زرتشتیان در استان یزد زیارتگاههای متعددی دارند و همه این زیارتگاهها برای آنها حائز اهمیت است اما زیارتگاه چک چک به دلیل موقعیت جغرافیایی و شکل خاص آن از معروفیت بیشتری برخوردار است و هر سال در ایام مختلف سال نه تنها میزبان تعداد زیادی از زرتشتیان بلکه میزبان گردشگران نیز قرار گرفته است. اما در روزهای ۲۴ تا ۲۸ خرداد این مکان به صورت اختصاصی در اختیار زرتشتیان قرار دارد و پیروان این آیین از شهرها و استانها و کشورهای مختلف در این مراسم شرکت میکنند.
همه ساله ۲۴ تا ۲۸ خردادماه، زرتشتیان سراسر جهان در این مکان سپندینه (مقدس) گردهم می آیند و با انجام مراسمهایی مانند سدره پوشی، گهنبار خوانی، پخش نذری، نیایش همگانی و همچنین در اوقات فراغت با تفریحات سالم، زمان خود را در این زیارتگاه سپری میکنند و نوعروسان و تازه دامادها نیز آغاز زندگی جدید را در این مکان، متبرک میکنند.
زرتشتیان سراسر جهان همه ساله ۲۴ تا ۲۸ خردادماه در چک چک؛ این مکان سپندینه (مقدس) گردهم می آیند [/caption]
زرتشتیان سراسر جهان خرداد ماه هر سال با حضور در زیارتگاه چک چک با انجام مراسمی مانند سدره پوشی، گهنبار خوانی، پخش نذری، نیایش همگانی و همچنین در اوقات فراغت با تفریحات سالم، زمان خود را در این زیارتگاه سپری میکنند و نوعروسان و تازه دامادها نیز آغاز زندگی جدید را در این مکان متبرک میکنند[/caption]
روایتی درباره فلسفه ایجاد زیارتگاه چک چک
مرحوم رستم بلیوانی رئیس سابق انجمن زرتشتیان شریف آباد اردکان درباره فلسفه ایجاد این زیارتگاه زرتشتیان نوشته است: بر اساس شواهد و اسناد تاریخی و مذهبی در زمان سلطنت یزدگرد سوم قبل از حمله اعراب به ایران، آخرین شاه ساسانی، اوضاع ایران دچار آشفتگی شد و وی را ناگزیر کرد تا برای حفظ امنیت خود و خانوادهاش چارهای بیندیشد.
وی پس از تامل بسیار و سنجیدن موقعیت و شرایط تصمیم گرفت از مدائن به یزد کوچ کند و دستور داد تا شهری مستحکم با حصار و برج و خندق برای محافظت از او و خاندانش بنا شود. آنچه که امروز با نام یزد میشناسیم همان شهر مستحکم بوده که با گذشت زمان به شکل امروزی خود در آمده و به احتمال آثار برج و حصار به جا مانده در محله یزاران، نشانی از همان دوران باشد.
یزدگرد که از پیروان دین زرتشت بود به همراه همسرش کتایون، فرزندانش و خدمهای به نام مروارید به شهر یزد وارد شد. او هفت فرزند داشت که شامل ۲ پسر به نامهای هرمزان و اردشیر و پنج دختر به نامهای شهربانو، پارس بانو، مهربانو، نیک بانو (حیات بانو) و نازبانو هستند.
یزدگرد به جنگ با سپاه مسلمانان پرداخت اما در رسیدن به پیروزی ناکام ماند و به خراسان فرار کرد. در خراسان، مرد آسیابانی او را به قتل رساند و خبر مرگ شاه ساسانی به یزد رسید. خانواده وی برای در امان ماندن از شر دشمنان از یکدیگر جدا شدند و هر یک به گوشهای از یزد گریختند.
در میان فرزندان، هرمزان و شهربانو که پسر و دختر بزرگ یزدگرد بودند دستگیر و به عنوان کنیز و غلام به عربستان فرستاده شدند. پارس بانو و مهربانو به سمت شمال غربی یزد رفتند اما در حدود ارجنان (روستایی از توابع بخش عقدای شهرستان اردکان) با هم خداحافظی کردند.
مهربانو به سمت شهر عقدا به راه افتاد و در اثر گرسنگی و رنج راه درگذشت، جسد وی در گوشه باغی در عقدا به خاک سپرده شد که امروزه به «مزرعه مهر» شهرت دارد. مردم آن منطقه نیز آن را با عنوان محل مهربانو میشناسند و با روشن کردن شمع، یادش را زنده نگه میدارند.
پارس بانو با گریز به غرب عقدا به روستایی به نام زرجوع میرسد و در کوهی پنهان میشود، امروزه در این مکان، زیارتگاهی وجود دارد که شکاف سنگیِ موجود در آن را محل غایب شدن پارس بانو میدانند. گفته میشود در گذشته، لباس مقنعه مانندی در شکاف سنگ دیده میشده که آن را برای تبرک از کوه جدا کرده و حفظ کردند.
اردشیر پسر کوچک یزدگرد به همراه مادرش کتایون راهخرابههای شرقی یزد را در پیش میگیرند. کتایون در پشت حصار یزد در درون چاهی میرود که امروزه به زیارتگاه «ستی پیر» معروف است و در شهر یزد قرار دارد. اردشیر هم در شرق یزد در محلی که امروزه زیارتگاه «نارستانه» نام دارد در میان کوه، غیب میشود.
نازبانو به سمت جنوب یزد میرود و در کوه تیجنگ غیب میشود که آن محل نیز به زیارتگاه «پیر نارکی» شهرت دارد.
نیک بانو و مروارید (خدمه یزدگرد سوم و خانوادهاش) در بیابان از هم جدا میشوند و هر یک به سوی مقصدی تازه به راه میافتند که مروارید در کوهی در ۱۷ کیلومتری اردکان ناپدید میشود که امروزه به نام «کوه هریشت» شناخته میشود و نزد زرتشتیان از قداست خاصی برخوردار است.
نیک بانو به سمت کوهی در ۳۷ کیلومتری شرق اردکان در حرکت بود که در راه، سیاهی دشمن را مشاهده میکند و با ترس و گریه از کوه بلند و خشکی بالا میرود، دشمن به او میرسد و به قصد گرفتن او جلو میرود اما در این لحظه این بانوی پاکدامن، آهی از دل میکشد و نگاهی به کوه میاندازد و میگوید: «مرا چون مادری مهربان در آغوش خود بگیر و از دست دشمنانم برهان». با گفتن این جملات، شکافی در کوه پدید میآید و نیک بانو را به درون میکشد و دشمن پس از دیدن این اتفاق، از آن محل دور میشود.
روایت است که چوپانی در همان نزدیکی، گله خود را گم میکند و در پی آن میگردد، پس از جست و جوی زیاد خسته میشود و تشنه و گرسنه به آن کوه میرسد و از قطره آبی که از دیواره سنگی آن بر زمین میچکیده، سیراب میشود و از خستگی به خواب میرود.
در خواب بانویی فرهمند را میبیند که گلهاش را در پناه خود گرفته است و از آن محافظت میکند، بانو به او میگوید: «در این محل اتاقی به نام من بساز و شمع و چراغ بیفروز و به دیگران نیز خبر بده که چنان کنند». وی از خواب بر می خیزد و گلهاش را میبیند که سالم است، از شادی بسیار به سراغ بزرگان زرتشتی میرود و به کمک آنها این زیارتگاه را بنا میکنند.
برخی روایات نیز گم شدن گله را انکار میکنند و معتقدند نیک بانو به خواب یک چوپان آمده و از او خواسته تا زیارتگاه پیر سبز را بسازد. این کوه، امروزه چک چک نام دارد و محل غیب شدن نیک بانو است و به عنوان مقدسترین آتشکده و زیارتگاه زرتشتیان شناخته میشود و در این محل نیز آثار لباس وی وجود داشته که برای تبرک کنده شده است.
در وسط فضای زیارتگاه، مجمر یا آتشدان قرار دارد که شعلههای آن هیچ وقت نباید خاموش شوند، در کنار آنها محلی نیز برای سوزاندن عود یا چوب مقدس نیز تعبیه شده است و بوی آن همیشه به مشام میرسد[/caption]
آب و درخت؛ اعتقاد زرتشتیان به معجزه در کوه چک چک
آب و درخت دو عنصر شکوهمند این زیارتگاه هستند اما وجود آنها در این کویر خشک کمی دور از ذهن به نظر میرسد. برای برخی زرتشتیان، حضور این دو عنصر به معجزهای شبیه میماند که برای سبز نگه داشتن یاد نیک بانو دختر یزدگرد سوم رخ داده است.
برخی از پیروان این آیین کهن معتقدند که نیک بانو در حال گریز از دشمنان بوده و در این محل از اهورامزد (خدا) طلب کمک میکند، دهانهای در کوه باز میشود و دختر را به درون میکشد اما به هنگام بسته شدن دهانه، قسمتی از چوبدستی وی بیرون میماند، پس از مدتی از بالای این کوه بیآب و علف قطره آب مانند اشک چشم یتیمان و ستم دیدگان به زمین میچکد و آن عصا تبدیل به درختی تنومند میشود.
روایاتی دیگر درباره فلسفه ایجاد زیارتگاه چک چک
روایات دیگری نیز در مورد این محل نقل میشود؛ این که بناهای مقدس به ویژه چک چک محل دفینه گنجهای ساسانی بوده که به نوعی با تقدس بخشیدن به آنها، محلشان را به امید رسیدن به میراث داران مشخص کردهاند و نظریه دیگری نیز وجود دارد که این محل را به آیین مهرپرستی و عبادتگاه آناهیتا پیوند میدهد که کهنترین نظربه موجود در این رابطه است اما در هر صورت مهمترین و مشهورترین افسانهای که در مورد این بنا وجود دارد، مربوط به «حیات بانو» است.
زیارتگاه چک چک شامل یک محوطه، مجموعه ای از ساختمانها و بنای آتشکده است که به صورت پلکانی بنا شده و پنج طبقه نامنظم دارد. بام هر طبقه حیاط طبقه بالایی خود است و این ساختار تا بالاترین نقطه زیر کوه ادامه مییابد و به مهمترین قسمت زیارتگاه یعنی آتشکده ختم میشود[/caption]
بنای چک چک چگونه است؟
زیارتگاه چک چک شامل یک محوطه، مجموعه ای از ساختمانها و بنای آتشکده است که به صورت پلکانی بنا شده و پنج طبقه نامنظم دارد. بام هر طبقه حیاط طبقه بالایی خود است و این ساختار تا بالاترین نقطه زیر کوه ادامه مییابد و به مهمترین قسمت زیارتگاه یعنی آتشکده ختم میشود.
برای ورود به زیارتگاه باید از تعداد زیادی پله که گویی در قلب کوه هستند بالا رفت، از آغاز پلهها تا رسیدن به زیارتگاه روی دیوار، نوشتههایی از اوستا به چشم میخورد که در یکی از آنها نوشته شده «در دنیا، راه، یکیست و آن راه رستگاری است». در آخر هم ساختمان آتشکده یا همان زیارتگاه است که خود نمایی میکند؛ ساختمانی سنگی در دل کوه دارد و همچون دهانه یک غار به نظر میرسد.
از درون این غار، درخت چنار کهنسالی بیرون زده که با شماره ۲۶۹ در فهرست میراث ملی کشور به ثبت رسیده و بر دیوار سنگی غار، آبشار کوچکی جریان دارد که در مسیرش، گیاه سیاوشان و گیاه مورد و انجیر کوهی به چشم میخورد و قطره آب با گذر از آنها به درون حوضی سنگی میریزد تا تشنگی زائران را برطرف کنند.
راه ورود به آتشکده، یک در فلزی طلایی است با نقش سرباز هخامنشیِ نیزه به دست ... فضای سرپوشیده زیارتگاه، بنایی کوچک با سقفی سنگی است که در وسط آن یک چلچراغ خودنمایی میکند و به محض ورود آن چه که به چشم میآید شکل ناهموار و ناصاف دیوارههایی است که به صورت طبیعی شکل گرفته و دست نخورده باقی ماندهاند. پوشش کف فضای کوچک زیارتگاه، از سنگ مرمر است که به دلیل ریزش قطرههای آب از سقف همیشه «نم» دارد.
در قسمتهایی از این پوشش مرمرین، ظرفهایی به چشم میخورد که آب چکیده از سقف در آنها جمع میشود و بخشی از این آب به عنوان تبرک در اختیار زائران قرار میگیرد و بخش دیگر نیز به مصرف میرسد.
همانند بسیاری از زیارتگاههای سایر ادیان که تصاویری از بزرگان دینشان را در خود جای دادهاند، بر روی طاقچههای طبیعیِ دیوارِ زیارتگاه چک چک نیز تصاویری از بزرگان دین زرتشت خودنمایی میکند و گاهی در جلوی آنها شمع هایی روشن میکنند.
در وسط فضای زیارتگاه، مجمر یا آتشدان قرار دارد که شعلههای آن هیچ وقت نباید خاموش شوند، در کنار آنها محلی نیز برای سوزاندن عود یا چوب مقدس نیز تعبیه شده است و بوی آن همیشه به مشام میرسد.
در داخل یکی از اتاقهای این بنا چاهی به عمق بیش از ۵۰ متر قرار دارد که زرتشتیان اعتقاد دارند با بستن نخ به طناب این چاه، حاجت میگیرند و خواستههایشان برآورده میشود.
در محوطه زیارتگاه، ساختمانهای دیگری نیز وجود دارد که برای اسکان و پذیرایی از زایران استفاده میشوند و هزینه ساخت و نگهداری آنها بر عهده زرتشتیان داخل و خارج از کشور است.
تصاویری از این زیارتگاه مهم زرتشتیان را در زیر ببینید:
نظر شما