چمدان : دیر زمانی از گزارشهای پی در پی رسانههای میراثی مبنی بر این که خانه مدرس واقع در خیابان امیرکبیر (چراغ برق سابق) ، چهارراه سرچشمه، کوچه علیرضا جاویدی (حاج میرزا محمود وزیری) را دریابید، نمیگذرد. زمانی باید مستندسازی پیدا شود تا فیلمی در مورد شرح آنچه بر خانه مدرس و خانه نصیرالدوله که هر دو در یک کوچه (مدرس) قرار دارند، بسازد. سرانجام پس از سالها تلاش مطبوعات و فعالان میراث فرهنگی، آذر ماه 94 خبر رسید که این خانه با ۷ میلیارد تومان هزینه تملک و مرمت به دارالقرآن و خانه موزه تبدیل شده است.
[caption id="attachment_42375" align="aligncenter" width="1100"] سومین نشست شبهای تهران با موضوع «طهران، روزگار مشروطه» در موزه مدرس[/caption]
اکنون در عصر 13 مرداد 97 همزمان با سالروز گشایش «خانه موزه شهید مدرس» سومین نشست شبهای تهران با موضوع «طهران، روزگار مشروطه» 97 با حضور و حمایت شهردار منطقه 12 و با گردهمایی علاقهمندان به موضوع مشروطه در فضایی صمیمی در حالی که دورتادور حیاط با گل و درخت و تصاویر مدرس مزین شده بود و آب در فوارهها بالا و پایین میرفت، برگزار شد. مدیر و مدیر روابط عمومی موزه مدرس در حالی به برگزاری چنین برنامههایی اقدام میکنند که رکود و سکوت تعداد قابل توجهی از موزههای تهران را در بر گرفته است و جای دارد از حسن سلیقه و اجرای طرح خلاقانه آنها تقدیر و تشکر کرد.
[caption id="attachment_42349" align="aligncenter" width="960"] تمامی عکسها و توضیحات حاصل پژوهش حمید رضا حسینی کارشناس ارشد تاریخ، پژوهشگر دانش نامه تهران و روزنامه نگار حوزه تاریخ و میراث فرهنگی است[/caption]
حمید رضا حسینی کارشناس ارشد تاریخ معاصر ایران در این برنامه در سخنرانی خود با عنوان «نگاهی به مکان - رویدادهای جنبش مشروطه 1284- 1285» توضیح میدهد: ما چهار دوره زمانی در جنبش مشروطه را میتوانیم از یکدیگر متمایز کنیم.
دوره اول: از آبانماه 1284 یعنی آغاز اعتراضها و اعتصابها و تحصنها در تهران تا مهرماه 1285 که مصادف است با تشکیل مجلس شورای ملی. در واقع در 14 مرداد ماه این سال، فرمان مشروطیت صادر میشود و تا مهرماه انتخابات مجلس اول مشروطیت انجام میشود و نخستین مجلس مشروطه در 14 مهر ماه 1285 افتتاح میشود.
دوره دوم: از مهرماه 1285 تا تیرماه 1287 که دوره فعالیت مجلس اول مشروطه است و با به توپ بستن مجلس توسط محمد علی شاه قاجار پایان میپذیرد.
دوره سوم: از تیرماه 1287 تا تیرماه 1288 که موسوم به دوره «استبداد صغیر» است و این دوره نیز با فتح تهران توسط مشروطهخواهان، خلع محمدعلیشاه از سلطنت و اعاده مشروطه تمام میشود.
و دوره چهارم که دوره پس از فتح تهران و تشکیل مجلس دوم است.
حسینی که در این سخنرانی فقط به دوره نخست یعنی آبان ماه 1284 تا مهرماه 1285 پرداخت، میگوید: این دوره را میتوانیم دوره تهرانی مشروطه تلقی کنیم زیرا همه اتفاقات مهم در تهران رخ میدهد.
او در شناخت حدود و ثغور تهران در عصر مشروطه میگوید: در اواسط سلطنت ناصرالدین شاه به دلیل آن که جمعیت شهر تهران به شکل قابل ملاحظهای افزایش یافته بود، مجبور شدند حصار صفوی تهران را تخریب کنند و شهر را از چهار طرف گسترش بدهند و یک شهر توسعه یافتهای را شکل بدهند که به «دارالخلافه ناصری» موسوم شد و محدوده تهران در دوره مشروطیت نیز همان محدوده دارالخلافه ناصری بود. طبق نقشه امروزی تهران، دارالخلافه ناصری از شمال به خیابان انقلاب، از جنوب به خیابان شوش، از شرق به خیابان 17 شهریور و از غرب به خیابان کارگر محدود میشد و دارای شش محله بزرگ به نام محله «ارگ»، محله «بازار»، محله «چال میدان»، محله «سنگلج»،محله «عودلاجان» و محله «دولت» بوده است. در این میان، محله ارگ، محله سلطنتی و حکومتی و محله دولت، محله تازهساز و مرفه نشین شهر تهران بوده است.
[caption id="attachment_42374" align="aligncenter" width="1100"] حمید رضا حسینی کارشناس ارشد و پژوهشگر تاریخ معاصر مشغول نگارش کتابی درباره مکان- رویداداهای مشروطه است.[/caption]
روی نقشهای که از محدوده تهران عصر ناصری تهیه شده است، 34 نقطه دیده میشود که مکان - رویدادهای مربوط به دوره اول مشروطه یعنی آبان ماه 1284 تا مهرماه 1285 هستند و البته سه مورد آنها خارج از محدودهٔ دارالخلافه ناصری است. یکی آستانه حضرت عبدالعظیم حسنی در شهرری که بست نشینی علمای مشروطهخواه و مهاجرت صغری در آنجا شکل گرفت و دیگری کاخ سلطنتآباد در خیابان پاسداران فعلی است که یکی از جلسات مهم بین مظفرالدین شاه و نماینده علمای مشروطهخواه در آنجا برگزار شد و از آن مهمتر، کاخ صاحبقرانیه است که محل امضای فرمان مشروطیت در مرداد 1285 بوده است.
این سه مکان خارج از تهران آن زمان قرار داشتند اما امروزه با گسترش پهنه جغرافیایی تهران جزو محدوده کلانشهر تهران قرار دارند.
این پژوهشگر دانشنامه تهران 34 مکان - رویدادهای جنبش مشروطه در تهران در دوره نخست را چنین شرح میدهد:
1- مسجد جامع سلطانی (مسجدشاه بازار، مسجد امام فعلی) 2- مسجد جامع عتیق 3- مسجد خازنالملک 4- مدرسه معمارباشی 5- سفارت بریتانیا 6 - کاخ صاحبقرانیه 7 - خانه بهبهانی 8- کاخ گلستان 9 - باغ و عمارت سپهسالار در میدان بهارستان 10- آستانه حضرت عبدالعطیم حسنی 11- مدرسه خان مروی 12- مدرسه صدر 13- مدرسه دارالشفا 14- مدرسه شیخ عبدالحسین 15- خانه طباطبایی 16- خانه عینالدوله 17- خانه شیخ فضلالله نوری 18- خانه میرزا نصراللهخان مشیرالدوله پیرنیا 19- بازار مسجدجامع و چهارسوق بزرگ 20- کاخ سلطنتآباد 21- مسجد میرزاموسی 22- مسجد سیدعزیزالله 23- گذر امامزاده یحیی 24- مدرسه مجاور گورستان چال 25- دروازه حضرت عبدالعظیم 26- خانه حاج امینالضرب 27- خانه امیربهادر جنگ 28- مدرسه دارالفنون 29- باغشاه 30- مسجد سرپولک 31- سرای امیر 32- سرای حاج حسن 33- مدرسه نظام 34- مسجد و مدرسه سپهسالار جدید
حسینی توضیح میدهد که اگر این 34 مکان را بخواهیم بر اساس کارکردشان طبقهبندی کنیم:
38.2 درصد از این فضاها، اماکن مذهبی شامل امامزادهها، مساجد و مدارس دینی هستند؛
17.6 درصداز این فضاها، اماکن دولتی هستند؛
17.6 درصداز این فضاها، اماکن عمومی شامل گذرها، معابر، بازار، دروازهها و... هستند؛
20.6 درصد نیز خانهها هستند که علاوه بر تعلق به افراد تأثیرگذار در دوره مشروطه، رویدادهای مهمی نیز در آنها رخ داده است؛
3 درصد سفارتخانه (سفارت بریتانیا)؛
3 درصد مدارس دولتی (دارالفنون).
اما چرا اماکن مذهبی در جنبش مشروطه سهم زیادی داشتهاند؟ این پژوهشگر تاریخ و روزنامهنگار تشریح میکند: در تهران دوران مشروطیت که حدود 250 هزار نفر جمعیت دارد، سه گروه مرجع به لحاظ سیاسی داریم که توده مردم به نوعی تحت تأثیر آنها قرار دارند. این سه گروه عبارتاند از روحانیان، بازاریان و روشنفکران و شروع جنبش مشروطیت هم حاصل ائتلاف این سه گروه است. البته هرکدام انگیزهها و اهداف خاص خود را از ورود به جنبش دارند اما با هم ائتلاف میکنند و در عین حال تقسیم کار نانوشتهای هم بین آنها وجود دارد.
روشنفکران به تعبیر مرحوم فریدون آدمیت مغز مکانیزم مشروطیت هستند. یعنی اساساً تفکر مشروطهخواهی که تحت تأثیر نظامهای پیشرفته سیاسی در کشورهای اروپایی خصوصاً انگلستان و فرانسه در ایران مطرح میشود، توسط روشنفکران رواج پیدا میکند و بویژه بازاریان و روحانیون را تشویق میکنند که در این مسیر گام بردارند.
گروه دوم بازاریان هستند که در جنبش مشروطیت نقش لجستیکی و پشتیبان را برعهده دارند و حمایت مالی زیادی از مشروطه به عمل میآورند و با چند بار اعتصاب عمومی و بستن دکانها، فشار زیادی را به دولت وارد میکنند.
گروه سوم روحانیان هستند که درجات مختلفی دارند از مجتهدان بزرگ تا وعاظ یا طلاب که همگی در مشروطه نقش زیادی دارند. نهاد روحانیت به دلیل قدرت دینی، نفوذ اجتماعی و شبکهای از مساجد، مدارس و موقوفات که در اختیار دارد، این امکان را دارد که در برابر قدرت حاکم ایستادگی بکند. مقابله با روحانیت هم به همین دلایل برای قدرت حاکم بسیار دشوار بود. بنابراین در خلال جنبش، بازاریان و روشنفکران، روحانیت را جلو میاندازند و نقش رهبری جنبش مشروطه به آنها واگذار میشود تا از نفوذ و شبکه و قدرت خود برای تحقق اهداف جنبش استفاده کند. از آنجا که اماکن مذهبی پایگاه روحانیت هستند، در نتیجه بیشترین رویدادهای مشروطه نیز در این اماکن رخ داده است.
او اضافه میکند: چند مدرسه دینی در تهران هستند مانند مدرسه صدر، دارالشفا، شیخ عبدالحسین و مدرسه خان مروی که دو باب از آنها از بین رفته و دو مدرسه دیگر در حال فعالیت هستند. طلاب این مدارس جزو پیش قراولان جنبش مشروطه بودند و روحانیان بزرگ هر کاری که میخواستند بکنند، از این طلاب به عنوان خط شکن استفاده میکردند.
حسینی سپس به کارکرد خانهها در این جنبش اشاره میکند که رتبه دوم پس از اماکن مذهبی را داراست. او میگوید: در این خانهها که وقایع مشروطه رخ داده و خصوصا خانه دو پیشوای بزرگ مشروطه در تهران، یعنی سیدعبدالله بهبهانی و سید محمد طباطبایی نقش پررنگی دارد. در عصر مشروطه به این دو روحانی «سیدین سندین و آیتین حجتین» میگفتند؛ یعنی دو سیدی که حرفشان سند است برای مردم و آیت و حجت خدا برای مردم هستند. این القاب بیانگر جایگاه آنها در جنبش مشروطه هست. البته خانه طباطبایی در سالهای دور از بین رفته اما خانه بهبهانی باقی است.
از سوی دیگر مکان - رویدادهای جنبش مشروطه را میتوان از نگاه توزیع در محلات مختلف شهر تهران طبقهبندی کرد:
محله بازار 38.2 درصد، محله دولت 20/6 درصد، محله چالمیدان 11/8 درصد، محله ارگ و محله سنگلج هرکدام 8/8 درصد، محله عودلاجان 3 درصد و بیرون از شهر تهران 8/8 درصد از مکان-رویدادهای مشروطه را در خود جای دادهاند.
بیشترین مکان- رویدادها در بازار تهران قرار دارد و این پرسش پیش میآید که چرا بازار در جنبش مشروطیت اینقدر مهم است؟ حسینی توضیح میدهد: در شهرهای ایرانی و در الگوی تاریخی شهرسازی ایرانی، بازار فقط یک مرکز خرید و فروش و محل تجارت نیست بلکه یک مکان ارتباطی بسیار مهم است. بنابراین در تمامی شهرهای تاریخی ایران مانند اصفهان، شیراز، تبریز، یزد، کرمان، کاشان، قزوین، زنجان و... مهمترین مساجد شهر از جمله مساجد جامع و مراکز و مدارس دینی معتبر، حمامها، تکایا، زورخانهها و قهوهخانهها در بازار قرار داشتند. برای همین، همیشه بازار محل توجه و تجمع مردم بوده است. در عین حال، وجود مساجد و تکایا و مدارس دینی باعث نفوذ زیاد روحانیان در بازار میشود. بنابراین در جنبش مشروطیت بازار کانون همه تحولات است.
به این موضوع هم توجه داشته باشید که بخش بزرگی از بازار تهران در دوره قاجار برای طبقه حاکمه یعنی شاه، زنان شاه، شاهزادگان، صدراعظم و دیوانیان بود و همه آنها در بازار صاحب سرا و کاروانسرا و دکانهای متعدد بودند. در نتیجه اعتصابات بازار در دوره مشروطه به لحاظ اقتصادی هم به طبقه حاکمه ضربه زیادی میزد و آنها را تحت فشار قرار میداد.
کد خبر 42342
نظر شما