ابهام‌زدایی از جوابیۀ پژوهشگاه میراث فرهنگی | چرا جامعۀ باستان‌شناسی ایران به وزیر علوم نامه نوشت

چمدان پس از انتشار مصاحبه دکتر عباس مقدم درباره نقشه باستان شناسی و سامانه اطلاعات باستان شناسی ایران در پایگاه خبری چمدان، جامعه باستان شناسی ایران در نامه‌ای خطاب به وزیر علوم خواستار رسیدگی به وضعیت باستان شناسی و پژوهشی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری شد. اما سید محمد بهشتی به جای پاسخگویی به این درخواست‌ها مصاحبه‌ای با عنوان«بازی جانبدارانه با پژوهشگاه میراث فرهنگی» را در 27 اردیبهشت 97 با روزنامه همشهری انجام داد.

اینک جامعه باستان شناسی درباره چرایی ارسال نامه به وزیر علوم و در پاسخ به سید محمد بهشتی بیانیه‌ای را به شرح زیر منتشر کرد:

«جامعۀ باستان‌شناسی ایران» اخیراً طی نامه‌ای از وزیر محترم علوم درخواست کرد تا با بهره‌گیری از ابزارها و اختیاراتی که دارد، مانع از نابودی دستاوردهای علمی باستان‌شناسی کشور در پژوهشگاه میراث فرهنگی شود و مشخصاً برای بازگرداندن «سامانۀ اطلاعات باستان‌شناسی ایران» به پژوهشکدۀ باستان‌شناسی کشور به متخصصان این حوزه در برابر برخی سوء استفاده‌ها و تصمیم‌گیری های ناکارشناسانه (غیرتخصصی) مدیریتی یاری کند.

در واکنش به این درخواست مدنی و قانونیِ «جامعۀ باستان‌شناسی ایران»، رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی، آقای سیدمحمد بهشتی، در تاریخ 27/2/1397 طی مصاحبه‌ای با روزنامه «همشهری»، این نهاد تخصصی را متهم به «فریبکاری» کرده و نامه‌اش را «نامه‌ای پر از غلط»  دانسته است. آقای بهشتی همچنین گفته‌اند: «این گروه عنوان پرطمطراق جامعۀ باستان‌شناسی ایران را یدک می‌کشد درحالی که باستان‌شناسان صاحب‌نام کشور که دارای تألیف و تجربه و سابقۀ طولانی هستند، هیچ‌یک عضو این مجموعه نیستند». حال آنکه نه تنها باستان‌شناسان صاحب‌نام کشور نیز عضو «جامعۀ باستان‌شناسی ایران» هستند، بلکه تاکنون هیچ یک از باستان‌شناسان صاحب‌نام و خیرخواه کشور اعلام نکرده‌اند که موافق تصمیم غیرکارشناسی رئیس پژوهشگاه در رابطه با «سامانه» و نابودی نتایج و دستاوردهایی هستند که طی دهه‌ها تلاش و کوشش و از خودگذشتگیِ محققان این حوزه به دست آمده است.

«جامعۀ باستان‌شناسی ایران» ضمن اشاره به نکاتی دربارۀ واکنش رییس محترم پژوهشگاه میراث فرهنگی، همچنان مایل است از پرداختن به حاشیه‌ها بپرهیزد و تمرکز خود را بر روشن شدن سرنوشت «سامانۀ اطلاعات باستان‌شناسی ایران» حفظ کند. با توجه به تعدد کانون‌های تصمیم‌گیری در سازمان میراث فرهنگی، «جامعۀ باستان‌شناسی ایران» ضروری می‌داند که همۀ اشخاص یا نهادهای ذی‌نفوذی که به سرنوشت میراث فرهنگی ایران می‌اندیشند، در راه حفظ و صیانت از دستاوردهای باستان‌شناسی کشور یاریگر متخصصان باشند.

  1. تهیۀ «سامانۀ اطلاعات باستان‌شناسی ایران» برنامه‌ای کاملاً تخصصی است و می‌بایست از سوی متخصصان آن، یعنی باستان‌شناسان، و نهاد صاحبِ صلاحیت، یعنی پژوهشکدۀ باستان‌شناسی، با برنامه‌ای دقیق و بلندمدت، و در چارچوبی روشن به انجام برسد. تهیۀ این «سامانه» طی سال گذشته به طرزی مشکوک از تنها متولی آن که پژوهشکدۀ باستان‌شناسی کشور است گرفته شده و به معاون «اداری-مالی و توسعۀ مدیریت» پژوهشگاه میراث فرهنگی ارجاع شده است. این اقدام با تحت فشار گذاشتن مسؤولان این برنامه آغاز شد و سرانجام منجر به استعفای مدیر آن، آقای دکتر عباس مقدم، گردید.



  1. در جوابیۀ رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی، که مشخص نیست چرا به جای درج در تارنمای رسمی سازمان میراث فرهنگی در روزنامۀ «همشهری» انتشار یافته، متأسفانه به جای ارائۀ پاسخی دقیق، قانع‌کننده و کارشناسانه، فعالیت‌های «جامعۀ باستان‌شناسی ایران» از بدو تأسیس تاکنون مورد قضاوت‌های نامنصفانه قرار گرفته و با زبانی نامناسب، القابی غیرواقعی به این نهاد نسبت داده شده (مانند جامعۀ دانشجویی، فریبکار، و فاقد نیروی کارشناسی و شأن و جایگاه تخصصی) و سعی در بی اعتبار کردن، تحقیر، و در نتیجه بی اهمیت جلوه دادن انتقاد متخصصان کرده‌اند. «جامعۀ باستان‌شناسی ایران»، که متشکل از استادان، پژوهشگران، و همچنین دانشجویان است، با توجه به کارنامۀ روشن و شفاف خود، در این زمینه، نیازی به پاسخگویی به تخطئۀ ایشان نمی‌بیند، اما امیدوار است جناب آقای بهشتی و دیگر مدیرانی که سکان میراث فرهنگی را به دست دارند، پیش از تخطئۀ نهادی یا گروهی، دربارۀ آن‌ها تحقیق کنند، آشنا شوند و دربارۀ چیستی و چرایی فعالیت‌های آن‌ها کمی بیاموزند.


در همین زمینه، یادآوری این نکته هم ضروری است که شیوۀ جانبدارانۀ خبرنگار روزنامۀ «همشهری» در بازتاب جهت‌دار و نامنصفانۀ خبری، متأسفانه اهمیت ملّی و انسانی موضوع را به سطح اختلافات شخصی تنزل داده است. «جامعۀ باستان‌شناسی ایران» ضمن احترام به خدمات مدنی و رسانه‌ای روزنامۀ «همشهری»، از مدیریت آن رسانه انتظار دارد نسبت به چرایی درج گزارشی آشکارا جانبدارانه و مخرب در آن جریدۀ محترم تحقیق و رسیدگی نمایند.

3- آقای بهشتی دربارۀ چرایی سپردن مدیریت «سامانۀ اطلاعات باستان‌شناسی» به افرادی خارج از پژوهشکدۀ باستان‌شناسی پاسخی اینچنین نامستدل ارائه کرده است: «معاون مالی-اداری پژوهشگاه میراث فرهنگی نیز عضو هیأت علمی و دارای دکترای آمار زیستی در موضوع باستان‌شناسی است... تهیه نقشه باستان‌شناسی کشور ترکیبی از آی.تی، جی.آی.اس و باستان‌شناسی و نیازمند آشنایی با این مقولات است، اما متأسفانه جامعۀ‌باستان‌شناسی کشور به این موضوع توجه نکرده است. این نقشه باید کاربردی باشد و با استفاده از علوم دیگر در اختیار عموم پژوهشگران و باستان‌شناس‌ها قرار بگیرد... بهتر است این اظهارنظرها با امضایی مناسب با ‌شأن و جایگاه آنها صورت بگیرد تا موجب فریب مخاطب نشود.»

این پاسخ قانع‌کننده نیست، نه به این دلیل که معاون اداری-مالی پژوهشگاه برخلاف برداشتِ ساده‌انگارانۀ آقای بهشتی توانایی انجام آن را ندارد، بلکه مقیاس و حجم چنین برنامه‌ای ایجاب می‌کند که یک نهاد، مسئولیت نظارت و مدیریت آن را به عهده بگیرد. در حال حاضر، هیچ نهادی صاحب صلاحیت‌تر از پژوهشکدۀ باستان‌شناسی نیست. تصمیم خلع ید پژوهشکدۀ باستان‌شناسی از انجام این برنامه، نه تنها غیرکارشناسی است، بلکه نشان از ناآگاهی دربارۀ اهمیت، ابعاد و پیچیدگی‌های تهیه و انجام «سامانه» دارد. بنابراین، توجیه اینکه هم‌اکنون «سامانۀ» مذکور در اختیار یک باستان‌شناس در معاونت پژوهشی پژوهشگاه قرار گرفته، به درستی میزان ناآگاهی و بی‌توجهی به امر تخصصی و تصمیمات کارشناسی را به نمایش می‌گذارد. بدیهی است که  چنین استدلالی غیرکارشناسانه و ناموجه است و تبعات زیانبار آن متوجه میراث فرهنگی و فعالیت‌های تخصصی در حوزۀ باستان‌شناسی خواهد شد. شواهد حاکی از آن است که در ماجرای «سامانۀ» مذکور خلع ید از پژوهشکدۀ باستان‌شناسی، همچون برنامه‌های نجات‌بخشی، بنا به انگیزه‌های مالی و نه علمی بوده است. متأسفانه تبعات مخرب این نگاه درآمدزا به باستان‌شناسی بسیار فراتر از کسب منافع زودگذرِ مالی از سوی مدیران پژوهشگاه است و ابعادی گسترده داشته و خواهد داشت.

  1. «جامعۀ باستان‌شناسی ایران»، علی‌رغم واکنش نامناسب رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی، مایل است بار دیگر از ایشان بخواهد که همچون مدیران پیشین آن سازمان با تصمیمات شتابزده، سلیقه‌ای و غیرکارشناسی، زمینۀ آسیب‌های جبران‌ناپذیر به باستان‌شناسی کشور را فراهم نکنند. برخلاف نظر رئیس پژوهشگاه، «سامانۀ اطلاعات باستان‌شناسی» را نمی‌توان صرفاً به «ترکیبی از آی.تی، جی.آی.اس و باستان‌شناسی» فروکاست و امور آن را با تصمیمات قهری به خارج از پژوهشکدۀ باستان‌شناسی منتقل کرد و مدیریت آن را به مدیریتِ فردی محدود کرد. بحث دربارۀ اهمیت فوق‌العاده و جزییات متعدد و متنوع این برنامه نیازمند مجالی مجزا است که «جامعۀ باستان‌شناسی ایران» آمادگی خود را برای تشریح آن طی نشستی تخصصی اعلام می‌کند. در این زمینه، بار دیگر تأکید می‌کنیم که خلع ید «پژوهشکدۀ باستان‌شناسی» از انجام امور تخصصی‌اش عملاً به معنی نادیده گرفتن حوزه‌های تخصصی و تصمیمات کارشناسی است.



  1. آقای بهشتی در بخش دیگری از جوابیۀ خود، نظارت بر عملکرد پژوهشگاه میراث فرهنگی در موضوع باستان‌شناسی را خارج از وظایف وزارت علوم دانسته، اما در عین حال با افتخار گفته است: «رتبۀ پژوهشگاه میراث فرهنگی در دورۀ تصدی ایشان از نظر معیارهای وزارت علوم از رتبۀ D به رتبۀ B ارتقاء یافته است». پرسش این است که اگر عملکرد پژوهشگاه میراث فرهنگی، خارج از حوزۀ نظارت وزارت علوم است، پس به چه دلیل ارتقاء رتبه و عملکرد مثبت مدیریتی خود در عرصۀ تحقیقات و انتشارات را در حوزۀ نظارت و تأیید وزارت علوم می‌سنجند؟! (ضمن اینکه معیار این‌گونه رتبه‌بندی‌ها اغلب کمّی هستند تا کیفی و تاکنون نقدهای جدی به آن شده است). جوابیۀ آقای بهشتی مملو از اظهارات نادقیق و متناقض است. با استناد به این جوابیه و همانگونه که آقای بهشتی با مخاطب خود یعنی «جامعۀ باستان‌شناسی ایران» آشنایی ندارند، آیا نمی‌توان نتیجه گرفت که ایشان کم‌وبیش آگاهی درست و دقیقی نیز از حوزۀ مسؤولیت و زیرمجموعۀ مدیریتی‌شان ندارند؟!



  1. رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی در جوابیۀ خود پرسیده است که چرا «جامعۀ باستان‌شناسی ایران» در زمان دولت‌های نهم و دهم در قبال تعطیلی برنامه‌های بزرگ باستان‌شناسی سکوت کرده‌اند؟ پاسخ این است که این نهاد در اواخر دولت دهم تأسیس شد و در همان مدت هم همچون امروز طی بیانیه‌ها و یادداشت‌های متعدد و مکرر دولت‌مردان وقت را از تصمیمات شتابزده و ناکارشناسانه بر حذر داشته است.


رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی اگر نگاه منصفانه می‌داشت پی می‌برد که چند ماه پیش در صورت مداخله نکردن «جامعۀ باستان‌شناسی ایران» شاهد احداث زیرگذری در عرصۀ شهر باستانی شوش بودیم که امضاء و تأیید ایشان را به همراه داشت! نگارش نامه به وزیر محترم علوم، همچون نامه‌ای که درباره «شوش» به وزیر محترم راه و شهرسازی نگاشته شد، مبتنی بر این منطق بوده است که برای چنین درخواست‌هایی نمی‌توان به مدیران میراث فرهنگی اعتماد کرد. افزون بر این‌ها، برخلاف نظر آقای بهشتی که در جوابیۀ خود مدعی زنده کردن برنامه‌های تعطیل‌شده در زمان دولت‌های نهم و دهم شده‌اند، باید گفت طرح‌ها و برنامه‌های باستان‌شناسی –علی‌رغم برخی تکاپوها که در جای خود قابل تحسین است- همچنان با رکود سنگینی مواجه است. از سوی دیگر، به‌جاست همین پرسش را از رییس پژوهشگاه نیز پرسید که خود ایشان در سال‌های خسارتبار دولت‌های نهم و دهم چه می‌کرد و چرا اصرار بر استفاده از مشاورانی دارد که از مشاوران آقای بقایی هم بوده‌اند؟ چرا «عمارت مسعودیه» که کانون گرم اهالی میراث بود، به شیوه‌ای مشکوک تخلیه و به شرکتی سپرده شد که ایشان را در حلقۀ مشاوران خود داشت؟ و چرا تاکنون تلاشی برای بازپس گیری آن انجام نشده است؟ از سوی دیگر، انتظار می‌رود رییس پژوهشگاه نسبت به شائبه‌هایی که در مورد فعالیت‌های فرهنگی‌شان مطرح می‌شود، از جمله انتقادهایی که در خصوص حضور ایشان و برخی مشاوران و مدیران نزدیک به ایشان در شرکت‌های خصوصی وجود دارد، پاسخگو باشند.

سرانجام، «جامعۀ باستان‌شناسی ایران»، از رییس محترم پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری خواهشمند است با تصمیمی هوشمندانه و مدبرانه «سامانۀ اطلاعات باستان‌شناسی ایران» را به پژوهشکدۀ باستان‌شناسی که نهاد متولی این امر است بازگردانند. «جامعۀ باستان‌شناسی ایران» ضمن صحه گذاشتن بر نگرانی‌ها و دغدغه‌ها درخصوص رکود باستان‌شناسی کشور، از همۀ باستان‌شناسان و گروه‌های باستان‌شناسی در دانشگاه‌ها، و همچنین از انجمن‌های باستان‌شناسی دعوت می‌کند نسبت به صیانت از حریم علمی این حوزه حساس باشند. بی‌تردید ضعف مدیریت در این عرصه را صرفاً نمی‌توان به حساب مدیران ناکارآمد گذاشت، منفعل بودن جامعۀ علمی و فرهنگی و اعتراض نکردن به این وضعیت نیز به معنی همراهی و تأیید این رویه است.

جامعۀ باستان‌شناسی ایران

8 خرداد1397

[related-post id="34217"]

[related-post id="31381"]

[related-post id="30758"]
کد خبر 35815

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 15 =