چمدان: شبکه سوم سیما در شامگاه دوم مرداد 1398 به مناسبت نوزدهمین سالمرگ احمد شاملو ویژه برنامهای پخش کرد و مستند «قِدّیس» را به نمایش گذاشت. اختصاص یک برنامه تلویزیونی در شبکه سه به شاملو هر چند کمی عجیب به نظر میرسید اما تصور اینکه این برنامه به تخریب این شاعر در سالمرگش بپردازد چندان دور از ذهن نبود.
این مستند جنجالی سبب شد تا تهیه کننده و کارگردان آن به سانسورهای عجیب صدا و سیما در مستندش واکنش تندی نشان دهد. حسین لامعی تهیهکننده و کارگردان مستند «قِدّیس» صراحتا تاکید کرد که مستند پخش شده از صدا و سیما هیچگونه شباهتی با مستندی که او ساخته ندارد.
این کارگردان میگوید: «قِدّیس» بنده ۷۳ دقیقه بود اما مستندِ پخش شده ۵۰ دقیقه است! حدود ۲۳ دقیقهاش را سانسور که نه، سلاخی کردهاند. قلع و قمع کردهاند. نابود کردهاند.
نسخۀ درست و کامل مستند «قدّیس» سرشار از عشق به فروغ فرخزاد است. سرشار از عشق به ابراهیم گلستان است. سرشار از عشق به موسیقی و عشقِ به نیمای بزرگ است. سرشار از عشق به شعر و ادبیات و خاطره است.
مستند قدّیس، نسخۀ درست و کاملش، سرشار از ارادت به تاریخِ ادبیات است. در ابتدایش، تقدیماش کردهام به نیما یوشیج و ابراهیم گلستان. در نسخه شبکه ۳ اما همهاش نابود شده. حذف شده. سانسور شده. 23 دقیقهاش را پلان به پلان حذف کردهاند. تنها تکههای مورد پسندشان در کار مانده. تنها تکههای مغشوش و بیربط و بیمعنا در کار مانده. حتی گرافیک کار را عوض کردند! حتی تصاویر مستند را حذف کردند! حتی عکسها را تغییر دادند!
[related-post id="194645"]
سیدمحمد بهشتی نیز در واکنش به این مستند در اعتماد نوشت: پخش یک مستند در مورد مرحوم احمد شاملو از شبکه سوم سیما سبب به وجود آمدن حرف و حدیثهایی شد؛ مستندی که با اعمال ممیزیهایی پخش شد و کارگردانش را بر آن داشت که رسما اعلام کند فیلمش توسط شبکه سوم سیما ابتدا سلاخی شده و آنچه روی آنتن رفته با آنچه او ساخته فاصلهای فاحش داشته است.
برای من عجیبتر از این کار صدا و سیما، توقعی است که بعضیها از تلویزیون دارند. به نظر من اگر رفتاری غیر از این در قبال مقولات و مسائل فرهنگی از تلویزیون ببینیم، عجیب است. کسانی که میپرسند چرا تلویزیون چنین رفتاری کرده و فیلم را تا حد تحریف حرفش در مورد مرحوم شاملو ممیزی کرده، به نظرم آگاهی چندانی از وضعیت سازمان صدا و سیما و سیاستهای آن ندارند. حالا پرسش من این است: کسانی که این رفتار تلویزیون برایشان محل سوال است، چطور طی اینهمه سال متوجه سیاستها و عملکرد این سازمان نشدند و هنوز از چنین رفتارهایی تعجب میکنند؟ با اینکه دوست ندارم با لحن تهی از امیدواری در مورد تلویزیون حرف بزنم اما به این پرسش که با چنین تلویزیونی چه باید کرد، پاسخی ندارم جز توصیه به ندیدن برنامههای آن. به نظر من تنها راه خلاص شدن از گزند تلویزیون ایران، ندیدن برنامههای آن است. سالهاست از هر طیف، جناح و صنفی که بخواهید به صدا و سیما انتقاد میشود و «آنچه البته به جایی نرسد فریاد است.» صدا و سیما دچار ساختاری شده است که در آن مخاطب و کارفرما یکی تلقی شدهاند. ما سالهای متمادی است که از رسانه ملی محروم هستیم.
مواضعی که صدا و سیما در هر حوزهای اعم از سیاست، فرهنگ، اقتصاد، مسائل اجتماعی و ... در تمام این سالها از خود نشان داده، مواضعی کاملا جانبدارانه بوده است. منظور از جانبداری این نیست که صدا و سیما علیه امریکا، اسراییل و... بوده؛ منظور این است که علیه همهچیز بوده جز خودش. حتی من میتوانم بگویم که صدا و سیما علیه نظام و دولت هم عمل میکند و این را با مصداقهای زیادی میتوان تحلیل و اثبات کرد. غیر از اقلیت کوچکی که «خودی» محسوب میشوند و از اشرافیتی «کاستی» برخوردارند، مابقی مدام در معرض اتهام، دروغ و دغل، نفرتپراکنی یا نگاه تحقیرآمیز و از بالا به پایین صدا و سیما هستند. طبعا مرحوم شاملو هم مانند هر هنرمند و نویسنده یا هر انسانی جای نقد دارد اما با وضعیتی که در صدا و سیما میبینیم و شناختی که از سیاستها و تواناییهای آن داریم، صراحتا میگویم که این سازمان شایستگی لازم را برای «نقد» ندارد؛ یعنی در مقامی نیست که بتواند نسبت به کسی نقد داشته باشد.
به هر حال نقد هم ملزومات و ملاحظات خودش را دارد و این ملزومات و ملاحظات به هیچ رو در مختصاتی که از وضعیت امروز این سازمان سراغ داریم، نمیگنجد. من کارگردان مستند مورد مناقشه را نمیشناسم؛ اما اگر ایشان اهل منطق و نقد و تحلیل است، امیدوارم درس گرفته باشد و این تجربه باعث شده باشد که دیگر برای ادا شدن حق مطلب در مورد اثرش، دل به رفتار مناسبی از سوی صدا و سیما نبندد. شاید بعضیها بپرسند که پس نهادهای نظارتی در این میان چه میکنند؟ مثلا مجلس یا شورای نظارت بر صدا و سیما. راستش من امیدی به هیچکدام از اینها ندارم. به صراحت میگویم که مجلس زورش به صداوسیما نمیرسد. شورای نظارت بر صدا و سیما که متشکل از نمایندگان سه قوه است هم همینطور. نهایتش این است که تذکری بدهند و لاغیر. بنابراین به شخصه تا اطلاع ثانوی تنها راه رهایی از گزند رفتارهای این سازمان را دوری جستن از آن و ندیدن و نشنیدن برنامههایش میدانم.
[related-post id="219034"]
[related-post id="224481"]
کد خبر 236913
نظر شما