روایت‌های ناشنیده از یک دارالترجمه ویژه

چمدان:روایت‌های ناشنیده از «دارالترجمه خاصه همایونی» یکی از موضوعات جذاب دومین روز کنفرانس «ایران در گذار» بود. علی شهیدی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، در سخنرانی‌اش به تاثیر ترجمه روزنامه‌های هندی در ایران قاجاری پرداخت و از «دارالترجمه» و «مترجم»ی صحبت کرد که با مفاهیمی که امروز از این دو واژه می‌شناسیم تفاوت‌های زیادی دارند، در کسوتی بالاتر در عصر خودشان اثرگذار بوده‌اند و حالا مجموعه‌ای از نسخ خطی این دارالترجمه در کتابخانه‌‌های ملی، مجلس وابن مسکویه اصفهان موجود است. استاد ایران‌شناسی دانشگاه تهران، ترجمه‌های سید حسن شیرازی معروف به مترجم هندی را از میان این اسناد انتخاب کرد، در سخنرانی‌اش برای حضار ارائه داد و به محققان و دانشجویان توصیه کرد که به مطالعه و بررسی اسناد ارزشمند دوره قاجار بپردازند چرا که در این زمینه بسیار کم کار شده در حالی که پی‌دی‌اف این نسخ را به رایگان می‌توان از کتابخانه‌ها دریافت و بررسی و پژوهش و بازنویسی کرد. در نهمین سخنرانی روز دوم این کنفرانس ایران‌شناسی، نام دو شهر پررنگ‌تر بود؛ حیدرآباد و اصفهان. دو نامی که قدمت ارتباطات کهنشان به صفویه و قاجاریه می‌رسد و به تازگی گفت و گوهای زیادی درباره خواهرشهری‌شان به گوش رسیده، اما ماجرا هنوز به سرانجام نرسیده است.

نفیسه حاجاتی در اصفهان زیبا نوشت:آنقدر که در مطالعه تحولات ایران عصر قاجار، به غرب نگاه و در ممالک غرب ایران ردپاها را جست و جو کرده‌ایم، شرق را ندیده‌ایم. سفرهای شاهان قاجاری هم فقط به غرب است و ترجیح می‌دادند هند را از راه مطالعه کشف کنند. چهره‌های اثرگذار سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران متناسب با میلی که به کانون‌های قبله غربی دارند به روس‌فیل‌ها، فرانکوفیل‌ها، آلمان‌فیل‌ها و آنگلوفیل‌ها طبقه‌بندی می‌شوند. در حالی که شرق و به خصوص هند در این میان نقش قابل توجهی ایفا کرده است. شماری از نخستین روزنامه‌های فارسی‌زبان، نخستین کتاب‌ها و چاپخانه‌های متون فارسی و حتی پهلوی اوستایی، نخستین فرهنگ نویسان و فرهنگ‌های فارسی در دوره معاصر و حتی نخستین کالج فارسی زبان همه در هند پدید آمده‌اند. حتی جالب است که این اقدامات فرهنگی فضاهای ایرانی مختلفی در گوشه‌ و کنار کشور هفتاد و دو ملت به وجود آورده تا آنجا که مخصوصا در نیمه دوم عصر قاجار ایرانیان زیادی رابه خود جلب کرد و شماری از آنها حتی غرب را از راه هند شناختند. این نکات را یک استاد ایران‌شناسی در مقدمه سخنرانی‌اش در کنفرانسی بیان کرد که به ابتکار دبیرخانه همایش‌ها و همکاری‌های علمی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران برگزار شد. حال سوال اینجاست که ما چقدر کشور عجیب یک میلیارد و سیصد و سی میلیون نفری را می‌شناسیم و درباره تاثیراتش بر ایران خبر داریم؟

دارالترجمه اختصاصی قاجاری

علی شهیدی در سخنرانی‌اش با موضوع «اثر ترجمه روزنامه‌های هندی در ایران قاجار، مطالعه موردی ترجمه‌های سیدحسین شیرازی (مترجم هندی)» درباره نحوه شکل‌گیری یک دارالترجمه مهم این عصر گفت: «در زمان ناصرالدین شاه، اداره دولتی روزنامه‌جات، دارالطباعه و دارالترجمه خاصه همایونی به ریاست محمد حسن خان صنیع‌الدوله، ملقب به اعتماد‌السلطنه، مرکز رسمی ترجمه و انتشار روزنامه‌جات و کتب خارجی و ترجمه مراسلات و مکاتبات دولت و دربار ایران با کشورهای خارجی بوده است. اما کار انتشار، نه عمومی که عموما و عمدتا خصوصی به انجام می‌رسیده و حاصل کار بیشتر برای مطالعه شخص سلطان ناصرالدین شاه، میرزا علی‌اصغر‌خان اتابک امین‌السلطان و یا مسعود‌میرزا ظل‌السلطان و معتمدان دربار و رجال و نزدیکانی از این دست بوده است.این استاد دانشگاه که در دومین روز از کنفرانس بین المللی«ایران در گذار» صحبت می‌کرد با اشاره به نحوه اشتغال مترجمان این مرکز، توضیح داد: « گروهی "مترجم دفتری" بودند مسلط به زبان‌های مختلف که در دفتر اداره، زیر نظر عزب (نویسنده و محرر) دفتر به کار ترجمه اشتغال داشته‌اند و اخبار و مقالات روزنامه‌های خارجی را از زبان‌های گوناگون، پس از گزینش به فارسی ترجمه و به خط خود یادداشت می‌کرده‌اند. این یادداشت‌ها در اوراقی مرغوب و اغلب فرنگی به قلم خوشنویسانی ممتاز به خط خوش نوشته و پس از صحافی در قالب دفترهایی مرتب برای مطالعه به شاه و درباریان طراز اول تقدیم می‌شده است. گروهی هم "مترجم ملتزم رکاب مبارک" بوده‌اند که در سفرهای شاه، متناسب با زبان کشور مقصد و کشورهای مسیر، همراه بوده‌اند و به ترجمه همزمان می‌پرداخته‌اند.»

بازخوانی اسناد کتابخانه ظل‌السلطان

به روایت عضو هیئت علمی گروه فرهنگ و زبان‌های باستان و ایران‌شناسی دانشگاه تهران، «آقا سید حسین شیرازی» یکی از مترجمان پرکار دارالترجمه خاصه همایونی بوده که اخبار و مقالات روزنامه‌های هندی را گزینش و از زبان‌های هندی و احتمالا اردو به فارسی ترجمه می‌کرده است. پرکاری «آسید حسین» در کار ترجمه، از نسخ متعددی که از او در کتابخانه‌های خطی کشور به یادگار مانده پیداست. او بخشی از مطالب روزنامه‌های هند را برای مطالعه شخص مسعود میرزا ظل‌السلطان ترجمه می‌کرده است. چند دفتر از این مجموعه از کتابخانه ظل‌السلطان به کتابخانه فرزندش اکبر‌میرزا صارم‌الدوله (اکبر مسعود) رسیده و اکنون در بخش نسخ خطی کتابخانه ابن‌مسکویه اصفهان نگهداری می‌شود. او اضافه کرد: «14 دستنویس از این مجموعه به مناسبت همایش ایران و هند در قم به چاپ عکسی رسیده است. اما مقدمه مشترک و کوتاه این مجلدها به چاپ‌رسیده، نشان از آن دارد که دست‌اندرکاران چاپ آن نسخ از وجود نسخ دیگر مجموعه ترجمه‌های آسید حسین در کتابخانه مجلس و ملی باخبر نبوده یا بدان نظر نداشته‌اند. در پاسخ به این پرسش که چرا این دفترها پراکنده شده‌اند، احتمالات گوناگونی را می‌توان در نظر گرفت. به هر حال این دفترها میان رجال طراز اول آن روزگار برای مطالعه دست به دست می‌شده است. ممکن است چند دفتر از طرف ظل‌السطان برای مطالعه پدر، ناصرالدین شاه به دربار تهران و کاخ گلستان فرستاده شده بوده که بعد به کتابخانه مجلس راه یافته و بدین خاطر در مجموعه اصفهان جانداشته است. احتمال دیگر آن است که این دفترها از مجموعه مسعودیه تهران به کتابخانه مجلس رسیده باشند. احتمالات دیگری از این دست نیز می‌تواند منطقی باشد.»

مترجمانی که مصلح خموش بودند

اما یک نکته بسیار جالب درباره دارالترجمه خاصه همایونی قدرتی بوده که مترجم یا محرر از آن بهره مند می‌شده و به گفته علی شهیدی، گاه به صورت یک مصلح اجتماعی عمل می‌کرده است. برای مثال حالا در نسخ خطی موجود می‌بینید که سید حسن شیرازی در کنار ترجمه اخبار و مقالات، پیغام، خواسته یا عریضه خود را که یا شخصی بوده یا در زمره توجه به نیازهای ملی در قالب یادداشتی در صفحات (پایانی) نسخه به دست خواننده که از مقامات و مسئولان وقت بوده، می‌رسانده است. این مترجم بوده که انتخاب می‌کرده شاه و مقامات کشور کدام مطالب روزنامه‌های هندی را چطور بخوانند. دو مثال جالب در این مورد هست، یکی نسخه شماره 1000 کتابخانه ابن مسکویه اصفهان که با نام «ترجمه روزنامجات هندوستان (راجع به ایران و روس و انگلیس)» در قم به چاپ رسیده و عریضه شخصی مترجم هندی را در خود دارد و دومی مطلبی با عنوان «کیفیت سلطنت اسلامیه مملکت دکن» که مترجم قصد داشته تفاوت‌ها را به چشم شاه بیاورد و به سامانی آن حکومت را با بی‌سامانی دارالخلافه طهران مقایسه کند و حتی به ظل‌السلطان که دوره حکومتش بر اصفهان معروف است و پر اشک و آه، طعنه بزند. استاد دانشگاه تهران می‌گوید: «یکی از دفترهای ترجمه دارالترجمه خاصه همایونی، دفتری با عنوان "کیفیت سلطنت اسلامیه مملک دکن" است که به مرور تاریخ مختصری از سلسله آصفیه (آصفجاهی یا نظام دکن) از آغاز تا روزگار آصف جاه ششم، میر محبوبعلی خان بهادر، نهمین حاکم از خاندان نظام دکن می‌پردازد. این دفتر در اواخر عصر ناصری سندی است از آغاز آشنایی سران ایران قاجار با خاندان‌های حاکم هند و روابط فرهنگی ایران و هند پیش از استقلال که نیت و ذهنیت مترجمان را در گزینش مطالب می‌رساند.»شهیدی به این سوال پاسخ می‌دهد که مگر کیفیت سلطنت اسلامیه حیدرآباد دکن به چه معناست که مترجم روایتش را برای شاه قاجاری انتخاب کرده؟ به گفته این استاد ایران‌شناسی، همزمان با ضعف حکومت قاجار در ایران و نابسامانی‌های کشور که پی در پی از دول خارجی، به ویژه روس و انگلیس ضربه می‌خورد، حکومتی ثروتمند، مقتدر، مسلمان و مومن در حیدرآباد دکن نظام امور را در دست داشته است که توانسته سیادت، ثروت، اعتبار و استقلال خود را در عصر اشغال هند و استعمار انگلستان بپاید و افزون بر آن، دولت انگلستان هم سیادت حکومت آصفیه را در بخشی از هند پذیرفته و به آن احترام می‌گذارد. حکومتی که خادم دین اسلام، مذهب تشیع، زبان فارسی و فرهنگ ایران است. مسلمانان از مذاهب گوناگون، شیعه و اهل سنت با هم در عاشورخانه‌ها عزای حسینی را برگزار می‌کنند. نخستین واژه‌نامه‌ها و فرهنگ‌های فارسی معاصر (همچون ارمغان آصفی، آصف‌اللغات، فرهنگ آصفیه، فرهنگ محتشمی، فرهنگ نظام و ...)، نه در ایران که در هند و با حمایت و به نام این خاندان تالیف شده، کتابخانه‌های بزرگ آثار ایرانی و اسلامی همچون کتابخانه آصفیه (به نام آصف‌جاه ششم، میرمحبوب‌علی‌خان صدیقی) و مراکز علمی معتبری همچون دائره‌المعارف عثمانیه و دانشگاه عثمانیه (به‌ نام آصف‌جاه هفتم، میرعثمان‌علی‌خان صدیقی) به ابتکار حاکمان حیدرآباد بنیان گذاشته است. ایرانیان اهل علم و فرهنگ هم مورد حمایت و توجه بزرگان این خاندان بوده‌اند .استاد دانشگاه تهران سپس بابت اینکه هنوز یک کتاب مرتب تاریخی که تاریخ این مقطع از حکومت هند را روایت کند، در دست نداریم، اظهار تاسف و تصریح می‌کند: «اینجاست که انتخاب متنی برای ترجمه که از محاسن حکومت حیدرآباد دکن صحبت می‌کند، در عهد ناصری برای مطالعه فرزند شاه، ظل‌السلطان که حکومتش بر بخشی از ولایات ایران حسنی نداشته، بسیاری از یادگارهای معماری صفوی اصفهان را بی‌دلیل ویران کرده و خلق از دست او در امان نبوده‌اند، خود انتخابی است ظریف، هوشمندانه و هدفمند. دفتری حاوی این مطالب که احتمالا از آن نسخه‌برداری می‌شده، تکثیر می‌گشته و به دست دیگر رجال آن عصر هم می‌رسیده، کاری جز تنویر نداشته است.» به روایت او، در جایی از این نسخه، سید حسین شیرازی یادآوری می‌کند که اقدامات نظام دکن موجب شادی و رضایت مردم دکن است، اما صاحب‌منصبان قاجار برای خشنودی مردم خویش چه کرده‌اند و می‌نویسد: «... که الحال تمام آن جواهرات در خزانه دولت قاجاریه مخزون است.» بنابراین شیرازی به خواننده دولتمرد یادآوری می‌کند که بخش بزرگی از ثروت پادشاهان هند امروزه در دست شاه ایران است و چه کارها که با آن می‌توان کرد. اینجاست که مترجم دارالترجمه خاصه نقش مصلحی خموش را دارد که صدای اصلاحاتش طنین تپانچه میرزا‌رضا را ندارد، اما رسا، کارا و اثر‌بخش است.

نقاشی ارزشمند تاریخی

به روایت این استاد دانشگاه در معدودی از دفترهای دارالترجمه خاصه همایونی به ندرت تصاویری به قلم صورتگران ماهر به چشم می‌خورد که این تصاویر در تاریخ نقاشی عصر قاجار و تاریخ روزنامه‌ها و مطبوعات مصور ایران جایگاهی ویژه دارند. در این دفتر یک تصویر بسیار ارزشمند از میر محبوب علی خان وجود دارد. ابوتراب خان پای این تصویر را به فارسی و فرانسه امضا کرده است. او که از جمله اولین ایرانیانی بوده که امضای غیرفارسی داشته، برادر محمد غفاری (کمال الملک) و برادرزاده ابوالحسن غفاری (صنیع الملک) بوده که در روزنامه شرف و شرافت صورتگر رجال قاجار محسوب می‌شده است. ماجرا این است که ابوتراب‌خان، استاد چاپ سنگی (لیتوگرافی) بوده و بیشتر آثار او برای چاپ سنگی در روزنامه تولید می‌شدند بنابراین اغلب آثاری که از او شناخته شده و در دست است به صورت چاپی و در صفحات روزنامه‌هایی همچون شرف است و نسخه اصل طراحی‌ها و نقاشی‌های او کمتر به جا مانده است. این تمثال از معدود نقاشی‌های اصل به یادگار مانده از او است که پیش تر شناخته و معرفی نشده است و در تاریخ نقاشی و صورتگری کتاب دوران قاجار ارزش خاصی دارد.

توصیه ایران پژوهانه

به روایت علی شهیدی، نگاه دربار قاجار به شرق و هند که متاثر از نگاه و انتخاب مترجمان یک دارالترجمه خاص بوده، تاریخ نگاری حکومت آصفیه در دوره قاجار برای اولین و آخرین بار در ایران و سرنخ‌های خوبی از گوشه ای از تاریخ هنر نقاشی و کتاب آرایی ایران در دوره قاجار همه نتایجی هستند که از بازخوانی دفتر «کیفیت سلطنت اسلامیه مملکت دکن» و ترجمه های سید حسین شیرازی درمی‌یابیم. عضو هیئت علمی گروه فرهنگ و زبان‌های باستانی و ایران شناسی دانشگاه تهران با اشاره به اسناد دارالترجمه خاصه همایونی تصریح کرد: «متاسفم که نسخه‌هایی از این دست در بین نسخه‌پژوهان ایران اعتبار و جایگاهی ندارد، همه دنبال نسخه‌های قرون پنجم و ششم و هفتم هجری هستند و کسی به انبوه نسخ خطی که از دوره قاجار داریم نگاهی نمی‌اندازد. همه اینها جزو نسخی است که پی دی افش را می‌توانیم رایگان از کتابخانه های مختلف ایران دانلود کنیم وهیچ کدام پیش از این، به چاپ نرسیده‌اند.»او صحبت‌هایش را با یک توصیه به پایان برد؛ به محققان و دانشجویان پیشنهاد می‌کنم از میان نسخ و اسناد قاجاری و متاخر یکی را انتخاب، بازخوانی و تصحیح و ارائه کنند. همچنین بهتر است که به این بازخوانی‌ها پژوهش و تحقیق را هم اضافه کنند.
کد خبر 197485

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 5 =