چمدان : مطالعه روی نقاشیهای غارها و وسایل کشف شده مربوط به عصر سنگ نشان میدهد که پدیده چپدستی حتی در دوره ماقبل تاریخ هم وجود داشته است.
بسیاری از ادیان بهویژه مسحیت در طول تاریخ با چپدستی مبارزه کردهاند. کشیشها مسیحیان را با دست راست تبرک میکردند و چپدستها را از نظر مقام اجتماعی در مرتبه پایینتری قرار میدادند و معتقد بودند که فقط ساحرهها و جادوگرها میتوانند چپدست باشند. آنها همچنین راستدستی و چپدستی را با گوسفند و بز مقایسه میکردند. بهطوری که از نظر آنها، گوسفندها با دست راست مسیح هدایت میشدند و بزها با دست چپ او. از همین اندیشه، در مسیحت شیطان بهشکل بز به تصویر کشیده میشود و مسیح شبان گوسفندان است.
خود شیطان هم در آیین مسیحیت چپدست نشان داده میشود و پیروانش را با دست چپ تعمید میکند.
در سدههای میانی دستدادن با دست چپ نشانه بیحرمتی بود؛ عقیدهای که تا امروز هم باقی مانده است. واژه sinister به معنی بدیمن، بدشگون و شیطانی هم در واژه لاتین sinestra ریشه دارد که بهمعنی «چپ» است.
علت اینکه حلقه ازدواج به انگشت چهارم دست چپ انداخته میشود هم ریشه در فرهنگ یونانیرُمی دارد. بهطوریکه یونانیان و رمیان باستان معتقد بودند با انداختن حلقه به این انگشت شیطان درون دست چپ دور میشود. سهگانه ارباب حلقهها هم برپایه همین اندیشه نوشته شده است.
اما شاید بتوان گفت مخالفت با چپدستی در انگلستان بیشاز نقاط دیگر اروپا بوده است و جهت وارونه خیابانها و به تبع آن خودروهای انگلیسی و کشورهایی که زمانی مستعمره این کشور بودند هم بهدلیل همین فرهنگ باستانی است. شاه جرج ششم، پدر ملکه الیزابت دوم هم چپدست بوده است و چون خاندان سلطنتی این مسئله را در آنزمان برنمیتابید او در کودکی راستدست شد.
امروزه نتایج پژوهشها نشان میدهد که راستدست کردن کودکان چپدست به نواحی کنترل زبان در مغز آسیب میزند و کودک را در معرض خطر لکنت زبان قرار میدهد. اتفاقی که دقیقا برای شاه جرج ششم هم رخ داد. شاهزاده ویلیام، نتیجه شاه جرج ششم هم چپدست است اما بهدلیل نامگذاری 13 آگوست بهعنوان روز بینالمللی چپدستها که از سال 1976 و با پیشنهاد انجمن چپدستهای انگلستان برگزار میشود ویلیام از راستدست شدن اجباری نجات یافت.
امروزه، بخش وسیعی از میراث فرهنگی ملموس و ناملموس جهان مدیون چپدستها است. افرادی چون لئوناردو داوینچی، میکلآنژ، ارسطو، ولفگانگ آمادئوس موتزارت، یوهان ولفگانگ فون گوته و مارک تواین همگی چپدست بودند.
میکلآنژ
تاکنون فرضیههایی مطرح بود که نشان میداد میکلآنژ چپدست بوده است اما بهدلیل وجود کاریکاتوری که این هنرمند فلورانسی کشیده و در آن خودش را درحال نقاشیکردن با دست راست نشان میدهد این فرضیه تایید نشده بود. اردیبهشت امسال گروهی از کارشناسان پزشکی هنر بهسرپرستی داویده لاتزری که نتایج یافتههایشان را در ژورنال Clinical Anatomy (آناتومی بالینی) منتشر کردهاند دریافتهاند که میکلآنژ قطعا چپدست بوده است.
مطالعهای که سال ۲۰۱۶ با بررسی خطوط نقاشیهای میکلآنژ انجام شد توضیح داد که دست چپ میکلآنژ بهدلیل کار سخت و طولانی برای کشیدن نقاشیهای سقفی و دیواری عظیم و مجسمهسازی به بیماری التهاب مفصلی دچار شده بود و بنابراین او در اواخر عمر از دست راست میکرد.
اما سایر تحقیقات نشان میدهد که میکلآنژ درحالیکه هنوز جوان بوده است صلیب صومعه روحالقدوس را با دست چپ تراشیده اما روی آن را با دست راست کشیده است و بهاینترتیب به احتمال بسیار در آن عصر قادر بوده هم با دست راست و هم با دست چپ کار کند.
لاتزری در این خصوص میگوید: «در بیوگرافی رافائلو دا مونتهلوپو، دستیار میکلآنژ، رافائلو تعریف میکند که استادش ذاتا چپ دست بود اما همیشه سعی میکرد از دست راست استفاده کند بهجز مواقعی که میخواست کارهای سخت انجام دهد. از اینرو، میکلآنژ هنگام مجسمهسازی و کارهای مشابه بهسبب طعنهها و قضاوتهای مردم که در آنزمان نسبت به چپدستها روا میشد در کارهای سبکتر از دست راست استفاده میکرد.»
این دانشمند در ادامه توضیح میدهد: «مطمئنا این طرز فکر هنوز هم درمورد هنرمندانی که در تماس مستقیم با کلیسا کار میکنند وجود دارد.»
لئوناردو داوینچی
داوینچی را همانند ابوعلیسینا، ابوریحان بیرونی و گالیله علامهدهر، بحرالعلوم یا همهچیزدان میخوانند. ویژگی متمایز این دانشمند و نقاش ایتالیایی عصر نوزایی، توانایی او در نوشتن از راست به چپ آینهای و از صفحه آخر به اول بود. درخصوص این توانایی منحصربهفرد تاکنون فرضیات بسیاری مطرح شده است.
برخی از داوینچیشناسان معتقدند که او برای پنهانکردن پژوهشهایش از دیگران از این شیوه نوشتاری استفاده میکرد. برخی دیگر هم بر این باورند که او از اختلال دیسلکسی یا خوانشپریشی از نوع آینهای رنج میبرد. اما فرضیهای که اکثریت دانشمندان با آن اتفاق نظر دارند بیان میکند که داوینچی چپدست بوده است و هرچند او در خانوادهای معروف بهدنیا آمده اما چون مادرش زنی روستایی و از طبقه پایین جامعه بوده لئوناردو در خانه چندان در مرکز توجه نبوده و بنابراین به اجبار راست دست نشده بوده است.
عصبشناسان میگویند او این طرز نوشتار را در کودکی بهدست آورده است و این توانایی برای چپدستهایی مثل لئوناردو که راستدست نشده بودند در آن زمان کاملا عادی بوده است. این کودکان با نگاهکردن به دست دیگران (راستدستها) میفهمیدند که برای نوشتن باید از سمت مخالف دستی که با آن قلم گرفته میشود شروع به نوشتن کنند و بهسمت همان دست پیش روند. نتیجه این رفتار برای افراد چپدست به نوشتن معکوس منجر میشود. بهطوریکه اگر نوشتههای داوینچی را مقابل آینه بگیرید میتوانید آنها را بخوانید.
الساندرو وتزوزی، داوینچیشناس و مدیر موزه لئوناردو در سال 2005 نشان داد که داوینچی هم همانند میکلآنژ اواخر عمر از فلجی دست راست رنج میبرد و علت ناتمامماندن تابلوی معروف مونالیزا یا لبخند ژکوند هم همین مسئله بوده است. وتزوزی میگوید: «نقاشی کمتردیدهشدهای داوینچی را درحالی نشان میدهد که دست راستش را باند بسته است.»
احتمالا لئوناردو هم همانند میکلآنژ برای کار روی آثاری که در کلیساها خلق کرده است از دست راست استفاده میکرد. همینمسئله سبب شده که از ناحیه دست راست دچار فلجی شود و هرچند برای نقاشیهای چون مونالیزا از دست چپ استفاده میکرد اما برای نگهداشتن پالت رنگ با دست راست دچار مشکل بود و همین به ناتمامماندن معروفترین نقاشی این هنرمند و دانشمند بزرگ منجر شد.
[related-post id="34073"]
[related-post id="31477"]
کد خبر 47039
نظر شما