چمدان: 14 مردادماه 1285 خورشیدی، فرمان مشروطه پس از مبارزه مشروطه خواهان، توسط مظفرالدینشاه قاجار امضا شد. با این اتفاق حکومت ایران به یک حکومت مشروطه تغییر پیدا کرد، مجلس شورای ملی تاسیس شد و به دنبال آن برای اولین بار قانون اساسی به تصویب رسید.
جنبش مشروطه علاوه بر اثرات سیاسی تاثیرات گسترده اجتماعی را هم به همراه آورد که از جمله آنها انتشار گسترده نشریات بود. احمد کسروی به عنوان نویسنده یکی از مهمترین کتابها و منابع تاریخی مربوط به مشروطه، یعنی کتاب «تاریخ مشروطه ایران» به تقصیل در این مورد نوشته است، بخشهایی از وضعیت مطبوعات در زمان پیروزی مشروطه را به قلم او در ادامه بخوانید:
«در تهران نخستین روزنامه، روزنامه «مجلس» گردید. چنانکه گفتهایم امتیاز آن به نام آقای میرزا محسن و راهبردنش به دست میرزا محمد صادق طباطبائی بود، خود با کاغذ و حروف خوب چاپ مییافت. یکی از روزنامههای آبرومند شمرده میشد.
در این روزنامه نیز گفتار بد انسان که روزنامهها نویسند، کمتر دیده میشدی ولی خود از سودمندترین روزنامهها میبود و ما نیز از آن آگاهیهای بسیاری برداشتهایم.
یکی از داستانهای این روزنامه آنست که چون گفتههای نمایندگان را در مجلس مینوشتی نخست تا دیرگاهی نام هر نماینده را هم میبرد. سپس گویا به خواهش خود نمایندگان نام بردن را کنار گذاشت و هر گفتهای را به نام «یکی از وکلا» میآورد.
ولی مردم این را ایراد گرفتند و از تبریز و دیگر جاها نامهها فرستادند که ناگزیر شد باز به شیوه نخست خود بازگردد.این نمونهای از دلبستگی مردم به گفتوگوهای دارالشوری و از پروای ایشان به نیک و بد نمایندگان میباشد.
[caption id="attachment_238501" align="aligncenter" width="450"] روزنامه مجلس[/caption]
پس از مجلس روزنامههای دیگر فراوان پیدا شدند: وطن، ندای وطن، کلید سیاسی، کشکول، تمدن، ندای اسلام، بلدیه، صبح صادق، حی علی الفلاح، صراط المستقیم، کوکب دری، نوروز، الجمال، الجناب، محاکمات، ترقی، فواید عامه، حیات، جام جم، خرم عراق عجم، زبان ملت، آدمیت، حلم آموز، تدین، اتحاد، روح القدس، مجله استبداد و بسیار از این گونه.
اینها، آنهاست که در 9 ماهه نخست و یا اندکی پس از آن بیرون آمد و پیداست که روزنامههای دیگری نیز در پی میبود. شبنامه نویسی کهنه شده و از میان رفته و اینبار هوسها به روزنامه نویسی برگشته بود.
میتوان گفت بهار و تابستان 1286، زمان فزونی این هوس میبود و دسته بزرگی دیوانهوار رو به روزنامه نویسی آورده بودند...
نکته این است که هیچ یک از آنان کمی در خود سراغ نمی داشتند و نیازی به یادگرفتن نمیدیدند و بلکه هر یکی در پی باد دادن میبودند.
مشروطه که یک چیز تازهای بود از اروپا رسیده و میبایست تا دیری، همگی در پی شناختن و یادگرفتن آن باشند. اینان نیازی به آن ندیده و نامش را شنیده و هریکی از اندیشه خود معنایی به آن داده و با شتاب در پی بیرون ریختن دانشهای خود میبودند...
روشنتر گویم: به جای آنکه پیروی از آیین مشروطه کنند، میکوشیدند آن را پیرو رفتار و شیوه زندگانی خود گردانند...
این روزنامهها جز از ندای وطن و تمدن و صبح صادق دیری نپاییدند و هریکی پس از 10 یا 20 شماره از میان رفت. صبح صادق نیز بسیار نپایید ولی تمدن و ندای وطن تا توپ بستن مجلس برپا میبودند.
دور روزنامه دیگر
در پایان 9 ماهه نخست، در میان دیگر روزنامهها، 2 روزنامه آبرومندی هم در تهران پدید آمد که یکی از آنها «حبلالمتین» تهران و دیگری «صور اسرافیل» بود.
حبلالمتین را سید حسن کاشانی برادر مویدالاسلام بنیاد نهاد و خود شاخهای از حبلالمتین کلکته شمرده میشد.
چون نخستین روزنامه روزانه در ایران میبود و با کاغذ خوب به چاپ میرسید و آنگاه گفتارهای آن را شیخ یحیی کاشانی که هم نویسنده خوب میبود و هم آگاهی بیشتر از دیگران میداشت، مینوشت، ارجی در میان مردم پیدا کرد و تا زمان توپ بستن مجلس همچنان پیش رفت…
[caption id="attachment_238504" align="aligncenter" width="649"] روزنامه حبل المتین[/caption]
اما صور اسرافیل، آن را میرزا قاسمخان تبریزی و میرزا جهانگیرخان شیرازی بنیاد نهادند و میرزا علی اکبر خان قزوینی (دهخدا) یکی از نویسندگان او بود. این روزنامه هم با کاغذ و حروف خوب چاپ میشد ... و تا زمان توپ بستن مجلس برپا میبود.
در این روزنامه یک بخش شوخیآمیزی زیر عنوان «چرند و پرند» نوشته میشد که دهخدا آن را مینوشت و از این رو صوراسرافیل به ملانصرالدین و آذربایجان مانندگی پیدا میکرد. خوانندگان به این بخش بیشتر رو میآورند و انگیزه رواج روزنامه بیش از همه، این بخش میبود... .»
[caption id="attachment_238506" align="aligncenter" width="350"] روزنامه صوراسرافیل[/caption]
[caption id="attachment_238507" align="aligncenter" width="300"] دهخدا، نویسنده چرند و پرند[/caption]
[related-post id="224091"]
کد خبر 238494
نظر شما