چمدان: سلطنتآباد از بزرگترین باغهای سلطنتی تهران در عهد قاجارها و مشتمل بر چندین عمارت و یک کلاهفرنگی بود و دیواری از خشت پخته به درازای حدود یک فرسنگ بر گرد آن کشیده شده بود (اعتمادالسلطنه، المآثر ... ، 86-87). ساخت عمارت سلطنتآباد در 1274 ق/ 1858 م به دستور ناصرالدین شاه آغاز و کار تکمیل آن در 1305 ق/ 1888 م به پایان رسید. ناصرالدین شاه در حالی تصمیم به برپایی این عمارت گرفت که چند سالی بیش از ساخت کاخ جهان نما در نیاوران (صاحبقرانیۀ بعدی) نمیگذشت.
[caption id="attachment_189654" align="aligncenter" width="450"] 6 قراولخانه در دور باغ وجود داشت که به هنگام حضور شاه در سلطنتآباد در هر یک از آنها 12 سرباز به نگهبانی میپرداختند. پس از گذشتن از ورودی باغ و گذر از خیابانی پر درخت، عمارتی دوطبقه وجود داشت که محل آبدارخانه و آشپزخانه و محل اقامت کارکنان آنها به شمار میرفت. در کنار این عمارت و متصل به آن یک برج یا عمارت مربعشکل وجود داشت. در جلو این عمارت، استخری بزرگ واقع بود که در آن معمولاً چند کَرَجی برای گردش و تفریح آماده بود.پس از این عمارت و در وسط باغ، عمارت بیرونی قرار داشت[/caption]
به نوشتۀ اعتمادالسلطنه، با وجود آنکه کاخ جهاننما چشماندازی باز، زیبا و رو به جنوب و تهران داشت، اما چون در دامنۀ البرز جای داشت، چشمانداز شمالی آن به سبب بلندی کوههای البرز بسته بود. از اینرو، ناصرالدین شاه دستور داد تا عمارتی دیگر بنیاد نهند که از 4 سو دارای چشماندازی باز و دلگشا باشد. برای این کار، زمینهایی نزدیک روستای رستمآباد در نظر گرفته شد.
[caption id="attachment_189652" align="aligncenter" width="600"] سردر سلطنتآباد |این عمارت دارای 3 طبقه و یک حوضخانه بود که از میان حوض کاشی آن فوارهای پیوسته آبفشانی میکرد و هوای محوطه را خنک میساخت. اتاقهای هر 3 طبقۀ این عمارت مشرف به حوضخانه بود. این اتاقها با گچبریهای زیبا و ظریف تزیین شده بودند. در طبقۀ سوم، ایوانی به دور عمارت میگشت و در چند اتاق از این عمارت مجموعههایی از پروانههای خشک شده در جعبههای مخصوص به دیوارها آویخته بودند و در یکی از اتاقها بیش از 200 گونه از پرندگان با پرهای رنگین و زیبا به صورت تاکسیدرمی شده در محفظههای بلورین نگهداری میشد | عکس: مجموعۀ داریوش تهامی[/caption]
قسمتی از این کاخ توسط رضاشاه پهلوی تخریب شد و از مجموعه بناهای یاد شده این کاخ تنها عمارت حوضخانه، تالار آینه و برج سلطنت آباد بجا مانده، که اکنون در اختیار ارتش است و کارهای تشریفاتی ارتش در آن مکان انجام میشود. برخی از رویدادهای مهم تاریخی همچون تاجگذاری احمد شاه (شعبان ۱۳۳۲ قمری) و محاکمه دکتر محمد مصدق (۱۳۳۲ خورشیدی) رخ داده و در سال ۱۳۳۴ خورشیدی به شماره ۴۱۸ در فهرست آثار ملی به ثبت رسید.
[caption id="attachment_189653" align="aligncenter" width="400"] برج سلطنتآباد | از دیگر سازههای سلطنتآباد برج ساعت بود. این برج مدور و بلند مشتمل بر چند طبقه بود که همه دور یک محور مرکزی میگشتند، با این تفاوت که هر طبقه از طبقۀ پایینتر کوچکتر میشد و گرداگرد برج را پلکانی مارپیچی در برگرفته بود که به یک مهتابی راه مییافت که ساعتی بزرگ در آن نصب شده بود | عکس: مجموعۀ داریوش تهامی[/caption]
همانند کاخ نیاوران که از داشتن تکیه بی بهره نبود و مراسم عزاداری مفصلی در آن برگزار میشد، سلطنت آباد هم از داشتن تکیه بی نصیب نماند تا آنجا که مسعود کوهستانی نژاد در مقالهای با عنوان «درآمدی بر تکیههای دولتی در عصر قاجار» که در فصلنامه تخصصی تئاتر شماره ۴۲ و ۴۳ در تابستان ۸۷ نگاشته است به تکیه سلطنت آباد به عنوان یکی از تکایای دولت عصر قاجار اشاره کرده است:
«پس از متروکه شدن تکیه نیاوران، محل جدید تکیه دولت در جوار کاخ ییلاقی شاه در سلطنت آباد احداث شد. در شماره مورخ محرم ۱۲۷۸ قمری روزنامه دولت علیه ایران به اطلاع خوانندگان رسانده میشود: چون در دهه عاشورا به طوری که مقصود و منظور نظر همایون بود شرایط تعزیهداری که عامه مردم نیز مستفیض شوند، به واسطه ضیق وقت و مکان، به عمل نیامد، منظور نظر مبارک آن است که در اوایل ماه صفر که سورت و حرارت تموز شکسته است از شهرستانک تشریف فرمایی شمیرانات شده و در عشر ثانی ماه صفر تکیه سلطنت آباد را که بسیار خوب و مرغوب و تازه ساخته شده و مشتمل است بر حجرات تحتانی و فوقانی و کمال وسعت دارد ببندند و چنانکه منظور نظر مبارک است به تعزیه داری اشتغال ورزند.
[caption id="attachment_189655" align="aligncenter" width="444"] تکیه سلطنت آباد در سال ١٢٧٦ ق[/caption]
طی هفتههای بعد، وعدهای که در گزارش فوق به خوانندگان روزنامه داده شد به وقوع پیوسته و در تکیه سلطنت آباد مراسمهای عزاداری برگزار شد. در گزارشی که از آن مراسم در اختیار است، میخوانیم: در روزنامه سابق اشاره شده بود که چون در قیام عاشورا به واسطه شدت حرارت هوا موکب مسعود در ییلاق شهرستانک تشریف فرما بودند و غیر از تضییع حضور همایون، دیگر به قاعده سنوات سابقه ممکن نشد به لوازم تعزیه داری حضرت خامس آل عبا سیدالشهدا علیه التحیه و الثنا به نحو شایسته اقدام فرمایند. لهذا بعد از تشریف فرمایی به عمارت سلطنت آباد، مبارک و میمون دانستند که در آن دفعه در تکیه جدید که در جلو خان باغ سلطنت آباد ساخته شده و ۵۳ ذرع طول و ۳۱ ذرع عرض آن است به مراسم تعزیه داری آن بزرگوار قیام و اقدام فرمایند. بنابراین چادری که به اندازه همان تهیه دوخته شده بود، از روی هشتم ماه صفر بر روی آن کشیده، حجرات تحتانی و فوقانی آن را که ۶۸ حجره است، سوای شش باب در راهرو، جمیع امنا و امرا و رجال دولت با شالهای ترم سنگین و پارچههای قیمتی و ثمین به طور و طرز خوب بسته، هر یک اسباب چراغ فراوان و مرغوب زینت داده، چهارسقاخانه از بلور آلات قیمتی سنگین بسته بودند که دوتا را در جنبین دیگری را که ملک التجار و دیگری را حاجی علی تاجر و دوتا را هم در یمین و یسار یکی را معیرالممالک و یکی را امین شوری و میرزا هاشم خان ترتیب داده که کمال خوبی و امتیاز داشت به هر یک از بلور آلات و اسبابهای چراغ فراوان مرتب ساخته بودند و هر روز به قدر دو سه ساعت سرکار اعلاحضرت قدر قدرت شاهنشاهی کلاه ملکه و سلطانه در وقت تعزیه تشریف فرمایی تالار سردر تکیه مزبور گردیده و بعد از اتمام تعزیه به عمارت و باغ تشریف فرما میشدند و اغلب شبها نیز برای سیر چراغانی تکیه که نهایت شکوه را داشت به میان تکیه تشریف فرما میشدند و مدت ۱۰ روز در عشر وسط شمر صفر بدین نهج مشغول تعزیه بودند.»
«یک سال بعد، در محرم سال ۱۲۷۹ قمری مراسم عزاداری و تعزیه به شکل باشکوهترین در تکیه دولت سلطنت آباد برگزار شد. در گزارش مراسم عزاداری در محرم سال ۱۲۷۹ قمری آمده است: شاه چند روز قبل از محرم محض تفرج به قریه اوشان تشریف فرما گردیده و در بیست و هشتم شهر ذیحجه الحرام به جهت انعقاد مجلس مصیبت و تعزیه داری جناب سیدالشهدا علیه آلاف التحیه و الثنا به عمارت ییلاقی سلطنت آباد نزول اجلال فرموده و ایام عاشورا را در تکیه دولتی سلطنت آباد همه روزه مجلس سوگواری و تعزیه مهیا بوده و هر روز به بالا خانه که مشرف بر تکیه مزبور بوده است استماع مصیبت فرموده و جمیع اعیان دولت و رجال مملکت که هر یک در تکیه مزبور منزل معین دارند، حاضر میشدند و لوازم تعزیه داری به جا میآوردند.
[caption id="attachment_189658" align="aligncenter" width="570"] عکسهایی از مراسم تعزیه خوانی و عزاداری در دوره قاجار[/caption]
در ایام عاشورا اگرچه هوای دارالخلافه و اطراف و نواحی گرم شده بود لکن محض احترام تعزیه داری حضرت سیدالشهدا خامس آل عبا اباعبدالله الحسین علیه و علی آبائه آلاف التحیه و الثنا ناصرالدین شاه در سال سلطنت آباد توقف نمود و تکیه آنجا را با کمال شکوه و زیب و زینب اعیان حضرت و چاکران دولت و تجار به طریق خوب و مرغوب بسته و در آن ده روز مشغول تعزیه داری بودند. در روز هشتم شاه تشریف فرمای تکیه ای که سپهسالار در اردوی نظامی برپا کرده و تغذیه می نمودند گردید، و جمیع افواج که در اردو حاضر بودند به حالت تعزیه داری فوج و دسته دسته آمده از حضور همایون گذشتند و تا قریب به غروب در آنجا تشریف داشته، چاپ و عصرانه میل فرموده و از آن جا به سلطنت آباد تشریف فرما گردیدند.
با فرارسیدن روزهای پایانی ماه ذیحجه سال ۱۲۷۹ قمری، بار دیگر تدارک عزاداری ماه محرم در برنامه دربار قرار گرفت. بنا به گزارشی در این خصوص، در آن ایام: چون در هوای دارالخلافه حرارت و التهابی ظاهر گشته بود منظور نظر مبارک این است که انشاالله تعالی ایام عاشورا را در تکیه سلطنت آباد به لوازم تعزیه داری خامس آل عبا حضرت سیدالشهدا علیه الاف التحیه الثنا اشتغال فرموده و بعد از انقضاء زمان تزئین به سمت ییلاقات فیروزکوه تشریف فرما گردیده.
بدین ترتیب در محرم ۱۲۸۰ قمری مراسم عزاداری در تکیه دولت سلطنت آباد برگزار شد: این اوقات که ایام محرم و تعزیه داری جناب خامس آل عبا حضرت سیدالشهدا علیه آلاف التحیه و الثنا بود، تکیه دولتی را که از ابنیه جدیده عمارت مبارکه سلطنت آباد است به جهت تعزیه داری مهیا نموده، حجرات و بیوتات آن را شاهزادگان اعظام و اولیای دولت گردون عدت و تجار به انواع اسباب بلور و چراغ آراسته بودند. این ده روز عاشورا هر روز تا ۳ ساعت اعلیحضرت شاهنشاهی تشریف فرمای بالاخانه مخصوص ذات ملکوتی صفات گردیده و مشغول مراسم تعزیه و سوگواری میشدند و جمیع اعیان دولت و رجال مملکت و قاطبه چاکران در حجرات متعلقه به خود حاضر می گردیدند و چون در ادای مراسم عزاداری آن حضرت تکلیف بزرگ و کوچک و اعالی و ادانی بالمبادی است، قاطبه مردم از کسب رای در آن مجلس اذن دخول و جلوس داشتند و رسم تعزیه داری را چنان چه از اولیای دین وارد است کاملاً به عمل آوردند.
چون عین الملک خوانسالار و حکمران مازندران و استرآباد در لوازم نظم تکیه و اهتمامات کامله که در محسنات جزئیات و کلیات امر تعزیه داری ظاهر نموده بود، در حضور ظهور همایون کمال درجه قبول و استحسان پذیرفت به اعطای یک موجب کلیچه از ملبوس بدن همایون قرین افتخار گردید و همچنین اجزا کارخانه مبارکه سردار نایب النظار و حاجی قاسم معین البکاء و سایر مباشرین که به خوبی از عهده خدمتگزاری برآمده بودند، مورد بذل خلاع و مرحمت و انعام گردیدند و همگی اصحاب مجلس عزا از روضه خوانان و غیره از انعامات وافر بهرهمند و امیدوار شدند.
در محرم سال ۱۲۸۲ قمری نیز همچون سنوات قبل از آن مراسم عزاداری در تکیه دولت در سلطنت آباد برگزار شد. در پایان آن سال و نیز محرم ۱۲۸۳ قمری ناصرالدین شاه در سفر مازندران بوده و در نتیجه مراسمی در تکیه مزبور اجرا نشد. شاه در ۲۸ محرم همان سال به تهران بازگشت و عازم کاخ خود در سلطنت آباد شد. در آنجا درباریان و مقامات دولتی را به حضور پذیرفت تا اینکه محرم سال ۱۲۸۴ قمری فرا رسید. در روز دوم محرم سیل بسیار عظیمی به تهران سرازیر شد. گزارشهای موجود حاکی از خرابی بسیاری از ابنیه در تهران هستند. به همین علت طبیعی است در آن روزها کسی به فکر برگزاری مراسم پرشکوه تعزیه در تکیه دولت سلطنت آباد نبود ولی سیل تنها بلیه سال ۱۲۸۴ قمری نیست، اندکی بعد در اواخر ماه ربیع الاول همان سال یعنی تیرماه ۱۲۴۶ طوفان بسیار شدیدی در تهران وزیدن گرفت و خرابیهای زیادی به جای گذاشت.
به احتمال قوی، یکی از خرابیهای به جا مانده از طوفان مزبور، انهدام تکه دولت در سلطنت آباد بود. این واقعه توسط یکی از مستشرقین که در سال ۱۲۹۴ در تهران به سر میبرد، نقل شده ولی مستشرقین مزبور، زمان وقوع آن را به سال ۱۲۸۱ نسبت داده است، در حالی که طبق گزارشهای موجود تکیه دولت سلطنت آباد در آن سال و نیم سال بعد از آن هم برپا بوده و مضافا اینکه در طی دوسال مزبور، از وقوع بلایای آسمانی شدید در تهران گزارش وجود ندارد.
به هرحال مادام کارلاسرنا، یکی از مستشرقین فرانسوی هنگامی که به ایران آمد ۱۲۹۴ تا ۱۲۹۵ قمری به نقل از کسان دیگری، خاطره واقعه از بین رفتن تکیه چادری دولت در محرم ۱۲۸۱ قمری ژوئن ۱۸۶۴ را به این ترتیب نقل میکند: سالگرد وفات خاندان حضرت علی با مراسم مذهبی خاصی برگزار میشود. برای شیعیان ماه محرم شبیه هفته مقدس مسیحیان است و تعزیههایی در این ماه برگزار میشود و در آنها مصیبت اولاد و یاران امام را به معرض نمایش میگذارند.
پیش از مسافرت شاه به اروپا، این نمایشها در قصر وزیر چادرها برگزار میشد. در ماه محرم سال ۱۲۸۱ گردبادی یکی از چادرها را سرنگون کرد. چون هر حادثه شما ناگوار که در آن موقع اتفاق بیفتد، تجلی خشم خداوندی تلقی میگردد، خرابی تکیه را به حضور و موعظه ملایی نسبت دادند که مورد علاقه مردم و مورد حمایت سوگلی شاه بود و این امتیاز را داشت که در اندرون نیز به وعظ و خطابه میپرداخت.
آخوندهای دیگر که بر محبوبیت وی حسد میبردند علیه وی دسیسه چیدند و چون میدانستند که او اهل نوشیدن شراب است، مقدماتی فراهم آوردند تا آن مولا را در ملاءعام مست کنند. وقتی که افتضاح بالا گرفت، او را در همان حال مستی پیش حاکم شرع تهران بردند. حاکم شرع شیخ حمد را محکوم به مرگ کرد اما ناصرالدینشاه پادرمیانی نموده و مقصر را مورد عفو قرار داد و حتی برای اثبات علاقه خود امر کرد از وی برای مرثیهخوانی ماه محرم در تکیه دعوت گردد. عجیب آن که درست فردای همان روزی که او در آن تکیه مرثیه خوانده بود، چادر سرنگون شد. ملاها یواشکی به گوش مردم خواندند که حضور او موجب چنین فاجعهای عظیم گردیده است و امیدوار بودند که از این به بعد نفوذ وی رو به کاهش بگذارد.
خراب شدن تکیه قربانی زیادی به دنبال داشت. از یک فردی نقل میکنند که یک متعصب مذهبی به تقوا و تقدس خود اطمینان کامل داشت، برای اینکه ثابت کند اگر یک مسلمان معتقد واقعی مانند او در وسط چادر باشد، چنین مراسم مذهبی از هر بلایی مصون خواهد ماند، هنگام اوج گرفتن گردباد خود را به وسط معرکه میاندازد اما ستون چادر برگشته و او را زیر گرفته و کشته بود. بدین ترتیب تکیه دولت در سلطنت آباد نیز مطلوب شد.
پس از تخریب تکیه دولت در سلطنت آباد ساخت تکیه جدیدی مدنظر ناشر ناصرالدین شاه قرار گرفت و آن تکیه دولت کاخ گلستان بود.»
[related-post id="182047"]
کد خبر 189233
نظر شما