ملک طباطبایی، همسر مهدی بازرگان اولین نخست وزیر ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و رئیس دولت موقت صبح روز گذشته ۲۵ آذر (۱۶ دسامبر) درگذشت. محسن محققی، داماد خانواده بازرگان با تایید این خبر گفت: «خانم طباطبایی به دلیل کهولت سن دارفانی را وداع گفته است.»

ملک طباطبائی در خانواده‌ای روحانی متولد شدند و پدربزرگ وی از طرف مادری آیت‌الله شیخ مرتضی آشتیانی فرزند میرزای آشتیانی بود. وی از مراجعی بود که در اواخر رمضان ١٣٢٣ هجری قمری به امر وی مردم عمارت بانک وابسته به دولت‌های خارجی را خراب کردند که این رخداد از مقدمات انقلاب مشروطیت بود. آیت‌الله سیدمحمد طباطبائی، پدر مادری ملک طباطبایی و عموی پدر وی از مراجع مشروطه‌خواه بود.

او در ۱۳۱۹ به عقد مهدی بازرگان درآمد. مرحوم بازرگان در سالگرد اولین ازدواجش نوشته است: «در این موقع ۳۴ سال از عمرم می‌گذرد و زنم ملک‌خانم یک سال و یک ماه است به عقدم درآمده است. در خانه ملکی میرزا عبدالعظیم‌خان قریب که نقشه ساختمانش را داده‌ام، به اتفاق برادر بزرگم آقای احمد آقا و خانواده گرامی‌اش، بدری خانم با هفت اولاد، سکنی داریم».

ملک طباطبایی درباره نحوه ازدواج و آشنایی خود با مهدی بازرگان در گفتگو با تاریخ ایرانی چنین گفته بود: «ما هیچ‌گونه آشنایی‌ای با هم نداشتیم و قبل از ازدواج همدیگر را ندیده بودیم. عنان و اختیار زندگی همه ما در دست و تشخیص مادرم بود و زندگی ما را عملا او اداره می‌کرد. مادرم دقت داشت که مرد متدین و دارای تحصیلاتی را از میان خواستگاران انتخاب کند و خود بدون مشورت با من بسیاری را رد می‌کرد. در ۱۶ سالگی‌ام، ازدواج خواهرم -که عروس خانواده آیت‌الله میرزا احمد آشتیانی بود- موجب شد خانواده بازرگان با من آشنایی یافتند و این خواستگاری صورت گرفت».
 


همچنین شادروان ملک طباطبایی همسر بازرگان در گفت‌وگو با «تاریخ ایرانی» در سال ۹۰ تأکید کرده بود: «مکاتبات بازرگان از درون زندان با خانواده هر یک آموزه‌ای مفید بود. در آن زمان ارتباط زندانی سیاسی با خانواده‌اش به کلی منقطع نبود. او حتی گاهی وقت پزشک بچه‌ها را می‌توانست از درون زندان تنظیم کند، حالات و رفتار بچه‌ها و درس و کارنامه‌ها و نمرات را در خلال ملاقات‌ها دائما پیگیری می‌کرد و تلاش داشت تا جای ممکن خلاء وجودی خود را با این پیگیری‌ها جبران کند.

دوران نخست‌وزیری هم دوران بسیار سخت و طاقت‌فرسایی بود، هر چند او غم و نگرانی خود را معمولا در خانه عنوان نمی‌کرد و کوله‌ بارش را بیرون در می‌گذاشت. اما این دوران ۹ ماهه هر روز با بحران‌های عجیب روبرو بود، در این دوره حتی تهدیدهایی جانی نیز وجود داشت.

خاطره‌ای از آخرین ملاقات سیداحمد خمینی در بیمارستان با مهندس بازرگان وجود دارد که آقای دکتر بنی‌اسدی آن را به تفصیل نوشته‌اند و نیز خاطره‌ای از حلالیت‌طلبی آقای خلخالی وجود دارد. البته ایشان طبع استواری نداشت و ضد و نقیض از ایشان بسیار نقل می‌شود. پس از درگذشت بازرگان خیل بسیار از کسانی که روزی در صفوف انقلابیون جای داشتند و ناسزاها نثار او کرده بودند، اینجا و آنجا با پیک و پیغام اظهار ندامت از تندروی‌ها می‌کردند. این سخن را مکرر از زبان بسیاری شنیدم ـ و البته گفتن نام آنان شاید درست نباشد ـ که ما قدر مهندس را نشناختیم یا اینکه در حق او جفا کردیم و به هر حال گفته‌های آنان همواره این شعر عمیق را از دکتر شفیعی کدکنی به یادم می‌آورد: باید بکشد عذاب تنهایی را / مردی که ز عصر خود فراتر باشد»

 

نامه ملکه طباطبایی به همسرش مهدی بازارگان | تاریخ ایرانی[/caption]

 
ملک طباطبایی پس از محکومیت بازرگان به ١٠ سال زندان در سال ۱۳۴۲ نوشت: شوهر عزیزم... مسلم بود این بار هم محکومیت شما قطعی و تردیدناپذیر است. بازهم راهی سخت و دراز و روزهایی ملال‌آور و غمگین در پیش داریم. شاید بعد از این، روزها و ماه‌ها بگذرد و ما نتوانیم تو را ببینیم. شاید هر یک از شما به جا و مکانی دور از ما منتقل شوید. شاید خلاصی به‌این‌زودی‌ها امکان‌پذیر نباشد. شاید اوضاع و شرایط روزبه‌روز سخت‌تر و در نتیجه تحمل من روزبه‌روز کمتر شود. شاید هزاران گرفتاری و اشکال پیش بیاید؛ اما میل دارم بدانی که با تمام این احوال و با واقع‌شدن تمام این شایدها که به‌قول حتی نزدیکان خودت، تو مسئول آنی، من نه‌ تنها از این عمل تو به‌هیچ‌وجه گله‌مند نیستم؛ بلکه سربلند و مفتخرم و با تمام وجودم تو را تحسین می‌کنم.

قدر و منزلت تو پیش من و احترامم نسبت به تو هزاران‌بار بیش‌ازسابق شده است.

آرزو می‌کنم کاش ذره‌ای از این‌همه گذشت و مردانگی، پاکی و صفای تو در من بود تا من هم مثل تو می‌توانستم کار مفیدی انجام دهم. باور کن این محرومیت‌های فعلی و سختی‌های احتمالی دیگر مرا نمی‌ترساند؛ بلکه در من نیروی جدید و در قلبم روشنی و صفای بیشتری به‌وجود آورده است.

یقین دارم که این تنها راه بجا و درستی است که تو انتخاب کردی و از خدا می‌خواهم که تو را در این امر خطیر یاری و راهنمایی کند.

مسلما سختی‌ها هم مثل خوشی‌ها می‌گذرد و روشنایی‌ها از پس تیرگی‌ها پیدا می‌شود و هیچ‌چیز پیش خدا بی‌پاداش نمی‌ماند.

حالا من هم مثل تو معتقدم که نگران و مأیوس‌شدن با اعتقادی که ما به لطف و مرحمت خداوند داریم، گناه بزرگی است و خوشحالم که تو هرگز نگران ما نخواهی بود؛ همان‌طور که من نگران نیستم و تو را به خدا می‌سپارم و از او می‌خواهم که به من هم توفیق کار نیک و نیروی اداره امور زندگی‌مان را به بهترین‌ نحو مرحمت کند تا شاید ارزش پیدا کنم و بتوانم لایق تو باشم.
 

حال امروز سه‌شنبه ۲۷ آذر در لواسان بلوار امام خمینی، سه‌راه کند، خیابان شهید اسدیان، بعد از سازمان آب، نبش خیابان چناران، پلاک ۱۰۷ مراسم تشییع پیکر ملکه طباطبایی همسر شادروان مهدی بازرگان برگزار شد. تصاویر ایرنا از این مراسم را در زیر ببینید.

مراسم تشییع همسر بازرگان - مراسم تشییع ملک طباطبایی

مراسم تشییع همسر بازرگان - مراسم تشییع ملک طباطبایی

مراسم تشییع همسر بازرگان - مراسم تشییع ملک طباطبایی

مراسم تشییع همسر بازرگان - مراسم تشییع ملک طباطبایی

مراسم تشییع همسر بازرگان - مراسم تشییع ملک طباطبایی

مراسم تشییع همسر بازرگان - مراسم تشییع ملک طباطبایی

مراسم تشییع همسر بازرگان - مراسم تشییع ملک طباطبایی

مراسم تشییع همسر بازرگان - مراسم تشییع ملک طباطبایی

مراسم تشییع همسر بازرگان - مراسم تشییع ملک طباطبایی

مراسم تشییع همسر بازرگان - مراسم تشییع ملک طباطبایی

مراسم تشییع همسر بازرگان - مراسم تشییع ملک طباطبایی

مراسم تشییع همسر بازرگان - مراسم تشییع ملک طباطبایی

مراسم تشییع همسر بازرگان - مراسم تشییع ملک طباطبایی

مراسم تشییع همسر بازرگان - مراسم تشییع ملک طباطبایی

کد خبر 196463

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 7 =