چمدان: «در من کوچهای است که با تو نگشتهام، سفری است که با تو هنوز نرفتهام، روزها و شبهایی است که با تو به سر نکردهام و عاشقانههایی است که با تو هنوز نگفتهام.»
اینجا خانه پدری فرهاد است در سریال شهرزاد ... حالا میشود در کوچه پس کوچههای پامنار قدم زد و سراغ این خانه را گرفت؛ خانه مؤتمنالاطبا[/caption]
فریبا متخصص بازیگر نقش مرضیه همسر هاشم در سریال شهرزاد به چمدان میگوید: وقتی وارد خانه خانواده هاشم میشوم به عینه احساس میکنم این خانه انرژی خاصی دارد[/caption]
اینجا خانه پدری فرهاد است در سریال شهرزاد ... خانه «هاشم خان دماوندی» که در وصف فراز و نشیب زندگی میگوید: «به خیالت دنیا همین یکی دو روزه...؟؟/ وقتی غم عین سرب قلب رو سنگین کرده...وقتی مصیبت ریخته سرت... خیالت میکِشه حال خرابت تا روز هزار هم باهات هست.. ولی نیست!!! یه روز صبح بلند میشی میبینی دلت سبک شده...! حال خوش...آرومی...اصلاً اصل مصیبت ول کرده رفته. حاضرم نصف زندگیمو بدم که اون صبح حتماً فردا باشه»
فریبا متخصص بازیگر نقش مرضیه همسر هاشم در سریال شهرزاد: همه چیز این خانه بوی اصالت و هویت میدهد به ویژه اتاق فرهاد ...[/caption]
مرحوم زینالعابدین خان مؤتمن فرزند داودخان متخلص به مؤتمن از نوادگان مؤتمنالاطبا که خود از فرهیختگان بود درباره ماجراهای این بنا: «این خانه پدربزرگ من است و ما دویست سالی هست که توی همین فضا هستیم. دویست سال هم بیشتر یعنی از زمان فتحعلیشاه
حالا میشود در کوچه پس کوچههای پامنار قدم زد و سراغ این خانه را گرفت، خانه مؤتمنالاطبا. فریبا متخصص بازیگر نقش مرضیه همسر هاشم در سریال شهرزاد درباره این خانه به خبرنگار چمدان میگوید: «وقتی وارد خانه خانواده هاشم میشوم به عینه احساس میکنم این خانه انرژی خاصی دارد و آدم را به دوران قدیم میبرد. شاید اگر یک خانه معمولی بود و من میخواستم همین نقش را بازی کنم این حس را به من نمیداد. همه چیز این خانه بوی اصالت و هویت میدهد به ویژه اتاق فرهاد که بینظیر است و وقتی پا در آن میگذاری گویی تمام کسانی که زمانی در این خانه زندگی میکردند روحشان با آدم صحبت میکند و تمام در و دیوارهای این خانه هم چنین حسی را منتقل میکند.»
فریبا متخصص: شاید اگر نهضت مرمت و احیای این خانهها شکل بگیرد دوباره عدهای هوس کنند در این خانهها مستقر شوند[/caption]
او با تأکید بر لزوم حفاظت از چنین خانههایی میگوید:«این خانهها با رگ و ریشه ایرانیها پیوند خورده است. شاید با هزینهای کمتر از ساخت دوباره، قابل مرمت و استفاده باشند و بسیار هم مورد استقبال قرار میگیرند. شاید اگر نهضت مرمت و احیای این خانهها شکل بگیرد دوباره عدهای هوس کنند در این خانهها مستقر شوند. حتی میتوان برای آنها کارکردهای جدید تعریف کرد. آنها را به مراکز فرهنگی- هنری و حتی اداری تبدیل کرد، کافه و رستوران دایر کرد شاید هم بتوان آنها را به مهمانسرا تغییر داد.»
فریبا متخصص: این خانهها با رگ و ریشه ایرانیها پیوند خورده است. شاید با هزینهای کمتر از ساخت دوباره، قابل مرمت و استفاده باشند و بسیار هم مورد استقبال قرار میگیرند[/caption]
اما این فقط حسن فتحی و گروهش نیستند که سری به این خانه زدهاند. «دختر دست و پا میزند و پدر خودش را روی دختر میاندازد و به پسر نوجوانش (محتشم) اشاره میکند که دسته سنگی هاون را بر سر خواهرش بکوبد. پسر سنگ را محکم بر سر خواهر جوانش میکوبد و دختر دست و پا میزند.» فیلم «خانه پدری» کیانوش عیاری هم در این خانه فیلمبرداری شده است.
فیلم «خانه پدری» کیانوش عیاری هم در این خانه فیلمبرداری شده است | این فیلم توقیف است ...[/caption]
زمانی مرحوم زینالعابدین خان مؤتمن فرزند داودخان متخلص به مؤتمن از نوادگان مؤتمنالاطبا که خود از فرهیختگان بود در گفت و گویی با مجله بخارا، مهر 1383، شماره 38 درباره ماجراهای این بنا گفته بود: «این خانه پدربزرگ من است و ما دویست سالی هست که توی همین فضا هستیم. دویست سال هم بیشتر یعنی از زمان فتحعلیشاه.
زین العابدین موتمن در سال 1293 در خانه پدری در پامنار به دنیا آمد | زین العابدین تحصیلات تکمیلی خود را در کالج آمریکاییها (دبیرستان البرز کنونی) در رشته ادبی به اتمام رساند[/caption]
او در این گفتگو توضیح داده است: «بابا خان برادرزاده آقامحمدخان که بعداً با نام فتحعلیشاه به تخت سلطنت نشست مقیم شیراز بود وقتی آقا محمدخان را در شوش کشتند برای تصرف تاج و تخت عازم تهران شد سر راهش در کاشان آقا فتحعلی صبا را که بعداً به نام فتحعلخان صبا، ملک الشعرای کاشانی، شهرت یافت با خود به تهران آورد. صبا و برادر بزرگترش محمد علیخان هر دو وابسته به خاندان زندیه بودند، یکی مداح لطفعلیخان زند و دیگری که نیای مستقیم من است وزیر و دبیر دستگاه او.»
در طول 42 سال تدریس زین العابدین موتمن ، شاگردان بسیاری پرورش یافتند. بسیاری از استادان امروز، شاگردان دیروز او هستند. کسانی چون دکتر همایون کاتوزیان، دکتر محمود روح الامینی، محمدعلی سپانلو، دکتر مهدی محقق، بهرام بیضائی، خسرو سینایی، نادر ابراهیمی قاجار، احمد اشرف، عباس پهلوان، دکتر محمد شفیعی کدکنی، علی دهباشی، نوذر پرنگ، داریوش آشوری، پرویز مستشیری و...[/caption]
مرحوم زینالعابدین خان مؤتمن فرزند داودخان متخلص به مؤتمن از نوادگان مؤتمنالاطبا: پدربزرگ من در حدود 130 سال پیش خانه مسکونیاش را همین جا و به سبک قدیمی ویران کرد و این خانه فعلی را به سبک زمان خودش ساخت. اسکلت این خانه همان اسکلت 130 سال پیش است از نظر ظاهر تغییراتی در آن صورت گرفته اما نه چندان که فرم اصلی ساختمان عوض شده باشد. مسئولان میراث فرهنگی آمدند و چندین و چند روز خانه را مساحی و بررسی کردند و مایل بودند که آن را به ثبت برسانند اما عملی شدن این امر موکول به تقاضا و موافقت مالکان خانه بود. من شخصاً بیمیل نبودم اما دیگر مالکان که خواهران من بودند موافقت نکردند و پرونده راکد ماند
مرحوم زینالعابدین خان مؤتمن فرزند داودخان متخلص به مؤتمن در ادامه به بخارا گفته است: «پیداست آقا محمدخان پس از استیصال زندیه با آن قساوت ذاتی و کینهای که از لطفعلیخان در دل داشت با بستگان آن دودمان چه میکند از جمله بیچاره جد مرا که به دستور ولی نعمتش نامههای تند و اهانتآمیزی به اصطلاح به خواجه تاجدار نوشته بود با وضع فجیعی به قتل رسانید. صبا و دیگر بستگان همه منزوی و در کاشان خانه نشین شدند. صبا بنا به دستور و اشاره برخی مقامات و خیراندیشان قصیدهای در مدح فتحعلیشاه سرود تا به اصطلاح از این خانواده دلجویی بکند. آقا فتحعلی، صبا را همراه خودش به تهران آورد. اینجا بود که لقب ملک الشعرایی به او داد. منزلی که ما هستیم درست همین محیط همین فضا اینجاها مستقر شدند.»
مرحوم زینالعابدین خان مؤتمن: مسئولان میراث فرهنگی آمدند و چندین و چند روز خانه را مساحی و بررسی کردند و مایل بودند که آن را به ثبت برسانند اما عملی شدن این امر موکول به تقاضا و موافقت مالکان خانه بود. من شخصاً بیمیل نبودم اما دیگر مالکان که خواهران من بودند موافقت نکردند و پرونده راکد ماند[/caption]
این خانه که امروز ناچیز و در حکم هیچ است در آن روزگار یعنی زمان ناصرالدین شاه برای خودش چیزی بود به طوری که مأمورین مخفی که مراقب امور مالی بستگان دولت بودند آن را به شاه گزارش داده بودند. قبلاً گفته بودم که پدر بزرگ من طبیب دربار ناصری بود و از طبیبان دربار بود یک روز که به اصطلاح شرفیاب حضور بود شاه به او گفته بود: «حکیم باشی شنیدهام عمارت سه طبقهای ساختهای»
او در آن زمان به بخارا گفته بود: « پدربزرگ من در حدود 130 سال پیش خانه مسکونیاش را همین جا و به سبک قدیمی ویران کرد و این خانه فعلی را به سبک زمان خودش ساخت. اسکلت این خانه همان اسکلت 130 سال پیش است از نظر ظاهر تغییراتی در آن صورت گرفته اما نه چندان که فرم اصلی ساختمان عوض شده باشد. مسئولان میراث فرهنگی آمدند و چندین و چند روز خانه را مساحی و بررسی کردند و مایل بودند که آن را به ثبت برسانند اما عملی شدن این امر موکول به تقاضا و موافقت مالکان خانه بود. من شخصاً بیمیل نبودم اما دیگر مالکان که خواهران من بودند موافقت نکردند و پرونده راکد ماند.
در هر حال این خانه که امروز ناچیز و در حکم هیچ است در آن روزگار یعنی زمان ناصرالدین شاه برای خودش چیزی بود به طوری که مأمورین مخفی که مراقب امور مالی بستگان دولت بودند آن را به شاه گزارش داده بودند. قبلاً گفته بودم که پدر بزرگ من طبیب دربار ناصری بود و از طبیبان دربار بود یک روز که به اصطلاح شرفیاب حضور بود شاه به او گفته بود: «حکیم باشی شنیدهام عمارت سه طبقهای ساختهای»
مرحوم زینالعابدین خان مؤتمن: این خانه که امروز ناچیز و در حکم هیچ است در آن روزگار یعنی زمان ناصرالدین شاه برای خودش چیزی بود به طوری که مأمورین مخفی که مراقب امور مالی بستگان دولت بودند آن را به شاه گزارش داده بودند[/caption]
مرحوم زینالعابدین خان مؤتمن: قبلاً گفته بودم که پدر بزرگ من طبیب دربار ناصری بود و از طبیبان دربار بود یک روز که به اصطلاح شرفیاب حضور بود شاه به او گفته بود: «حکیم باشی شنیدهام عمارت سه طبقهای ساختهای»[/caption]
مرحوم زینالعابدین خان مؤتمن تأکید کرده است:« ببینید اوضاع چقدر فرق کرده است. همین سی چهل سال پیش «سپهبد کیا» هم ساختمان چند طبقه بزرگی ساخته بود که سر زبانها افتاده بود و مردم به طنز میگفتند از کجا آوردی؟ آن هم سی سال پیش یک چیزی بود که نظرها را جلب کرد. حالا آنقدر ساختمانهای بزرگ در تهران ساخته شده که این ساختمان و امثال آن اصلاً به چشم نمیآید. با این وصف برخی از دوستان ما که میآیند به ما میگویند نکند این خانه را بفروشید و بروید. من می گویم ما را به عنوان فسیل اینجا نگه داشتید. همهتان پس چرا گذاشتید و رفتید.»
با مرگ زین العابدین موتمن، آخرین بازمانده خاندان موتمن الاطبا پزشک مخصوص ناصرالدین شاه و آموزگار پیر مدرسههای معتبری چون البرز، دارالفنون، رازی و ایران تهران، در سال 84 بنای تاریخی موتمن الاطبا بدون همدم نفس میکشد.[/caption]
خانه مؤتمن الاطبا دارای الحاقات و عناصر جانبی دیگری هم بوده است که امروزه از آن الحاقات اثری نمانده و تماماً تخریب شده و به جای آنها ساختمان مسکونی ساخته شده است. مجموعه اول شامل خانه و باغچهای وسیع در شمال و خانهای در سمت غرب باغچه متعلق به خویشاوندان نزدیک است. حمام هم در بخش جنوب غربی قرار گرفته است. نکته جالب آن که حمام خصوصی نبوده و برای عموم استفاده میشده است
به گزارش چمدان، زین العابدین خان حکیم ملقب به موتمن الاطبا از جمله پزشکان دربار ناصرالدین شاه بود. او از افراد اهل دانش و فرهیخته و جزو فارغ التحصیلان مدرسه دارالفنون در رشته طب بوده است. در نقشه سال 1309 قمری که توسط مهندس عبدالغفار تهیه شده است به کوچهای به عنوان «مؤتمنالاطبا» اشاره شده که مؤید این نکته است که منزل مورد اشاره در این سال برپا بوده و بنا به اظهار نوه مؤتمنالاطبا این خانه در حدود سال 1300 قمری (1261شمسی) با مساحتی حدود 800 مترمربع بنا شده است.
در نقشه سال 1309 قمری که توسط مهندس عبدالغفار تهیه شده است به کوچهای به عنوان «مؤتمنالاطبا» اشاره شده که مؤید این نکته است که منزل مورد اشاره در این سال برپا بوده و بنا به اظهار نوه مؤتمنالاطبا این خانه در حدود سال 1300 قمری (1261شمسی) با مساحتی حدود 800 مترمربع بنا شده است[/caption]
این خانه در محدوده شمال شرقی حصار شاه طهماسبی و در بخش مرکزی محله عودلاجان قرار دارد. با گسترش شهر تهران در دوره قاجار و تعیین حصار دوم تهران (حصار ناصری) محله عودلاجان به عنوان یکی از محلات اصلی شهر از اعتبار خاصی برخوردار بود و خانه مؤتمنالاطبا هم در همین ایام ساخته شد. در ابتدای قرن حاضر خیابانهای جدید احداث میشود از جمله محور پیادهای که از دروازه شمیران قدیم به سمت جنوب امتداد داشته است تعریض و به نام خیابان پامنار احداث میشود که خانه مؤتمنالاطبا به فاصله 70 متری در سمت شرقی این خیابان واقع شده است اما در جریان گسترش و تغییرات زیاد خیابان اکنون این بنا در کوچه نوری زاده در همین محدوده قرار گرفته است.
برخی میگویند این خانه ابتدا به یک کارگردان اجاره داده شده و او این خانه را به عنوان لوکیشن فیلم به دیگران اجاره میدهد برخی هم میگویند وراث خود خانه را برای ساخت فیلم اجاره میدهند اما اطلاع دقیقی در این باره در دست نیست[/caption]
به گزارش چمدان ، خانه مؤتمن الاطبا همانند خانه بسیاری از رجال و بزرگان دارای الحاقات و عناصر جانبی دیگری هم بوده است که امروزه از آن الحاقات اثری نمانده و تماماً تخریب شده و به جای آنها ساختمان مسکونی ساخته شده است. مجموعه اول شامل خانه و باغچهای وسیع در شمال و خانهای در سمت غرب باغچه متعلق به خویشاوندان نزدیک است. حمام هم در بخش جنوب غربی قرار گرفته است. نکته جالب آن که حمام خصوصی نبوده و برای عموم استفاده میشده است.این اثر در تاریخ ۲۵ اسفند ۱۳۷۹ با شمارهٔ ثبت ۳۱۰۴ بهعنوان یکی از آثار ملی به ثبت رسیده است.
اما اگر میخواهید مؤتمنالاطبا را بهتر بشناسید باید گفت میرزا زین العابدین خان، طبیب بزرگ و سر سلسله خاندان مؤتمن با اصالتی کاشانی در سال 1247 قمری (1210 شمسی) در شهر تهران محله پامنار کوچه حمام کاشانیها دیده به جهان گشود. او در اوان کودکی نزد پدر خود میرزا محمد که از مستوفیان دربار دیوانی محمد شاه قاجار بود و از طرفی با کمک معلمان سرخانه به تحصیل پرداخت. با توجه به علاقه وافرش به علم طب پس از تحصیلات مقدماتی برای آموزش علم طب راهی دارالفنون شد. او زیر نظر علی اکبرخان ناظمالاطبا، دکتر لویی آندره ارنست کلوکه، یاکوب ادوارد پولاک، دکتر شلیمر هلندی و ژوزف تولوزان فرانسوی به فراگیری طب جدید پرداخت. او در جراحی سنگ مثانه که در آن زمان در تهران بیماری شایعی بود مهارت زیادی داشت.
کوچه را به فرمان ناصرالدین شاه برای قدرشناسی از پزشک مخصوص دربار موتمن الاطبا نام نهاده اند؛ کوچهای که امروز از خاندان موتمن الاطبا خالی است[/caption]
مؤتمنالاطبا تا سال 1313 ق بر سرکار خود بود اما پس از قتل ناصرالدین شاه بواسطه ضعف و پیری و تغییرات تشکیلات دربار صلاح را در این دید از خدمت دربار مرخص شود و در مطب خود به طبابت عامه بپردازد. او دوسال بعد به بیماری چشمی مبتلا شد که راه علاج آن با سفر به خارج میسر میشد از این رو مظفرالدین شاه به پاس خدماتش مبلغ پانصد تومان پول به همراه عصای مرصعی که قیمتی همتای آن مبلغ پول داشت اهدا کرد.»
نظر شما