چمدان : تهیه‌ نقشه باستان شناسی ایران را دکتر عزت‌الله نگهبان (پدر باستان‌شناسی ایران) از سال 1333 آغاز کرد. او آن زمان برای تهیه‌ نقشه، یک دستورالعمل ابتدایی به‌ دست آورد و افراد زیادی را در کار دخیل کرد.

پس از نخستین اقداماتی که دکتر نگهبان برای تهیه‌ نقشه‌ باستان‌شناسی ایران انجام داد، در دوره ریاست مرحوم مهندس سراج­الدين کازروني بر سازمان میراث فرهنگی یعنی دهه هفتاد دکتر محمدرحیم صراف - باستان‌شناس - تا زمان بازنشستگی، در حالی که سیستم دیجتال هم وجود نداشت این مسئولیت را برعهده گرفت و اقدامات شایسته‌ای با بضاعت آن زمان انجام داد. با ورود به دولت نهم و جابجایی مدیران در سال 1386 اعلام شد که این نقشه‌ها گم شده‌اند.
در واقع، اگر ناظری از دنیای بیرون به فعالیت‌های ما طی نیم قرن اخیر نظارت کند به راحتی در خواهد یافت که چیزی به نام مدیریت در باستان شناسی ایران وجود خارجی ندارد. یا باید با عالم غیب در ارتباط بود و یا اگر موجودی زمینی هستیم ناچاریم تا برای نظم بخشیدن به همه امورمان مالک یک سامانه اطلاعات باستان شناسی (یا به تعبیر سنتی آن، نقشه باستان شناسی) باشیم

بار دیگر در سال 1388 موضوع نقشه‌های باستان شناسی مطرح شد. این بار عباس مقدم رئیس سابق پژوهشکده‌ باستان‌شناسی دانش آموخته‌ی دکترای باستان‌شناسی از دانشگاه سیدنی استرالیا- مسوؤلیت تهیه‌ این نقشه را برعهده گرفت و تا 14 اسفند 91 که نقشه‌ی ابتدایی رونمایی شد 50 هزار اثر را روی نقشه پایه گذاشتند. شاید با آمدن دولت روحانی اتاقی که همیشه در پژوهشکده باستان شناسی محل رفت آمد مدیران و کارشناسان بود، اتاق نقشه بود. پس از آن قرار بود دو برنامه پنج ساله اول و دوم به اجرا در آید و اصلاح نقاط، شبکه بندی و وارد کردن اطلاعات بر اساس مختصات جهانی مورد توجه قرار گیرد و افرادی از استان‌های مختلف در این حوزه آموزش ببینند.

بنا به گفته باستان شناسان اگر از سال 92 با تیم نقشه باستان شناسی همراهی شده بود اکنون پس از 5 سال بسیاری از کارهای آن پیش می‌رفت اتفاقی که هرگز رخ نداد و نه تنها توافقی برای آمدن دو نیروی مورد نیاز انجام نشد بلکه تهیه یک هارد اسکترنال ساده، لب تاپ و دو کامپیوتر هم دریغ شد و نهایتاً یک سال و نیم پیش در حالی که عباس مقدم مأموریت کاری بود کلیه نقشه‌ها از محمد رکنی دیگر همکار عباس مقدم بازپس گرفته شد و اتاق نقشه باستان‌شناسی به خاطره‌ها پیوست. هر چند پژوهشگاه برای عباس مقدم حکم مدیر پایگاه نقشه را زد اما خبرهای رسیده از باستان‌شناسان نشان از آن دارد که او وقتی می‌بیند چنین رفتاری با او و همکارش شده از این حکم استعفا می‌دهد.

اکنون خبر می‌رسد در حالی که از افزایش دو نیروی کاری دریغ می‌شد شادمهر مدیر بخش مالی پژوهشگاه مسئولیت نقشه‌های باستان‌شناسی را به گروهی سپرده که تخصصی هم در حوزه باستان‌شناسی ندارند؟! حال پرسش اساسی این است که در طول سالیان گذشته از دوره مرحوم عزت الله نگهبان تا دکتر محمد رحیم صراف و دکتر عباس مقدم همواره تلاش‌های بی‌دریغ و بی‌چشمداشتی برای تهیه نقشه باستان شناسی شد و حتی بارها عباس مقدم تأکید کرد که برای تهیه این نقشه پول و بودجه‌ای به او پرداخت نشده است اما اکنون چگونه شادمهر این مسئولیت را به گروهی سپرده که با او آشنا هستند؟ آیا آنها فی سبیل الله چنین کاری را می‌کنند؟ اگر چنین نیست که قطعا چنین نیست چرا این پول به مقدم که سال‌ها در این حوزه تلاش کرد پرداخت نشد و چرا اجازه داده نشد او امکانات و نیروهای لازم را برای ادامه کار همراه خود داشته باشد.

این در حالی است که گفته می‌شود تهیه نقشه باستان‌شناسی از ابتدا در اساسنامه سازمان میراث فرهنگی بوده است و از این رو طبیعی است که بودجه به آن تخصیص یابد اما این بودجه در طول سال‌های گذشته و حداقل در دولت یازدهم و دوازدهم صرف چه اموری شده است؟ و از سویی دیگر بودجه باستان شناسی ایران چقدر است که پژوهشگاه تصمیم گرفته بدون حضور باستان شناسان و با بخش خصوصی آن را پیش ببرد؟ آیا ریاست سازمان میراث فرهنگی پیگیر این امور خواهد بود؟

حال خبرنگار چمدان گفت و گوی تفصیلی را با عباس مقدم درباره نقشه باستان شناسی و اهمیت آن انجام داده که در دو بخش منتشر می‌شود.

چمدان: هشت سالی می‌شود که مسئولیت تهیه نقشه باستان شناسی با شما بود و پیش‌تر هم فعالیت‌هایی در این خصوص انجام شده است. در ابتدا توضیح دهید نقشه باستان شناسی چیست؟

به جای نقشه باستان شناسی بهتر است گفته شود سامانه اطلاعات باستان شناسی (ساب). در باستان شناسی، با دو عامل مهم «زمان و مکان» مواجهیم. به عبارت دیگر، بدون در نظر گرفتن این دو بعد، باستان شناسی عقیم است. چون یافته‌های باستان شناسی از یک قطعه سفال گرفته تا وسیعترین شهرها و محوطه‌ها، زمانی قابل ارزیابی‌اند که بتوان آنها را در قالب زمان و مکان در نظر گرفت. بنابراین هر یافته باستان شناسی در قالب زمانی و مکانی‌اش چیزی نیست جز اطلاعات باستان شناسی. اطلاعات باستان شناسی، از بررسی تعدادی ابزار سنگی گرفته تا شهری چون شوش نیازمند سامانه‌ای است هوشمند تا بتوان اطلاعات را به خوبی و سلامت در آن ذخیره کرده و مهمتر اینکه آن اطلاعات قابل سنجش باشد. به عبارت دیگر، زمانی پاسخ درخوری از پرسش‌هایمان خواهیم گرفت که مالک یک سامانه منسجمی از لایه‌های مختلف اطلاعاتی باشیم. امروزه در علوم جغرافیایی از سامانه‌ای استفاده می‌شود به نام جی آی اس (GIS) یا سیستم اطلاعات جغرافیایی. البته این سامانه به دیگر رشته‌های فنی و حتی علوم انسانی راه یافته است و کاربردهای فراوان دارد. خاصیت این سیستم همان نظم بخشیدن به لایه‌های مختلف اطلاعاتی است، اعم از نقشه‌ها، عکس‌ها، پوشش گیاهی، راه‌ها و .... در باستان شناسی به جای صرف جی آی اس، ما از سامانه اطلاعات باستان شناسی بهره می‌گیریم به عبارت دقیق‌تر (Archaeological Information System/ AIS).

چمدان: این سامانه اطلاعات باستان شناسی به چه کاری می‌آید؟
قصد ما آن بود تا نشان دهیم که بدون سامانه اطلاعات باستان شناسی، مدیریتی در بررسی‌های باستان شناسی در کشور وجود نخواهد داشت چون در همان سال‌ها شاهد بودیم که مثلا در چند استان چندین برنامه شناسایی و بررسی باستان شناسی انجام شده ولی در بسیاری از استان‌های دیگر یا خیلی کم و یا اصلا بررسی صورت نگرفته بود. دلیلش روشن است چون نه اطلاعات منسجمی بوده و نه مدیریتی.

بگذارید اینگونه جوابتان را بدهم. در دنیای امروز کسی بدون این سامانه نمی‌تواند ادعا کند که کار باستان شناسی انجام می‌دهد. مثل این است که شما برای بررسی یک پهنه جغرافیایی راهی منطقه‌ای دور افتاده شوید، بدون آنکه پیشتر در خصوص آن منطقه اطلاعات پایه‌ای منسجمی مهیا کرده باشید. هیچ کاری از شما بر نخواهد آمد. ممکن است تصادفا و یا با راهنمایی مردم بومی منطقه تعدادی اثر باستانی را در بررسی خود ثبت کرده باشید ولی مطمئنا حق مطلب را ادا نکرده و زمان، بودجه و انرژی خود را از بین برده‌اید. علاوه بر آن، بدون یک سامانه اطلاعاتی هرگز کسی نمی‌تواند ادعا کند که بر باستان شناسی کشور مدیریت می‌کند. اگر ادعا کند یا جاهل است یا کلاهبردار. دقیقا یکی از مهمترین کارکردهای سامانه باستان شناسی این است که فقط با آن می‌شود بر باستان شناسی مدیریت کرد.

در مقدمه خلاصه مقالات گردهمایی یازدهم باستان شناسی در این خصوص اشاره مختصری کردیم و برای شفافیت موضوع، نمودارهایی را برای اطلاع خوانندگان شاهد آوردیم (البته در گردهمایی‌های بعدی این کار صرفا به صورت کلیشه‌ای تکرار شد بدون آنکه متصدیان امر در صدد باشند تا از آن اطلاعات به درستی استفاده کنند).

قصد ما آن بود تا نشان دهیم که بدون سامانه اطلاعات باستان شناسی، مدیریتی در بررسی‌های باستان شناسی در کشور وجود نخواهد داشت چون در همان سال‌ها شاهد بودیم که مثلا در چند استان چندین برنامه شناسایی و بررسی باستان شناسی انجام شده ولی در بسیاری از استان‌های دیگر یا خیلی کم و یا اصلا بررسی صورت نگرفته بود. دلیلش روشن است چون نه اطلاعات منسجمی بوده و نه مدیریتی.
کافی است شما بر روی نقشه ایران از شمال و کرانه‌های دریای کاسپین تا خلیج فارس یک خط فرضی ترسیم کرده و ایران را به دو نیمه شرقی و غربی تقسیم کنید. بعد بطور شگفت انگیزی در خواهید یافت که نیمه شرقی ایران از حیث دارا بودن آثار باستانی به نسبت نیمه غربی فقیر است. واقعیت امر البته اینچنین نیست و ما به طرز دردناکی از نیمه شرقی ایران بی اطلاعیم

کافی است شما بر روی نقشه ایران از شمال و کرانه‌های دریای کاسپین تا خلیج فارس یک خط فرضی ترسیم کرده و ایران را به دو نیمه شرقی و غربی تقسیم کنید. بعد بطور شگفت انگیزی در خواهید یافت که نیمه شرقی ایران از حیث دارا بودن آثار باستانی به نسبت نیمه غربی فقیر است. واقعیت امر البته اینچنین نیست و ما به طرز دردناکی از نیمه شرقی ایران بی‌اطلاعیم.

حال اگر از من بپرسید که دلیل این فقر چیست، پاسخش بسیار روشن است، نبود سامانه اطلاعات باستان شناسی ملی که به کار مدیریت آید. در واقع، اگر ناظری از دنیای بیرون به فعالیت‌های ما طی نیم قرن اخیر نظارت کند به راحتی در خواهد یافت که چیزی به نام مدیریت در باستان شناسی ایران وجود خارجی ندارد. یا باید با عالم غیب در ارتباط بود و یا اگر موجودی زمینی هستیم ناچاریم تا برای نظم بخشیدن به همه امورمان مالک یک سامانه اطلاعات باستان شناسی (یا به تعبیر سنتی آن، نقشه باستان شناسی) باشیم.

چمدان: پس آنطور که من متوجه شدم منظور شما از نقشه باستان شناسی مفهومی بسیار فراتر از چیزی است که در حال حاضر مرسوم است؟

دقیقا. درست نقطه مقابل تلقی سنتی از نقشه باستان شناسی. چون تلقی سنتی منتهای خواسته‌اش از تهیه نقشه باستان شناسی، پیش پا افتاده‌ترین کارکردی است که آن نقشه می‌تواند داشته باشد. تهیه نقشه باستان شناسی برای پاسخگویی به استعلام‌ها در مواجه با برنامه‌های عمرانی. این تلقی بسیار ساده انگارانه‌ای است از نقشه باستان شناسی یا به تعبیر درست‌تر سامانه اطلاعات باستان شناسی. البته یکی از سودمندی‌های سامانه اطلاعات باستان شناسی پاسخگویی اصولی، سریع و به موقع به استعلام‌هاست. در این شکی نیست ولی مثل این است که ما از تمام امکاناتی که بدن ما در اختیارمان قرار داده است تنها از انگشت اشاره دستمان برای فشار دادن دگمه موبایلمان استفاده کنیم بدون آنکه چشممان، گوشمان، حواسمان و .... به کار گرفته شود.

چمدان: شما برای تشکیل این سامانه چه فعالیت‌هایی انجام داده‌اید؟

ابتدا بهتر است از همه کسانی که در زمینه نقشه باستان شناسی ایران تلاش کرده‌اند تشکر کنم. از شادروان دکتر عزت الله نگهبان که چیزی نزدیک به هفتاد سال پیش تهیه نقشه باستان شناسی را یک ضرورت دانست و تقریبا همه آنچه امروزه ما به نام سامانه اطلاعات باستان شناسی تلقی می‌کنیم وی در سر داشت و به نیکی هم در کتاب مروری پنجاه سال باستان شناسی ایران ص۱۴۰ و ۱۴۱، چارچوب‌های ذهنی‌اش را در خصوص نقشه باستان شناسی به رشته تحریر در آورد و نیز از دکتر محمد رحیم صراف که در دهه هفتاد تلاش‌های بسیاری برای تهیه نقشه باستان شناسی انجام داد و آقای دکتر صادق ملک شهمیرزادی که گام‌های مهمی برای تدوین نقشه فرهنگی ایران برداشت و یک اطلس نوسنگی برای ایران تدوین کرد و خصوصا از تمام باستان شناسان و پژوهشگران ایرانی و خارجی که طی سالیان متمادی اطلاعات باستان شناسی ایران را جمع آوری و در قالب گزارش‌ها، مقاله‌ها و کتب در اختیار ما قرار دادند.

[caption id="attachment_30796" align="aligncenter" width="1100"] دکتر عباس مقدم رییس سابق پژوهشکده باستان شناسی[/caption]

در اینجا لازم است عینا رویکرد شادروان دکتر نگهبان در کتاب مروری بر پنجاه سال باستان شناسی ایران را برای شما بازگو کنم:

- برنامه‌ای منظم تهیه شود تا به تدریج سطح آگاهی‌های ما از کمیت و کیفیت آثار باستانی ایران بیشتر شود،
- برنامه بررسی منظم و مداوم برای مناطق ناشناخته ایران داشته باشیم،
- به دنبال آن، آثار شناسایی شده‌ای که واجد شرایط ثبت در فهرست آثار ملی هستند را به ثبت رسانده تا طبق قانون از آن‌ها حفاظت و نگهداری شود،
- مرکزی در دستگاه باستان شناسی کشور تاسیس کنیم تا در آن یافته‌های بدست آمده از آثار شناسایی شده به صورت منظم پردازش شده و تبدیل به اطلاعات شود، نهایتا، اطلاعات تولید شده به صورتی منظم و با کیفیت منتشر شود.
اکنون خبر می‌رسد در حالی که از افزایش دو نیروی کاری دریغ می‌شد شادمهر مدیر بخش مالی پژوهشگاه مسئولیت نقشه‌های باستان‌شناسی را به گروهی سپرده که تخصصی هم در حوزه باستان‌شناسی ندارند؟! حال پرسش اساسی این است که در طول سالیان گذشته از دوره مرحوم عزت الله نگهبان تا دکتر محمد رحیم صراف و دکتر عباس مقدم همواره تلاش‌های بی‌دریغ و بی‌چشمداشتی برای تهیه نقشه باستان شناسی شد و حتی بارها عباس مقدم تأکید کرد که برای تهیه این نقشه پول و بودجه‌ای به او پرداخت نشده است اما اکنون چگونه شادمهر این مسئولیت را به گروهی سپرده که با او آشنا هستند؟ آیا آنها فی سبیل الله چنین کاری را می‌کنند؟ اگر چنین نیست که قطعا چنین نیست چرا این پول به مقدم که سال‌ها در این حوزه تلاش کرد پرداخت نشد و چرا اجازه داده نشد او امکانات و نیروهای لازم را برای ادامه کار همراه خود داشته باشد.

آنچه که در رویکرد شادروان دکتر عزت الله نگهبان به عنوان اولین باستان شناس ایرانی که درک عمیقی از مسئله اطلاعات باستانی و تاریخی ایران داشته است درک می‌شود رویکردی از پایین به بالاست. یا به عبارت دیگر (Bottom up approach). یعنی از کوچکترین واحد اطلاعاتی (جانمایی تک نقطه به معنای تپه، محوطه، بنا و... برروی یک نقشه پایه) تا گستره وسیع و لایه لایه از اطلاعات باستان شناسی و لندسکیپ فرهنگی، تاریخی و طبیعی ایران. در مقابلِ این رویکرد قابل اطمینان و توسعه گرا، رویکرد اداری از بالا به پایین (Top down approach) که عمری دراز در دستگاه باستان‌شناسی ایران دارد دیده می‌شود. در رویکرد دوم اینگونه تلقی می‌شود که نقشه باستان شناسی، نقشه‌ایست که بتواند جوابگوی فعالیت‌های عمرانی کشور باشد یا نقشه باستان شناسی نقشه ایست که بتواند از لحاظ کمی به ما بگوید که چه تعداد آثار در پهنه سرزمینی‌مان موجود است. رویکرد دوم، رویکردی است غیر قابل اطمینان و ایستا و همانطور که تجربه چند دهه‌ای تهیه نقشه باستان‌شناسی به ما نشان داده است، با این رویکرد ره به جایی نبرده‌ایم.

چمدان: و شما در سال 88 کدام رویکرد را شیوه راه خود قرار دادید؟

در سال 1388، به عنوان مسئول نقشه باستان‌شناسی کشور، طرحی را ارائه کردم که در واقع، بازگشتی به ایده شادروان دکتر عزت الله نگهبان بود. برای انجام آن طرح، سه مرحله: کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت را برای تهیه نقشه باستان‌شناسی ایران در نظر گرفتم:

1- کوتاه مد‌ت، از سال ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۱ (مرحله اول)

- تولید نقشه پایه: تا سال 1388 هیچ نقشه پایه‌ای برای باستان شناسی ایران ساخته نشده بود. با توجه به اینکه سال‌های دهة 1370 خورشیدی، گروهی به سرپرستی دکتر محمد رحیم صراف تلاش کردند تا با استفاده از نقشه‌های توپوگرافی تولید شده توسط سازمان نقشه برداری کشور، نقشة پایه برای باستان شناسی کشور تولید کنند. مشکلات تکنیکی اما مانع از توفیق آن گروه در این زمینه شد. اما با دسترسی آسان به رایانه‌ها و ظهور و بروز نرم افزار‌های قدرتمند نقشه سازی، دیگر آن مشکلات تکنیکی مانع نبود. بنابراین، با استفاده از چندین منبع رسمی و قابل اطمینان، به همت محمد رضا رکنی، برای اولین بار در تاریخ باستان شناسی ایران، نقشة پایه‌ای به صورت کاملا دیجیتال و منعطف تولید شد. این نقشه تمامی لایه‌های اطلاعات جغرافیایی پهنة سرزمینی ایران فرهنگی (ایران و پیرامونش) را شامل: بلندی‌ها، مناطق پست، رودها، جنگل‌ها، مراتع، دریاها، تالاب‌ها، دریاچه‌ها و بطور کلی تمامی عناصر لندسکیپ طبیعی ایران می شود. علاوه بر قابلیت های اطلاعاتی گسترده، این نقشه قابلیت انطباق با توسعة تکنیکی و اطلاعاتی را داراست. به عبارت دقیق تر، در کمترین زمان ممکن می توان نقشة پیش گفته را روزآمد کرد.

- تشکیل پایگاه داده ای اولیه: برای جانمایی آثار شناسایی شده بر روی نقشة پایه یک پایگاه داده اولیه طراحی شد. در خلال مرحلة اول، شناسنامة اولیة آثار شناسایی شده در پایگاه داده‌ای اکسل (Excel) وارد شد. این پایگاه دادة اولیه به نرم افزار‌های تولید نقشه مرتبط شده و نهایتا جانمایی آثار بر روی نقشة پایه میسر گشت.
جانمایی تمامی آثار شناسایی شده بر روی نقشة پایه: پس از وقفه‌ای کوتاه ( کوچ به شیراز و ازهم گسیختگی شیرازة باستان شناسی ایران)، از مهرماه 1391، تلاش فشرده‌ای برای ادامه کار صورت گرفت. در تاریخ چهاردهم اسفند 1391، نزدیک به پنجاه هزار اثر شناسایی شده بر روی نقشة پایه جانمایی شد. آثار جانمایی شده بر روی نقشه نقاطی بودند که حاوی بار اطلاعاتی اندکی بود.

در پایان مرحلة اول (‌کوتاه مدت)، بسیاری از مشکلات تکنیکی مشخص شد. از جملة آنها، معلوم شد که مختصات جغرافیایی بسیاری از نقاط باستانی یا به اشتباه وارد شده است یا کاربران ازنحوة ثبت مختصات جغرافیایی آثار باستانی آگاهی نداشتند. این مشکل باعث شده بود که بسیاری از نقاط در جای واقعی خود در نقشة پایه قرار نگیرند. بنابراین، یکی از ماموریت های اصلی مرحلة دوم تصحیح مختصات جغرافیایی آثار شناسایی شده در نظر گرفته شد. در اینجا لازم می دانم که از سرکارخانم دکتر پریسا محمدی، رئیس وقت پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری به خاطر درکی که از کار ما داشت و نیز حمایت بی دریغی که کرد سپاسگزاری کنم.

2- میان مدت، از ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۷ (مرحله دوم)

پس از رونمایی از مرحلة اول طرح تهیة نقشة باستان شناسی در چهاردهم اسفند 1391، طرحی را برای شروع مرحلة دوم به پژوهشکده ارائه کردیم. در زیر فهرستی از آن طرح می‌آید:
- تصحیح مختصات آثار شناسایی شده که تا آن زمان بر روی نقشة پایه جانمایی شده بود،
- تصحیح و تکمیل پایگاه داده باستان شناسی ایران با استفاده از نرم افزار های روز آمد،
- همکاری با ادارة کل ثبت آثار و تصحیح اطلاعات ثبتی با استفاده از امکانات گروه نقشه،
- ساماندهی برنامه های بررسی و شناسایی استان های کشور،
- آشنا نمودن افراد با ضوابط جدید ثبت اطلاعات آثار باستانی و آموزش نیروهای کم تجربه تر،
- هماهنگی با واحد نجات بخشی برای بهینه سازی اقدامات پیش‌رو بررسی و شناسایی مناطق هدف برنامه های عمرانی،
- ایجاد سیستم شبکه بندی جغرافیایی ایران و شماره گذاری آثار و حذف نامگذاری‌های سلیقه‌ای پیشین،
- همکاری با استان‌های کشور و آموزش نمایندگان استان‌ها برای تصحیح و تکمیل مشخصات آثار شناسایی شدة استان‌ها،
- برنامه ریزی برای انجام بررسی های باستان شناسی در مناطقی که در نقشة باستان شناسی خالی از هرگونه آثار بود،
- تعیین 225 اثر شاخص برای سال اول و تکمیل اطلاعات آن آثار برای تهیة دانشنامة باستان شناسی ایران،
- ارائة چارچوب‌های گروه نقشه باستان شناسی به تمامی پژوهشگرانی که مجوز بررسی باستان شناسی دریافت کرده اند،
- تدوین، چاپ و انتشار نخستین اطلس باستان شناسی ایران با نظارت دکتر صادق ملک شهمیرزادی،
- استخدام مستعد‌ترین دانشجویان کشور (به صورت پروژة معین) برای وارد نمودن اطلاعات باستان شناسی در پایگاه داده،
- تعیین و تجهیز اتاق نقشة باستان شناسی در پژوهشکده باستان شناسی.

[related-post id="31381"]
کد خبر 30758

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 10 =