چمدان: کافهها، سفرهخانه و قهوهخانههای امروزی در ایران همه فرزندان قهوهخانههای سنتی ایران هستند، در میان این فرزندان، کافهها به سمت مدرن شدن و شبیه شدن به کافههای غربی رفتند و سفره خانهها و قهوهخانهها نام سنتی را همچنان یدک میکشند، هرچند که اغلب جز ظاهر چیزی از پیشینیان خود ندارند.
در بین این سه، اتفاقا شاید کافهها در زمینه احیاء فرهنگ سنتی این روزها موفقتر باشند چرا که در چند سال اخیر با آمدن موجی فراگیر، بسیاری از کافهها با احیا و مرمت بناهای تاریخی در این بناها جای گرفتند و در منوی خود نیز خوراکیها، شربتها و دمنوشهای ایرانی را جای دادند و سعی کردهاند شکل فاخرتری از دکور سنتی ایرانی را البته در پشت میز و صندلی یا مبل با فرهنگ مدرن کافه تلفیق کنند.
از سوی دیگر قهوهخانهها که این روزها بیشتر به خاطر عرضه قلیان طرفدار دارند، در جنوب شهر محیطی مردانه به خود گرفتهاند و در شمال شهر کمکم به «کافه عربی» تغییر نام میدهند.
سفرهخانههای سنتی نیز سعی کردهاند با منویی از غذاهای سنتی ایرانی، تختهای سنتی و موسیقی زنده میراثدار اخلاف خود باشند، اگر چه گاهی آویزان کردن چند کشکول و هر چیز با ربط و بیربط دیگری به در و دیوار، بیسلیقگی و عدم استفاده از متخصصان طراحی دکور را به چشم مشتریان میزنند.
جدا از بحث دکور این روزها بحث موسیقی در سفرهخانههای سنتی بسیار داغ است، برخی نگرانند که چرا سفرهخانههای سنتی به سمت استفاده از سازهایی همانند ارگ و گیتار میروند و نوازندگان سنتی کمکم جای خود را در این سفره خانهها از دست میدهند تا نام سفره خانه سنتی بر سر در کلاژی متناقض و بیاصالت بماند.
در آئین نامه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که قوانین سفت و سختی برای اجرای موسیقی زنده در همه اماکن از جمله سفرهخانهها وجود دارد، مثلا اینکه خواننده نمیتواند از جایگاه خود خارج و به سمت مردم بیاید و ... عنوان شده در سفره خانههای سنتی تنها موسیقی سنتی، محلی و مقامی با سازهای مربوط آن مجاز است.
این معضلات در شرایطی است که هنرهای سنتی و نمایشهای همراه با موسیقی از دیرباز در سفرهخانهها رواج داشته و در این زمینه تاریخ سفره خانهها و قهوه خانهها مشخص است.
اولین قهوه خانههای سنتی ایرانی چه نوع موسیقی داشتند؟
قهوهخانهها در ایران در دوره شاه تهماسب صفوی رونق پیدا میکنند و در دوره شاه عباس در شهرهایی مانند اصفهان بسیار پرطرفدار و زیاد میشوند و محبوبیت آنها در دوره قاجار هم باقی میماند.
در قهوه خانهها انواع مختلقی از هنرهای سنتی رواج داشته که بخشی از آنها با موسیقی همراه بوده است و از جمله مهمترین آنها آن میتوان به نقالی اشاره کرد.
نقالی هنر قصهگویی است، نقالان در مکانهای عمومی و بیشتر در قهوهخانهها برای مردم برنامه اجرا میکردند.
قصه گویی پیش از اسلام با ساز همراه بوده است اما بعد از اسلام رنگ ساز از قصهگویی کم میشود، بنابراین در نقالی تنها نقال، لحنی با ریتم داشته و با این ریتم هیجان، تعلیق و دیگر احساسات را در روایت منتقل میکند.
البته در برخی موارد هم گاهی یک ساز ضرب نقال را همراهی میکرده است.
نقالان قصههای خودشان یا قصههای امیر ارسلان نامدار، سمک عیار و داستان پهلوانان دیگر را روایت میکردند.
گاهی هم روایتهای مذهبی را نقل میکردند و اگر از داستانهای شاهنامه روایتی تعریف میکردند به آن شاهنامهخوانی میگفتند.
پردهخوانی هم هنر دیگر رایج در قهوه خانهها بود که بسیار به نقالی شباهت دارد. در این هنر راوی از یک پرده نقاشی استفاده میکرده است.
مدیحه سرایی، غزلسرایی و مشاعره هم بخش دیگری از هنرهای مرتبط با موسیقی در قهوه خانهها بوده که در آن با لحنی آهنگین و گاهی آوازی به شعر خواندن میپرداختند.
گاهی برخی گروهای نمایشهای شادی آور مانند دستههای تمسخر میرنوروزی و بازیگران دوره گرد هم در برخی قهوه خانهها با ساز و آواز برنامه اجرا میکردند.
در دستههای تمسخر میرنوروزی گروه موزیک و گروه کر از اجزای ثابت گروه بودند. در این نمایش یک نفر که مثلا پست و حقیر بود، به جای حاکم مینشست و دستورات خنده داری میداد، این نمایش بیشتر در ایام نوروز اجرا میشد.
علاوه بر اجرای هنرهای سنتی در برخی از بازیهایی که در قهوه خانه مردم انجام میدادند هم موسیقی جای داشته است، برای نمونه در ترنا بازی که تقریبا شبیه بازی دزد و پلیس است اگر «دزد» میتوانسته آواز با صدای خوب بخواند، «شاه» او را از ترنا خوردن (کرباس تاب دادهشده و به هم پیچیده) معاف میکرده است.
کد خبر 201706
نظر شما