متأسفانه وضعیت کنونی بم برخلاف پیشبینیهایی که در طول یکسال گذشته به اقرار برخی از کارشناسان فن و اهالی رسانه بومی که در حوزههای مدیریتی تحلیل و تفسیرهایی من باب پیشرفت و توسعۀ بم نتیجهگیری کرده بودند، اکنون و در آغاز سال 1397 آنطور که انتظار میرفت خوب به نظر نمیرسد، از اهم علایم و نشانههای آن، خودمحوری برخی از مسؤولان و فاصله گرفتن از دیدگاههای کارشناسی و تخصصی در حوزههای مدیریتی است، هرچند اگر بخواهیم به دلایل و اسباب دیگر این موضوع بپردازیم، مثنوی هفتاد من خواهد شد. بنابراین به بررسی یکی از وجوه عقب ماندگی این حوزه اکتفا میکنیم که مشتی است نمونه خروار.
بررسی و شناسایی بسیاری از محوطههای باستانی که بیشتر توسط کارشناسان خبره و با هدایت اندیشمندی چون شهریار عدل صورت گرفته است، ناتمام رها شده و پیگیری نمیشود.
میراث فرهنگی و حوزههای وابسته به آن نظیر گردشگری، باستانشناسی، معماری، مرمت و حفاظت بناهای تاریخی وضعیت بسیار نامطلوبی را نسبت به قابلیتهای میراث فرهنگی بم دارد. از نخستین مقالات نگارنده این سطور در باره ی حوزه ی مدیریتی شهرستان بم و مدیرانِ تودیع و معارفه شده است. مدیرانی که آمدند و چند صباحی بر کرسی مدیریت و ریاست مجموعه میراث جهانی بم تکیه زدند و رفتند. شاید بهترین قابلیت میراث فرهنگی بم، در بخش باستانشناسی آن چه به شکل بررسی و چه به صورت کاوش در خود ارگ بم و منظر فرهنگی غنی آن نهفته است.
به خوبی به خاطر دارم مرحوم پروفسور شهریار عدل تا چه میزان بابت عدم حمایتها و نبود توجه ویژه به محوطههای باستانی در شرق استان کرمان یعنی منظر فرهنگی بم نگران بود. او که هیچ پست مدیریتی نداشت و یک شخصیت بینظیر علمی محسوب میشد، بسیاری از دستاوردهای میراث فرهنگی را برای بم رقم زد. او با پشتکاری مثالزدنی بدون کوچکترین چشمداشتی برای میراث جهانی بم کار کرد و به این شکل یاد خود را برای همیشه در ذهن مردم بم به یادگار گذاشت. اکنون میراثِ فعالیتها و توجهات پروفسور عدل، ثبت جهانی ارگ و شناسایی بسیاری از محوطههای باستانشناسی در شهرستانهای شرقی استان کرمان در دست مسؤولان منطقه است. چگونگی حفاظت و توسعه چنین یافتههای ارزشمندی که حاصل فعالیتهای ارزشمند اوست، نیازمند تدبیر و مدیریت صحیح است.
حضور مدیری دایمی و متخصص و باتجربه و تک شغله مفیدتر از مدیرانی پروازی هستند که مدیریت این میراث گرانسنگی بشری شغل چندم آنها محسوب شده و آن را یا از سر تفنن، یا اجبار و یا به خاطر کسب منفعت گروهی و یا شخصی قبول کردهاند. فارغ از بومی و یا غیربومی بودن، باید صلاحیت مدیر و تخصص او مد نظر قرار گیرد.
سه موضوع مورد توجه
از این رو سه مقوله را در زمینه میراث فرهنگی شرق استان کرمان باید پیوسته مد نظر داشت؛
یکم: مرمت و احیاء ارگ قدیم که بصورت لاکپشتی و بدون توجه به تعهد پانزده سالۀ دولت وقت در حال انجام است خود بیانگر سوء مدیریتی است که در دولتهای نهم و دهم هم وجود داشت و متأسفانه به دولتهای یازدهم و دوازدهم نیز سرایت کرده است.
در دولتهای یازدهم و دوازدهم توجه مدیریت کلان میراث به مراتب بهتر از دیروز بوده، ولی عدم تغییر و تحول در مدیریت پایگاه جهانی ارگ قدیم که در واقع مدیریتی باقیمانده از دوران پیشین است، پیشرفت را کند کرده است.
دوم: بررسی و شناسایی بسیاری از محوطههای باستانی که بیشتر توسط کارشناسان خبره و با هدایت اندیشمندی چون شهریار عدل صورت گرفته است، ناتمام رها شده و پیگیری نمیشود.
سوم: فارغ از اینکه بم، ارگ یا محوطههای باستانی دارد یا نه، آثار تاریخی غیرمنقول بسیاری در چهار شهرستان شرقی استان کرمان وجود دارد که هیچ مسیر گردشگری برای آنها تعریف نشده و صد البته بطور صحیح توسط مسؤولان معرفی نشده است.
مرمت و احیاء ارگ قدیم که بصورت لاکپشتی و بدون توجه به تعهد پانزده سالۀ دولت وقت در حال انجام است خود بیانگر سوء مدیریتی است که در دولتهای نهم و دهم هم وجود داشت و متأسفانه به دولتهای یازدهم و دوازدهم نیز سرایت کرده است.
آثار غیرمنقول در شرق استان کرمان شامل قلعهها و جادههای قدیمی است که در حقیقت بدون هیچگونه بررسی و یا سرمایهگذاری از سوی سازمان میراث فرهنگی از قدیم الایام نمایان بوده و طنز ماجرا اینجاست که برخی توسط عوامل طبیعی مثل طوفانها و سیلابها نمایان شده است.
پیشنهادات
برای بهبود نسبی اوضاع و برون رفت از وضعیت راکد و بیرمق فعلی پیشنهادهای زیر میشود. امید است که مورد توجه و عنایت مسوولان امر قرار گیرد:
یکم: افرادی که در زمینه میراث فرهنگی تحصیل و تجربه کردهاند، نیک میدانند دو رشتۀ حفاظت و مرمت رشتۀ باستانشناسی در طول دوره برخی از مدیریتهای 10 سال اخیر دچار تنشهایی پیدرپی شده است. از آنجایی که مدیریت یک پایگاه جهانی باید در برگیرنده هر دو مقوله باشد، نیاز به تفکیک مسوولیتها و تخصصها دارد. به عبارت دیگر لازم است در هر پایگاه میراث جهانی به هر دو مقوله و تخصص به یک میزان بها داده شده و از علاقمندان و متخصصان و خبرگان این حوزهها استفاده شود. نباید یکی ذیل دیگری تعریف شود. این توجه متوازن شامل همه امور از جمله مشخص بودن ردیف بودجه و میزان بودجه سالانه برای هر بخش است.
پیشنهاد دوم در حوزۀ گردشگری است. حوزهای درآمدزا که به اعتقاد بسیاری از صاحبان فن تاکنون مهجور مانده و باید در هر پایگاه جهانی بخشی برای این حوزه تعریف و ارتباط تنگاتنگی با دو بخش دیگر یعنی حفاظت و مرمت و باستانشناسی داشته باشد تا بتواند در هماهنگی با آنها و مسؤولین اجرایی شهرستانهای شرقی استان کرمان مسیرهای گردشگری را تعریف و بناهای بازسازی شده و محوطههای کاوش شده را با رعایت اصول حفاظتی و سنجیدن جوانب لازم به لحاظ امنیت گردشگر و امنیت اثر تاریخی برای معرفی به تورهای گردشگری بگنجاند. قاعدتا اگر طرحهای حفاظت و مرمت و فعالیت باستانشناسی در این منطقه به شکلی معقول و درخور آغاز و ادامه پیدا کند، حوزهی درآمدزای گردشگری نیز متحول شده و نگاهها به سمت بم و منظر فرهنگی آن جلب خواهد شد.
پیشنهاد سوم در خصوص مدیریت پایگاه میراث جهانی بم است. به اعتقاد نگارنده حضور مدیری دایمی و متخصص و باتجربه و تک شغله مفیدتر از مدیرانی پروازی هستند که مدیریت این میراث گرانسنگی بشری شغل چندم آنها محسوب شده و آن را یا از سر تفنن، یا اجبار و یا به خاطر کسب منفعت گروهی و یا شخصی قبول کردهاند. فارغ از بومی و یا غیربومی بودن، باید صلاحیت مدیر و تخصص او مد نظر قرار گیرد.
نظر شما