دکتر طالبیان اهمیت بقایای موجود تل آجری را نیازمند حفاظت و مرمت اصولی دانست و اظهار داشت: طرح ایجاد سایت-موزه تل آجری پس از بررسیهای کارشناسی و مطالعات انجام شده نهایی شد و در حال حاضر مراحل ساخت قطعات به اتمام رسیده، مطالعات در خصوص جانمایی آن در حال انجام و فاز بعدی که اجرای سایت - موزه است، در دستور کار قرار دارد.»

با وجود مخالفت کارشناسان متعدد در تخت جمشید و در مرکز ستادی با اجرای پوشش دائمی محافظتی تل آجری که آن را مصداق دخل و تصرف و آسیبرسانی به عرصه و حریم این محوطه و محدوده مذکور میداند نامهای در تیر ماه از سوی سید محمد بهشتی رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری خطاب به حمیده چوبک رئیس پژوهشکده باستانشناسی ارسال شده و با ایجاد فونداسیون پوشش دائمی برای محافظت از تل آجری موافقت میکند
حال چند روز پیش خبری از سوی علی هژبری باستانشناس با این مضمون در شبکههای اجتماعی منتشر شد که تأکید می کرد سایت موزه تل آجری به بهانه حفاظت آثار در حال ساخت بر روی عرصه است خود نشان از تخلف دارد.
هژبری نوشته بود: «با کمال تعجب و تأسف، میراث فرهنگی در عرصه تل آجری و در حریم تختجمشید دخل و تصرفی مرتکب شده، درحالیکه تختجمشید از نخستین پروندههایی است که در فهرست جهانی ثبت شده و چندی پیش از ساخت سیلو در حریم درجه یک آن با حکم قوه قضائیه ممانعت به عمل آمد. امروز به بهانه ایجاد سایتموزه داخل عرصه بنا را کنده، بتنریزی کرده و ستونهای مرتفعی را جاگذاری کردهاند تا پوشش ثابت ایجاد کنند. ضوابط عرصه و حریم را هیچ ارگانی نمیتواند تغییر دهد، چه رسد به اینکه خود سازمان متولی حفاظت عرصه و حریم یعنی سازمان میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری ضوابط خود را زیر پا گذارد. از آنجا که ایران تجربه تلخ میدان نقش جهان و برج جهاننما را در پرونده محوطههای ثبت جهانی دارد، واجب است به این نکته توجه کنیم که پیش از هرگونه اقدامی، تصمیماتی درحد توان کارشناسی شهرستان گرفته نشود و جهانی بیندیشیم.»
[caption id="attachment_6881" align="aligncenter" width="1100"]

پیگیریهای خبرنگار چمدان نشان از آن دارد که با وجود مخالفت کارشناسان متعدد در تخت جمشید و در مرکز ستادی با اجرای پوشش دائمی محافظتی تل آجری که آن را مصداق دخل و تصرف و آسیبرسانی به عرصه و حریم این محوطه و محدوده مذکور میدانند نامهای در تیر ماه از سوی سید محمد بهشتی رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری خطاب به حمیده چوبک رئیس پژوهشکده باستانشناسی ارسال شده که با ایجاد فونداسیون پوشش دائمی برای محافظت از تل آجری موافقت میکند.
مخالفت کارشناسان ستاد مرکزی نیز منجر به امضای نامه ممانعت از این اقدام از سوی معاونت میراث فرهنگی نمیشود و این معاونت از پژوهشگاه و میراث فرهنگی استان فارس نمیخواهد که جلوی این اقدام را بگیرند؟!
اینجا این پرسش مطرح میشود که حمیده چوبک رئیس پژوهشکده باستانشناسی که خود محوطههای گوناگونی را رویت کرده و به این موضوع اشراف کامل دارد که تخت جمشید به لحاظ آثار تاریخی کاوش نشده زیر خاک چقدر حائز اهمیت است چرا با این طرح مخالفت نکرده است و به این ترتیب به علیرضا عسگری چاوردی یکی از باستانشناسان تخت جمشید اجازه داده شده که طرح ایجاد فونداسیون این پوشش دایمی را در تیرماه به اجرا درآورد. (اسناد در چمدان موجود است.)

[related-post id="6886"]
هر چند عسگری چاوردی توضیحاتی را در قالب نامهای به کانال تلگرامی دیدهبان میراث فرهنگی در پاسخ به این اقدام ارائه کرده است که جای بحث دارد اما اکنون مسأله شخص مجری طرح نیست و قاعدتاً میتوانست این طرح که دارای مجوز رسمی از پژوهشگاه میراث فرهنگی است و هیچ گونه مخالفت رسمی و اداری هم از سوی معاونت میراث فرهنگی به همراه نداشته توسط هر باستانشناس دیگری اجرا شود. مسأله اصلی در این اتفاق آن است که با وجود مخالفت کارشناسان متعدد اولا چرا معاونت میراث فرهنگی حاضر به اعلام رسمی و اداری این مخالفت نشده است و ثانیا چرا پژوهشگاه میراث فرهنگی با اجرای چنین طرحی آن هم در عرصه و حریم تخت جمشید موافقت کرده است؟!
[caption id="attachment_6882" align="aligncenter" width="1100"]

چند صباحی پیش نزدیک تل آجری یکی از مالکان زمینش را تبدیل به باغ کرد و نهالهایی کاشت و یگان حفاظت این نهالستان را خراب کرد و درختان را از ریشه درآورد برای این که برخلاف ضوابط حریم درجه یک تخت جمشید اقدام کرده بود. چند وقت پیش هم به دلیل ساخت سیلو در حریم درجه یک تخت جمشید از مالک سیلو شکایت شد. حال چطور ممکن است افرادی از دل خود سازمان میراث فرهنگی دست به چنین اقدامی بزنند؟
علی هژبری در گفتگو با خبرنگار چمدان درباره اشکالات پروژه ایجاد سایت- موزه تل آجری توضیح میدهد: «چند صباحی پیش نزدیک تل آجری یکی از مالکان زمینش را تبدیل به باغ کرد و نهالهایی کاشت که یگان حفاظت این نهالستان را خراب کرد و درختان را از ریشه درآورد چون مالک برخلاف ضوابط حریم درجه یک تخت جمشید اقدام کرده بود. چند وقت پیش هم به دلیل ساخت سیلو در حریم درجه یک تخت جمشید از مالک سیلو شکایت شد. حال چطور ممکن است افرادی از دل خود سازمان میراث فرهنگی دست به چنین اقدامی بزنند؟ این طور که در جوابیه آمده است توجیهشان حفاظت از بنا است. حفاظت از باد و باران که صراحتاً در جوابیه به آن اشاره شده است کار بسیار بجایی است اما همه آنها که از من مطلعتر و استادترند بهتر میدانند طرح در حال اجرا در تخت جمشید نادرست است چون سازه دایمی است. تمامی سازههای نامبرده در جوابیه هم موقت است و فقط سازه هگمتانه چنین نیست اما اگر در خبرها جستجو کنید با ساخت همان سازه هم مخالفت شده اما چون سازمان میراث 250 میلیون تومان هزینه کرده بود، دیگر حاضر نشد آن را از گردونه خارج کند.»
[caption id="attachment_6880" align="aligncenter" width="800"]

توجیهشان حفاظت از بنا در باد و باران است کار بسیار بجایی است اما کاری که در تخت جمشید اتفاق میافتد نادرست است چون سازه دایمی است. تمامی سازههای نامبرده هم موقت است و فقط سازه هگمتانه چنین نیست. اگر در خبرها جستجو کنید با ساخت همان سازه هم مخالفت شده اما چون سازمان میراث 250 میلیون تومان هزینه کرده بود، دیگر حاضر نشد آن را از گردونه خارج کند
این باستان شناس میگوید: «هر محوطه دارای عرصه است که ضوابط، هرگونه دخل و تصرف در آن را ممنوع کرده است. این در حالی است که با توجه به اهمیت بسیار بالای مجموعه جهانی تخت جمشید، ضوابط عرصه و حریم آن نیز در حد و اندازه آن دیده شده است. از این رو در اولین بند از ضوابط حریم درجه یک تخت جمشید آمده که «در داخل محدوده خط- نقطه آبی رنگ منعکس شده بر روی نقشه که در اصل خود دارای ارزش تاریخی و واجد آثار فراوان زیر سطحی است، احداث هرگونه ساختمان و تأسیسات، نصب دکل، درختکاری، دیوارکشی، حصارکشی، پی کنی، کندوکاو، تسطیح اراضی، هرگونه عملیات استخراج معادن سنگ، شن و ماسه و خاک رس، دفن و رها سازی زباله و نظایر آن ممنوع است». بنابراین ایجاد سازه دایم در آن قابل تامل است.»

او یادآور میشود: «توجه به حریم محوطهها در قوانين، موضوعی جدید نیست. هیئت وزیران در جلسه 28 آبان ماه 1311 طبق پیشنهاد وزارت معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه نسبت به نظامنامه اجرای قانون 12 آبانماه 1309 راجع به حفظ آثار عتیقه تجدید نظر و اصلاحات لازمه به عمل آورد که در ماده نهم آن آمده برای حفاظت آثار و امکنه ملی که از نظر تاریخ ایران حائز اهمیت مخصوص باشد ممکن است در مجاورت آنها مناطقی تعیین شود که در آن ساختمان و غرس اشجار و کندن حفره ها و احداث قبرستانها ممنوع باشد. در هر مورد تعیین شرایط برقراری اینگونه مناطق ممنوعه و مبلغی را که برای جبران خسارت ممکن است به اشخاص ذینفع داده شود با وزیر معارف خواهد بود. همچنین در بند 2 ماده دهم و یکی از اعمالی که اکیدا ممنوع شده اجرای عملیاتی در مجاورت ابنیه ثبت شده در فهرست که صدمه به استحکام یا بصورت آنها وارد آورد، است.»
[caption id="attachment_6884" align="aligncenter" width="1100"]

این باستانشناس همچنین با اشاره به فصل نهم کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی درباره تخریب اموال تاریخی، فرهنگی مصوب ۱۳۷۵ مجلس شورای اسلامی و مادههای 558،560،564،567،568 که به مجازات مخربان میراث فرهنگی اشاره شده است، میافزاید: «از جمله در بخش ساماندهی زيبايی شناختی يادمان های باستانی منشور آتن به سال 1931 م. آمده هنگام ساخت بناها، خصوصيت و سيمای ظاهری جاهايي كه اين بناها قرار است در آنجا برپا شوند رعايت شوند، خصوصاً در همسايگي يادمانهاي تاريخی و هنری از تمامی اشكال تبليغات و برپايی دكلهای ناخوشايند تلگراف، ممانعت شده و تمامی كارخانههای پر سروصدا و حتي تيرهای بلند كنار گذاشته شوند.»
[caption id="attachment_6883" align="aligncenter" width="1100"]

وی همچنین ادامه میدهد: «منشور ونیز سال 1964 م. هم دارای بندهایی برای حفاظت محوطههای تاریخی و حفاری است. بخشی از ماده 15 آن هم در خصوص آثار مکشوفه از کاوش ها تأکید دارد: «ويرانهها بايد نگهداري شوند و اقدامات ضروری برای حفاظت و حمايت دايمي از ويژگيهـــاي معماري و اشيا كشف شده بايد صورت گيرد. علاوه بر اين از تمامي شيوهها براي تسهيل درك يك يادمان و آشكار ساختن آن بايد بهره گرفت بدون آنكه معني آن مخدوش شود. در ماده 6 آن هم آمده: حفظ يك يادمان به مراقبت از جايگاه قرارگيري اشاره دارد كه نامتناسب و بدقواره نباشد. جايگاه قرارگيري سنتي چنانچه هنوز وجود دارد بايد حفظ شود. هيچ نوع ساخت وساز، تخريب يا جرح و تعديل كه رابطههاي بين جرم و رنگ را دگرگون كند نبايد مجاز شمرده شود.» همچنین در ماده 14 آن قید شده است: «محوطههاي يادمانی بايد به طور خاص مراقبت شوند تا به اين ترتيب، هم يكپارچگي آنها حفظ شود و هم ساماندهي و ارايه آنها به طرزي شايسته، تضمين گردد. كار حفاظت و مرمت در چنين مكانهايی بايد با الهام از اصول مقرر در مواد ياد شده در بالا انجام گيرد.»»

او همچنین به مادههای 3 و 8 منشور ایکوموس استرالیا برای مکانهای دارای اعتبار فرهنگی (1979، بازنگری 1981، 1988، 1999، منشور بورا) اشاره میکند و میگوید: « طبق ماده 3 ، شالوده حفاظت، ملاحظه و توجه به بافت موجود است و بايد در بـرگــيرنده حداقل مداخله فيزيكي ممكن باشد. حفاظت نبايد موجب تحريف شواهدي شود كه بافت يك مكان فراهم آورده است. همچنین در ماده 8 آمده که حفاظت مستلزم نگهداري از موقعيت بصري متناسب مانند صورت، مقياس، رنگ، بـافت و مصالـح است. هر نوع ساخت و سازهاي جديد، تخريب يا تبديل كه بهطور جدي بـر چنين مـوقعيتي تأثير گذارد و بنابراين بر درك و لذت از يك از مكان تاثيرگذار باشد، نبايد ناديده گرفته شود.»
هژبری همچنین منشور بینالمللی مدیریت میراث باستانشناسی 1990 را گواه دیگری میداند که در بخشی از ماده 6 آن در خصوص نگهداری و حفاظت آمده است:« اگر امکان نگهداری و مدیریت صحیح میراث باستانشناسی پس از انجام حفاری وجود ندارد، نباید آن را با انجام حفاری در معرض خطر قرار داد.»
[caption id="attachment_6878" align="aligncenter" width="1100"]

اشکال چنین سازههایی این است که روی جاهایی که هنوز کاوش نشده ساخته شد و روی پی قرار دارد. آنچه مجریان طرح تخت جمشید به آن اشاره کردند همه مربوط به سازههای موقت است، بندیان درگز زمانی برایش سازه ایجاد شد که کاوش کاملاً در آنجا به اتمام رسیده بود و بناها به شکل مطلوبی از زیر خاک بیرون آمدند. از سویی پیش از احداث سازه با داربست محافظت میشدند و این سازهها دارای پی نیستند همانطور که سیامک سرلک در قلی درویش قم چنین کرد و این سازهها فونداسیون بتونی ندارند و روی سطح زمین قرار دارند و برای احداث آنها از سازههای موقت استفاده میکنند برای این که قوانین بینالمللی چنین اجازهای به ما نمیدهد.
وی اضافه میکند: «از آنجا که هدف از پوشش دایمی تل آجری در حریم درجه یک تخت جمشید توسط متولیان امر، «گردشگری» قید شده لازم است به منشور بينالمللی جهانگردی فرهنگی (1999 مديريت گردشگری در مكانهای عمده ميراث) هم ارجاعاتی داشته باشیم. بند 1-1 و بند4-2،5-2،6-2 آن را مطالعه کنیم و این پرسش را پاسخ دهیم که چقدر در اجرای این پروژه به منشورهای بینالمللی و قوانین داخل کشور مقید بودهایم.؟»
این باستانشناس همچنین به چمدان میگوید: «اشکال چنین سازههایی این است که روی مکان هایی که هنوز کاوش نشده ساخته شد و بر روی پی قرار دارد. آنچه مجریان طرح تخت جمشید به آن اشاره کردند همه مربوط به سازههای موقت است، بندیان درگز زمانی برایش سازه ایجاد شد که کاوش کاملاً در آنجا به اتمام رسیده بود و بناها به شکل مطلوبی از زیر خاک بیرون آمدند. از سویی پیش از احداث سازه با داربست محافظت میشدند و این سازهها دارای پی نیستند همانطور که سیامک سرلک در قلی درویش قم چنین کرد.این سازهها فونداسیون بتونی ندارند و روی سطح زمین قرار دارند و برای احداث آنهااز سازههای موقت استفاده میکنند برای این که قوانین بینالمللی چنین اجازهای به ما نمیدهد.»
[caption id="attachment_6917" align="aligncenter" width="800"]

نظر شما