چمدان : | اول |
سال ۱۳۴۶ است و شما در اتاق مقتول هستید، باید پشت ماشین تحریر قدیمیش بنشینید و بخشی از معمای قتل را حل کنید، رادیو قدیمی را روشن کنید تا پیام مخابره شده را بشنوید، در میان مبلمان یک آپارتمان در دهه ۴۰ تهران راه بروید تا شما را به دنیای ۵۰ سال پیش ببرد.
| دوم |
به موزه ایران باستان حمله شده و یک سنگ نوشته هخامنشی به سرقت رفته است، سرنخی از آن در بوستانی میان شهر پیدا شده باید سرنخها را در یکی از پارکهای تهران دنبال کنید تا سنگ نوشته را پیدا کنید.
| سوم |
این خانه قاجاری است اما داستان برخلاف دو مورد قبلی تاریخی نیست شما در یک عمارت تاریخی تو در تو گرفتار شدهاید و باید جلو یک حمله تروریستی به تهران را بگیرید.
هر سه این موضوعات نوعی بازی است که در دنیا به نام «اتاق فرار» شهرت دارد و این روزها در تهران و برخی شهرها در حال انجام و بسیار پر طرفدار است.
بازیهای اتاق فرار شبیه به بازیهای کامپیوتری است که در دنیای واقعی انجام میشود، بازیکنان معمولا در یک اتاق یا فضای مشخص با دکور مرتبط با داستان قرار میگیرند و مدت زمان مشخصی، معمولا حدود ۱ ساعت، زمان دارند تا معماها و چالشهایی را که برای آنها در نظر گرفته شده حل کنند و راه خروج از اتاق را نیز پیدا کنند.
البته موضوع تمام بازیهای اتاق فرار مربوط به میراثفرهنگی نیست و یا در خانههای تاریخی انجام نمیَشود اما این روزها برخی از محبوبترین اتاقهای فرار در ایران موضوعات بازیهای خود را مرتبط با تاریخ و میراث فرهنگی قرار دادهاند یا تمایل دارند که در فضایی تاریخی آن را اجرا کنند چرا که قرار گرفتن در این فضاها و تصور زندگی واقعی در آنها جذابیت بسیار زیادی برای مخاطبان دارد.
این بازیها به ویژه آنکه گروهی انجام میشود، بیشک یکی از جاذبههای گردشگری نوپا در کشور است که به زودی فراگیرتر نیز خواهد شد و با توجه به تلاقی که این روزها با میراث فرهنگی پیدا کرده، میتواند یک فرصت به حساب بیاید.
«حمیدرضا حسینی» پژوهشگر تاریخ و کنشگر حوزه میراث فرهنگی در مورد بازیهایی همانند «اتاق فرار» که با موضوع تاریخ و میراث فرهنگی برگزار میشود به خبرنگار چمدان میگوید: «این نوع از بازیها میتواند یک فرصت برای شناخت و بالابردن آگاهی در مورد تاریخ و میراث فرهنگی محسوب شود اما به شرط آن که مفهومی را از گذشته به زمان حال منتقل کند.
جامعه ایران همواره به تاریخ خود نگاهی نوستالژیک دارد، به آن غبطه میخورد و فکر میکند در زمان حال چیزی را از دست داده است که باید آن را در گذشته جستجو کند
این روزها مردم علاقه زیادی به فضاهای تاریخی پیدا کردهاند، برگزاری تورهای گردشگری در اماکن تاریخی-فرهنگی به ویژه تورهای تهرانگردی، شکل گیری رستورانهای سنتی و... نیز نشانگر همین مساله است اما در بیشتر موارد در این گونه جاذبهها نه به دلیل نبود نهاد متولی بلکه به دلیل نبود افراد متخصص برای راهنمایی و دادن مشاوره به علائق مردم جهت دهی نمیشود و استفاده از المانهای تاریخی تنها در حد نمایش جنبه فانتزی آنها باقی میماند و توان اینکه ارزشهای تاریخی یا روایتهای تاریخی را منتقل کند ندارد. برای نمونه در قهوهخانهها، کافهها و رستورانهای سنتی به استفاده از چند زیلو، نصب چند عکس سیاه و سفید به دیوار، استفاده کارکنان از لباسهایی که دوره تاریخی آنها اصلاٌ مشخص نیست و ارائه قلیان کفایت میکنند در حالی که قهوه خانه در گذشته ایران مکانی برای صرف غذا، گفت و گو و اتفاقات دیگری همانند نقالی بوده است که دیگر خبری از آنها نیست، بنابراین اینگونه بازآفرینیها که اکنون باب شده به مرور سبب دلزدگی میشود.
همچنین در مورد تورها شاهدیم در برخی موارد اطلاعات درست به گردشگر داده نمیشود چرا که این تورها از سوی افراد متخصص برگزار نمیشود. بنابراین، خطر مشابه این گونه استفادههای سطحی برای بازیها نیز وجود دارد.»
گرایش به بازگشت به گذشته در تفریحات
به نظر میآید محبوبیت بازیهایی با تم تاریخی در کنار افزایش علاقه مردم به حضور در اماکن تفریحی با فضای تاریخی بسیار باب شده و به شکلهای مختلف خودش را نشان میدهد، برای نمونه حتی بسیاری از رستورانهای معروف این روزها در تبلیغات خود عنوان میکنند که غذاها را در مجمعه و ظرف مسی برای مشتریان میآورند و همین باعث جلب مشتری برای آنها میشود.
حسینی در مورد علاقه به بازگشت به المانهای تاریخی توضیح میدهد: «جامعه ایران همواره به تاریخ خود نگاهی نوستالژیک دارد، به آن غبطه میخورد و فکر میکند در زمان حال چیزی را از دست داده است که باید آن را در گذشته جستجو کند. این احساس در همه دورههای دیگر هم بوده برای مثال در دوره پهلوی هم همین احساس نسبت به دوره قاجار وجود داشته است.
در این نوع از واکنش برای نمونه همه از یک تهران زیبا در گذشته یاد میکنند فارغ از اینکه از کوچههای خاکی، بیماریهای مسری در تهران مانند وبا که با هر موج شیوع، تعداد زیادی انسان را به کشتن میداده و ... حرفی به میان بیاورند.
ما نسبت به گذشته دیدگاهی نوستالژیک داریم، به ویژه اینکه در ۵۰ سال گذشته به سمتی حرکت کردیم که دست آوردهای گذشته را از دست دادهایم و شهرهای ما به مکانهایی بیهویت، فاقد کیفیت فرهنگی و ارزشهای معماری تبدیل شدهاست.
البته از آنجایی که موج بازگشت به گذشته مدت زیادی نیست که ایجاد شده هنوز برای قضاوت زود است که آیا این بازگشت ریشهای است و یا تب و مُدی زود گذر است.
باید دید آیا ۱۰ سال دیگر هم اقامتگاههای بومگردی برای گردشگران ایرانی جذاب است یا ما که تا ۱۰ سال پیش ظرفهای مسیمان را به نمکیهای محل میدادیم و اکنون دوباره به دنبال خرید ظرف مسی هستیم آیا به مزیتی در ظروف مسی رسیدهایم یا صرفا یک تب است و در سالهای آینده دوباره به محصولات نوین روی میآوریم؟ باید برای قضاوت صبر کرد هرچند تا حدی میتوان پیش بینی کرد که احتمالا این بازگشت یک تب یا مد است.»
یک کاربری جدید برای خانههای تاریخی
بخش دیگری از بازیهای اتاق فرار به استفاده از بناهای تاریخی باز میگردد، برخی این خاطره را عنوان میکنند که حدود دو سال پیش در یکی از بخشهای عمارت مسعودیه این بازی را انجام دادهاند در حالی که شاید اینگونه کاربریها در بناهایی همانند مسعودیه که بسیار اهمیت دارد، آسیبپذیر است و با کاربری مشخص و کارشناسی شده به بهرهبردار خصوصی واگذار شده چندان درست نباشد. هرچند که در نهایت هم به خاطر اینگونه استفادههای غیر کارشناسی سازمان میراث فرهنگی اقدام به پس گرفتن این بنا از بهره بردار کرد.
البته اکنون استفاده از یکی از خانههای تاریخی، یعنی خانه «دبیرالملک» با توجه به اینکه این خانه مرمت شده و ارزشها و تزئینات داخلی آسیب پذیری ندارد، خطرناک و آسیب زا به حساب نمیآید اگرچه استفاده از خانههای تاریخی برای اینگونه کاربردها باید با تایید کارشناسان انجام شود.
حسینی در مورد استفاده از خانههای تاریخی در اینگونه بازیها عنوان میکند: «استفاده از خانههای تاریخی برای کاربردهایی مانند این بازی به شرطی که آسیبی به بنا نزند، عالی است چرا که یکی از خانههای تاریخی را به جاذبه گردشگری تبدیل میکند.
استفاده از خانههای تاریخی برای کاربردهایی مانند این بازی به شرطی که آسیبی به بنا نزند، عالی است چرا که یکی از خانههای تاریخی را به جاذبه گردشگری تبدیل میکند.
ما یک سری منابع گردشگری در کشور داریم که جاذبههای بالقوه هستند مانند قلعهای در یک بیابان که با ایجاد مسیر دسترسی مناسب، ایجاد سرویس بهداشتی و امکانات مختلف میتواند به جاذبه بالفعل گردشگری تبدیل شود.
بنابراین انجام اینگونه برنامهها در خانههای تاریخی میتواند آنها را به جاذبه گردشگری تبدیل کند و همین مساله به حفاظت و حراست از آنها هم منجر میشود چرا که اینگونه برنامهها معمولا در بناهای نفیس و معروف انجام نمیشود بلکه در خانههای تاریخی اتفاق میافتد که برای عموم ناشناختهاند و این مساله به نفع آن خانهها تمام خواهد شد.»
نظر شما