چمدان : دکتر افشین یزدانی باستان شناس درباره چهل و دومین نشست یونسکو در بحرین یادداشتی را به صورت اختصاصی در اختیار چمدان قرار داد که به شرح زیر است:
1) برگزاری نشست تخصصی مدیران محوطههای میراث جهانی در هفته نخست تیرماه سال جاری در شهر منامه و در کنار چهل و دومین نشست سالانه کمیته میراث جهانی به منظور ارتقای دانش مدیران محوطههای میراث جهانی و روزآمدسازی آنها در جهت حفاظت کارآمدتر از محوطههای تحت مدیریت آنها برگزار شد . آن هم در حالی که 60 مدیر میراث جهانی از 40 کشور دنیا در این نشستها حضور داشتند اما در این میان باید این پرسش را مطرح کرد که آیا معاونت میراث فرهنگی ایران جز شماری از کارمندان دفتر ثبت جهانی حتی یک مدیر محوطه های میراث جهانی ایران را برای حضور در چنین جلسات توجیهی و مهمی به منامه و در سالهای گذشته به سایر کشورهای برگزار کننده مراسم اعزام کرده است؟ آیا مدیریت میراث فرهنگی کشور ارزشی برای مدیریت در سطح و استانداردهای جهانی محوطههای ارزشمند تاریخی ایران که در فهرست میراث جهانی به ثبت رسیدهاند، قائل است؟
2) در جریان نشست حاشیهای مرکز منطقهای عربی میراث جهانی در رابطه با موضوع میراث آب و چشم انداز آبادی های مناطق بیابانی، خانم سوزان دنیر Susan Denyer از شورای جهانی محوطهها و بناها (ایکوموس)ضمن تمجید از شیوه های سنتی مدیریت آب در کشورهای عربی از واژه جعلی و ساختگی «خلیج» و کشورهای عرب خلیج برای اشاره به گستره دریایی «خلیج فارس» استفاده کرد که در خبرنامه سایت نشست نیز منعکس شده است. کاربرد نام جعلی اگر چه از سوی هیچ فرد و نهادی پذیرفته نیست و نشانه دشمنی با فرهنگ و تمدن ایران زمین است اما کاربرد آن در نشستی که باید حافظ میراث ملت ها و فرهنگ ها باشد آن هم در حاشیه نشست کمیته میراث جهانی بخش فرهنگی سازمان ملل توسط یکی از مدیران ارشد آن مایه تأسف و موجب پرسش های جدی به جهت کم کاری و چشم پوشی مسوولان و مدیران ارشد کشور است.
با عرض تأسف کاربرد نام جعلی از سوی یکی از اعضای انگلیسی ایکوموس و عدم اعتراض رسمی مقامات میراث فرهنگی کشورمان تنها مورد نقض تعهدنامه های سازمان ملل متحد در بکارگیری نام درست پهنای آبی میان سرزمین ایران و کشورهای عربی جنوبی آن به عنوان «خلیج فارس» نبوده و با بررسی پرونده های ارائه شده از سوی کشورهای عربی به کمیته میراث جهانی یونسکو به فراوانی با کاربرد نام های جعلی «خلیج» و «خلیج ع.ر.ب.ی» مواجه می شویم. براستی سکوت مدیران میراث فرهنگی کشورمان در این راستا به چه معناست؟ تردیدی نیست که خلیچ فارس به تنهایی یک نام نبوده و به قطع و یقین این نام نمادی از میراث معنوی، فرهنگی و تاریخی به درازای تمدن هزاران ساله ایرانیان است و هرگونه تلاش برای تغییر در کهن ترین نام دریایی جهان چیزی جز دزدی و راهزنی و پایمال کردن و نادیده گرفتن میراث فرهنگی ایرانیان نیست. واقعا باید تأسف عمیق خود را نسبت به نهادی که خود را مسوول و متولی نگاهبانی از میراث معنوی، تاریخی و فرهنگی تمدن ها می داند و در مقابل، با آگاهی کامل به پایمال کردن بخشی مهم از میراث معنوی یک ملت دیرینه اقدام می کند، ابراز کرد و البته آنچه قابل چشم پوشی نیست سکوت و انفعال و بی عملی مدیرانی است که باید بیش از هر چیز پاسدار این فرهنگی و تمدن باشند.
باید گفت که محوطه های ارزشمند درون سرزمینی ما اگر تا صد سال دیگر هم در فهرست آثار یونسکو به ثبت نرسند به شرط محافظت کارامد هیچ گزندی نخواهند دید اما اگر امروز در برابر میراث کهن نام خلیج فارس سکوت کنیم صد سال بعد باید نام خلیج فارس را در کتب و اسناد جستجو کنیم و آن روز برای افسوس خوردن بسیار دیر است.
ای کاش مسوولان میراث فرهنگی کشورمان به اندازه خانم دکتر متخصصی که چندی پیش در یک نشست علمی در کشور امارات متحده عربی با متانت و اقتدار از نام خلیج فارس دفاع کرده و با عزت و سربلندی در برابر برخورد زشت عرب ها سر خم نکرد، ذره ای جسارت و شجاعت داشتند.
3) از 55 محوطه و مجموعهای که ایران در فهرست گزینههای ارزشمند برای ثبت در فهرست میراث جهانی قرار داده است جزیره قشم و بندر تاریخی و با اهمیت سیراف تنها مواردی هستند که از میراث مناطق جنوبی ایران و خلیج فارس در این فهرست به چشم میخورد این در حالی است که تاکنون هیچ اقدام موثری برای تشکیل پرونده و پیشنهاد این محوطهها به کمیته میراث جهانی از سوی سازمان میراث فرهنگی صورت نگرفته است.
4) «چشمانداز باستانشناختی دوران ساسانی استان فارس» که شامل مجموعه آثار فیروزآباد، بیشاپور و بنای سروستان میشود با شایستگی در فهرست میراث جهانی ثبت شد. اگرچه چشمانداز باستانشناختی دوران ساسانی فارس تنها محدود به آثار ثبت شده در فهرست میراث جهانی نبوده و فقدان محوطههای مهمی چون نقش برجستهها و اسناد نوشتاری واقع در نقش رستم و نقش رجب فارس و همچنین شهر استخر در این میان به چشم میخورد اما در همین حال برای هیچ کارشناس و پژوهشگری پوشیده نیست که این ثبت براساس شایستگی و قدمت و اهمیت آثار بوده است و آن چه که به شایستگی مدیران باز میگردد را باید در کیفیت مدیریت و حفاظت این محوطهها جستجو کرد. جالب آن که نماینده ایکوموس ضمن تأکید بر بیرون آوردن بنای سروستان به دلیل کاستن از ارزش مجموعه معرفی شده مرتبط به اردشیر و شاپور ساسانی از مجموعه آثار ساسانی پیشنهاد شده در پرونده، در سخنان خود در جریان جلسه به رأیگذاری کمیته میراث جهانی به روشنی از منظر حفاظتی و مدیریتی به شرایط ضعیف، نامناسب و بحرانی شماری از آثار مورد بحث پرونده ساسانی ایران و نیاز آنها به حفاظت و مرمت اضطراری تأکید میکند.
نماینده ایکوموس به صراحت خواستار تعویق ثبت پرونده تا انجام بررسیهای باستانسنجی در دشت پیرامون آثار و اجرای پروژه جامع نظارت و مانیتورینگ برای حفاظت از آثار شد. این سخنان به ضعف مدیریتی و حفاظتی حاکم بر محوطههای مورد اشاره صحه میگذارد.
کد خبر 38590
نظر شما