکل دهی خاطرهای جمعی در فضا میتواند در جهت ارتقای کیفیت زندگی محدوده موثر باشد که این گذر در این زمینه بسیار موفق بوده است.
برخی اما ایجاد این گذر را در محدوده مديريت، نظارت و تكامل طرحی اصولا ابتر میدانند. جدای از مبحث اجاره بهای دکانهای سیار، به اعتقاد این دسته صرف برگزاری، عدم كنترل و حمايت در فصولی كه حضور خانوادهها، شبها در سطح شهر كمرنگتر میشود گذر را از اهدافی چون باز گرداندن روح زندگی دور میكند و حتی در حد اغذيهفروشیهای رو به روی پایانهها تنزل میدهد.
[caption id="attachment_1618" align="alignnone" width="1200"]

صرف ايجاد درآمد و عدم تكميل طرح، آن هم در روند تغيرات شهرداری و مديران و شروع فصل ركود فعاليتهای مرتبط با تفريحات فصلی كه شرايط جوی و ساعت كاری در آن دخيل است امکان دارد همان حس زنده بودن را از بین ببرد.
برخی هم معتقدند برای شکل دهی زندگی شبانه و پایدار کردن فعالیت در این محدوده نیاز به فعالیتهای مکمل مثل بازار دست فروشی، هنرهای خیابانی و.... است چرا که برای شهری که تفرجگاههای شبانهاش «مال» هستند به راه افتادن این گونه راستهها میتواند انتخابهای بیشتری را به مردم اعطا کند.
به گفته این دسته از کارشناسان اگر عزم راسخی باشد که محدوده پانزده خرداد را بعد از پایان فعالیت بازار، کاربری انسانی - اجتماعی ببخشد، ارتقای کیفیت مبلمان شهری در محدوده میدان مشق و پایدار کردن فعالیت در محدوده پارک شهر میتواند تمام این محدوده را با هم و در ارتباط زنجیرهای با یکدیگر به عنوان یک کالبد واحد فعال کند وگرنه این فضا در نهایت تنزل پیدا خواهد کرد و دیگر جذابیتی برای شهروندان ندارد.
از سویی به نظر برخی راهنمایان گردشگری نورپردازی، شکل و شمایل و پاتوق گردشگری غذا شدن این چند دکه سیار برای عکاسی و استوری و کلا شبکههای اجتماعی بسیار عالی است اما کیفیت غذا قابل قبول نیست!
نگین اشرفی - راهنمای گردشگری میگوید: خیلی از مواد صبح تا غروب در خودروهای فروشندگان دپو میشود این در حالی است که فعالان صنعت گردشگری متفق القول معتقدند کیفیت غذا و تمیزی محل نود درصد مبحث رضایت گردشگر رابه دنبال دارد! ما تقريبا دربرخي نقاط ديگر تهران اين پاتوق را داشتهايم و داريم مثلا ميدان تجريش، بلوار اندرزگو، ميدان پاليزي، خيابان خرمشهر وحوالي اغذيه فريدون و... اما هيچ كدام مثل سی تيرجذاب نيست. بافت تاريخي، معماری، نورپردازی، موسيقي خيابانی، برخی دستفروشیهای خواستنی و خاص و تحفه در كنار هم لازم است تا يك خيابان شهرت پيدا كند.
او می افزاید: در شبهای محرم و احيا در كنار میدان ارگ و در خيابان آزادی رو به روی مسجد امام حسن (ع) یا نقاط دیگر تهران هم گذر غذايی ايجاد میشود آن هم بدون اجاره و بسيار شلوغتر از خیابان سیتیر، فقط در این مناطق كافیشاپ سيار وجود ندارد اما ساير غذاها و نوع فعاليت همان است و البته فصلی هم هست.

اشرفی با اشاره به این که بیشتر شهرهای مهم دنيا دست كم يك خيابان زنده وجود دارد كه اکثر گردشگران آن راتجربه میکنند، توضیح میدهد: تراس تيوره شهررم (به معنی در فراسوی رود تی وره)خيابان شبانه رم هست و پر از كافه و غذا، خيابان نفسكی درسنت پطرزبورگ، خيابان شانزه ليزه پاريس، خيابان تكسيم در استانبول، خيابان ماريا هيلف در وين، خيابان كاس اند رو دربانكوك و...همه و همه خيابانهای مهم و شبانهاند، پر از كافه و موسيقی خيابانی و جنب وجوش! حالا باید دید آیا این استریت فود، هدفش احیای زندگی شبانه سی تیر است یا هدف یک کار تجاری در لوای نام سی تیر و زندگی شبانه منطقه ۱۲ است؟ این حضور چقدر میتواند بر گردشگری فرهنگی و شناخت تاریخچه و آثار تاریخی خیابان تأثیر بگذارد. چقدر میتواند بر مقوله شناخت هنر و حتی هنرهای سنتی موثر باشد. کمی جلوتر دانشگاه هنر قرار دارد اما هیچ رد پایی از هنر در این خیابان دیده نمیشود آیا این خیابان نمیتواند محفلی برای حضور هنرمندان باشد و تمرکز بیشتر بر موسیقی، هنرهای تجسمی و...بگذارد؟
از سویی این پاتوق در جوار مهمترین موزه ایران یعنی موزه ایران باستان راهاندازی شده است اما حتی کسانی که برای دقایقی در پارک رو به روی موزه به استراحت مینشینند اطلاعی از موزه و احوالات آن ندارند، مشتریان دکهها که جای خود دارد! حال این پرسش مطرح میشود که سهم موزه ملی از این شبزندگی چیست و چه فعالیتی جهت جذب گردشگران غذاگردی خیابان سی تیر و سوق آنها به بازدید از موزه انجام داده است؟
جبرییل نوکنده مدیر موزه ملی در این باره میگوید: تا کنون چندین مکاتبه با شهرداری انجام دادهایم. قرار بود اینجا به پاتوق فرهنگی تبدیل شود اما با صراحت و در عین شفافیت اعلام میکنیم تا اینجا به پاتوق فرهنگی تبدیل نشود ما از هرگونه ارایه خدمات شبانه معذوریم.
[caption id="attachment_1619" align="alignnone" width="1200"]

از نگاه نوکنده اکنون امنیت موزه مادر کشور خدشهدار شده است. بوی کباب و دود آن در کل فضا موزه پیچیده است و این موضوع نگرانیهایی را برای موزه بوجود آورده است تا آنجا که او در این باره میگوید: پیشتر این دکههای سیار تا موزه علوم ادامه داشت که با توجه به تهدید امنیت موزه با شهرداری به توافق رسیدیم که در این منطقه خودرویی قرار نگیرد.
[caption id="attachment_1655" align="aligncenter" width="800"]

او از برگزاری نشستی با مسوولان شهرداری درباره همین موضوع در این هفته خبر میدهد و میافزاید : در صورت وقوع هرگونه بحرانی اعم از آتش سوزی یا قفل شدن خیابان به هردلیلی راه خروجی مردم کدام طرف است؟ سیستم اطفای حریق کجاست؟ چه کسانی مسوولیت مدیریت بحران را برعهده می گیرند؟ چه کسانی تضمین امنیت سلامت مردم را به لحاظ رعایت بهداشت میدهند.
نوکنده اعلام میکند: در صورتی که گذر خیابان 30 تیر تبدیل به پاتوق فرهنگی شود موزه ملی این امکان را فراهم خواهد کرد تا حداقل ماهی یک شب موزه باز باشد. اما در حال حاضر به دلیل عدم طرح محتوایی مناسب و عدم هارمونی و هماهنگی منظری و بصری این پاتوق با فضای موزه چنین اقدامی میسر نیست.
او ادامه میدهد: اگر طراحان شهری بتوانند متناسب با مأموریت موزهها در این خیابان فضا را طراحی کنند و روح فرهنگ را در خیابان جاری سازند ما هم طرحهای مناسب را اجرا خواهیم کرد.

به گفته نوکنده در حال حاضر به دلیل ایجاد این پاتوق، درجه حساسیت دوربینهای موزه بالاتر رفته و دوربینهایی با میدان دید وسیعتر به سمت پاتوق غذاگردی نصب شده تا موزهداران بهتر بتوانند فضای موزه ملی را مدیریت کنند. همچنین نیروی انتظامی با همکاری یگان حفاظت از ساعت ۹ شب موزه را رصد میکند. این در حالی است که موزه درخواست کرده در ضلع شرقی خیابان خودرویی پارک نشود و از ضلع غربی استفاده شود.
این دانش آموخته دکترای باستان شناسی از آلمان تأکید میکند: در کنار هیچ کدام از موزههای مطرح دنیا چنین وضعیتی دیده نمیشود. پاتوقهای اطراف موزهها بیشتر فرهنگی هستند مثلا ًدر کنار موزه "پرگامون برلین" پاتوق قرار دارد اما این پاتوق فرهنگی است، بیشتر کتاب فروشی است و در بین آنها یکی دو کافه سیار هم هست. قرار نیست چون وزارت امورخارجه اجازه حضور شبانه را از شهرداری سلب کرده بدون مطالعه خیابان سی تیر جایگزین آن شود.
او در عین حال تصریح میکند: نفس این اقدام خیلی هم خوب است اما نیاز به یک کارگروه متشکل از موزه داران خیابان سی تیر، اقتصادانان هنر، کارشناسان حوزه شهری و بافت تاریخی است تا یک برنامه درست برای ایجاد این پاتوق در نظر گرفته شود. صرف گذاشتن چند دکه سیار بدون تعریف زیر ساختها شب زندگی را به این خیابان نمیآورد.
[caption id="attachment_1668" align="aligncenter" width="850"]

آتوسا مهر یکی از کارشناسان حوزه بافت شهری اظهار میکند: در جوار هر فضای فرهنگی باید فضاهایی جهت استراحت و رفع نیازهای اولیه مراجعه کنندگان ایجاد شود. اما برای هر فضایی در نظر گرفتن شأن اثر و تعداد و نوع بهره بردارانش باید از اصول اولیه طراحی باشد. مطمئنا خیابان سی تیر هم که آثار بسیاری را در بر گرفته امکان تبدیل شدن به یک فضای شهری ارزشمند را دارد. در صورت طراحی و ساماندهی درست این خیابان حتما محدوده تاریخی تهران از این ارزش افزوده بهره مند خواهد شد. موزه ملی یکی از نقاط قوت این خیابان است که متأسفانه از ارج و اندازه واقعی خودش خیلی دور شده است. شهر تهران با جمعیت سرسام آورش نیاز مبرمی به تعداد بسیار زیادی فضاهای شهری زنده و شاداب دارد ولی آیا واقعا در چند قدمی موزه ملی که حتما میتواند فضای شهری مناسبی را در بر بگیرد این کیفیت کار قابل قبول هست؟!
[caption id="attachment_1645" align="aligncenter" width="800"]

دهباشی کارشناس ارشد معماری داخلیدر بخش دیگری از صحبت هایش درباره اجرای طرحهایی از این دست میگوید: ما در تهران یک پروژه بسیار بزرگی داریم که برخی مشاوران و پیمانکاران بیست سالی رویایش را هر شب میبینند، آن هم پیاده راه کردن محدوده حصار قجری تهران است. رویایی که قدم به قدم به تحققش نزدیک میشویم. تا امروز پیاده راه کردن خیابان 15 خرداد (بوذرجمهری)، بستن تمام دسترسیها به این خیابان، جداره سازی همراه با جعل هویت معماری در محدوده و سنگ فرش کردن معابر را شاهد بودیم. فاز اصلی پروژه با ثبت میراثی دو میدان حسن آباد و بهارستان آغاز شد (جالب اینجاست که با وجود ثبت این محدودهها هیچ کس معترض جداره سازیها نیست). فاز بعدی احداث ساختمان بلدیه در میدان توپخانه بود که اکنون گودبرداری آن انجام شده است.
[caption id="attachment_1654" align="aligncenter" width="700"]

این کارشناس بهسازی نوسازی بافت فرسوده ادامه میدهد: تجربه پیاده را ه 15 خرداد آموخت که در محور بهارستان به حسن آباد نیازمند توقفگاههایی با فعالیت متنوع هستیم. در ابتدای این مسیر عمارت مسعودیه که در میان راستههای اقتصادی خرده فروش قرار گرفته اهمیت ویژهای دارد. از سویی با اعمال تغییرات در فعالیت خیابان لالهزار جایگاه ساختمان بلدیه به عنوان توقفگاه میان راه خود نمایی میکند. خیابان سی تیر هم با کاربری اغذیه فروشی خیابانی به عنوان توقفگاه انتهایی مسیر در این پروژه در نظر گرفته شده است. حال با قرار دادن این سه مهره در نخ تسبیحی به نام محور پیاده راه حصار تاریخی در خواهیم یافت چه قرار است بر سر قلب تهران بیاورند. محلههایی که در جدارههایش پر از جذابیت اما در عمقش خالی از سکنه و سرشار از معضلات اجتماعی است.
ویدئوی چمدان از خیابان 30 تیر و حال و هوای مردم
نظر شما