چمدان: هر باستان‌شناس، مرمتگر، معمار، تاریخ‌شناس و تهران‌شناسی به خوبی می‌دانند که ما یک اثر ثبت جهانی به نام کاخ گلستان داریم که این اثر پیش‌تر در محله‌ای به نام «ارگ» قرار داشته که قدمت آن به دوره شاه طهماسب صفوی باز می‌گردد. حتی گفته می‌شود در دوره تیمور لنگ بنایی در این محدوده وجود داشته که به آن پارک تیموری می‌گفتند و به عنوان مهمانسرای دولتی سفرا، حکام و سران سپاه در آن اتراق می‌کردند. به احتمال زیاد این ساختمان هم در کاخ گلستان بوده و با چنین پیشینه‌ای شاه طهماسب ارگ را می‌سازد و شاه سلیمان نخستین کاخش را در این محدوده بنا می‌کند.

اگر بخواهیم حدود و ثغور محدوده ارگ را در نظر بگیریم شاید نگاهی به تک بناهای باقی مانده تاریخی همچون عمارت خانه ناصرالدین میرزا در خیابان باب همایون، یا کلیه خانه‌های پشت مسجد توحید (اثر لرزاده نبش خیابان صوراسرافیل و باب همایون که زمانی قرار بود به این مسجد اجازه تخریب و 10/5 متر ارتفاع داده شود تا پیرو آن خانه‌های تاریخی پشت مهمانسرای باب همایون که به نافشان آب بسته شده بود تا فرو بریزند هم بتوانند همگام با ارتفاع مسجد مجوز تجاری‌سازی با ارتفاع 10/5 متر را پیدا کنند) اشاره کرد و از سوی دیگر بناهای واقع در پشت کاخ گلستان مانند نمای باقی مانده در گاراژ «تی بی تی» در ناصر خسرو و مدرسه دارالفنون، مسجد درب اندرون و ساختمان‌های پراکنده‌ای که مقداری از آنها در دوره ناصرالدین شاه یا پهلوی تخریب شده و خانه‌های پراکنده دیگری مانند مدرسه حکیم هاشم در کوچه تکیه دولت متعلق به دوره صفوی که همگی نشان از آن دارد که محدوده ارگ حداقل 500 سال قدمت دارد.

اکنون مرکز این محله که ارگ سلطنتی است ثبت جهانی شده است. در دوره‌‌ رضا شاه به اجبار بخشی از این اراضی واگذار شدند و در بخشی وزارت دادگستری و وزارت دارایی را احداث کردند که در حال حاضر هر دو ثبت ملی است و قطعاً نمی‌توان آنها را تخریب کرد. در عهد پهلوی هم محسن فروغی به جای اثر تخریب شده تکیه دولت بانک ملی را طراحی می‌کند. در عین حال در قسمت جنوبی همین کوچه بقایای تکیه دولت در کاوش‌های باستان‌شناسی کشف می‌شود. افزون بر این موارد یکسری ساختمان دو طبقه هم در اطراف کاخ گلستان وجود دارد که اگر میراث فرهنگی بر مدار درست خود حرکت می‌کرد باید این زمین‌ها و ساختمان‌ها آزادسازی می‌شد.

اما نه تنها این اتفاق رخ نمی‌دهد بلکه به ساختمان‌های دوره پهلوی دوم مجوز تخریب دادند و به آنها مجوز یک طبقه تا سه طبقه همراه با زیر زمین داده می‌شود که به نوعی تثبیت اشتباه است. آیا کاوش‌های باستان‌شناسی این محدوده به پایان رسیده یا تعریف اثر ثبت جهانی و عرصه و حریم آن تغییر کرده است که به بهانه حقوق مالکان چنین مجوزهایی صادر شده است؟ و مهمترین پرسش آن است که محمد حسن طالبیان معاون میراث فرهنگی کل کشور، هادی احمدی مدیرکل حفظ و احیاء بناها، بافت‌ها و محوطه‌های تاریخی، فرهاد عزیزی مدیرکل پایگاه های ثبت جهانی و فرهاد نظری مدیر کل دفتر ثبت بناهای تاریخی از این اتفاقات رخ داده در میراث تهران مطلع‌اند؟ در این صورت چه تصمیمی در خصوص این ساخت و سازها اتخاذ می کنند؟ از سویی آیا دستگاه‌های نظارتی به مسأله ساخت و سازهای خیابان 15 خرداد ورود پیدا خواهند کرد؟



حال افزون بر سرای سیگارچی باید سری هم به دو ساختمان در حال احداث زد یکی در کوچه تکیه دولت و دیگری در خیابان ناصر خسرو.

ملک همجوار عمارت بادگیر  در ناصر خسرو و مجوز زیر زمین دو طبقه

یکی از موارد قابل تأمل ساختمانی با پلاک ثبتی 393/1/430 واقع در خیابان 15 خرداد غربی ناصر خسرو پلاک 72 است که صورت جلسه‌ای به تاریخ‌های 6 اردیبهشت 95 و 10 خرداد 95 با حضور اعضای شورای فنی تهران و امضا آنها شامل سپیده سیروس نیا معاون میراث فرهنگی، رجبعلی خسرو آبادی مدیر کل میراث فرهنگی استان تهران، سید محیط طباطبایی عضو شورای فنی تهران و مشاور پژوهشگاه میراث فرهنگی، کیانوش تکلو معاون حقوقی میراث فرهنگی استان تهران، علیرضا قلی‌نژاد عضو پژوهشگاه میراث فرهنگی و شورای فنی تهران، اسکندر مختاری عضو ایکوموس و شورای فنی است که در مجوزی با احداث دو طبقه زیر زمین و روی زمین با ارتفاع 10/5 متر صادر شده و تنها بندی به آن اضافه شده که نماسازی باید با الگوبرداری از نماهای ناصر خسرو باشد. این ملک در حریم بلافصل مجموعه ثبت جهانی کاخ گلستان قرار دارد و این مجوز ضمن آسیب منظری و ساختاری به دلیل همجواری ملک با عمارت بادگیر پرسش‌های بی‌شماری را به وجود می‌آورد که لازم است دستگاه‌های نظارتی به آن ورود پیدا کنند!

ساختمان بانک تجارت و مجوز زیر زمین در تکیه دولت

از سویی در خصوص پلاک‌های ثبتی 450 و 451/3 ، 463/1 و 463/2 واقع در خیابان 15 خرداد کوچه تکیه دولت بن بست شهبازی پلاک 7 هم از آنجا این بنا در دل بافت تاریخی قرار دارد، درست در حوالی شواهد تکیه دولت و همجواری با بازار و مسجد و مدرسه حکیم هاشم، اکنون بانک تجارت دوره پهلوی دوم تخریب شده و بدون طی مراحل مختلف شورای فنی مجوز نوسازی گرفته است.

اینک محسن شیخ الاسلام معاون میراث فرهنگی استان تهران و دلاور بزرگ نیا مدیر کل اداره میراث فرهنگی استان تهران با ارسال نامه‌‌هایی در تاریخ 7 مهرماه به شهرداری و سازمان میراث فرهنگی هر گونه اقدامی را منوط به کسب اجازه از معاونت میراث فرهنگی کل کشور و کمیته ثبت جهانی دانستند و خواستار توقف عملیات عمرانی در کوچه تکیه دولت و ساختمان همجوار عمارت بادگیر در خیابان ناصر خسرو شدند.

این در حالی است که اسنادی در اختیار خبرنگار چمدان قرار دارد که این پرسش را پیش می‌آورد که آیا اساساً ملک خیابان ناصر خسرو جزو املاک کاخ گلستان است؟ اگر هست چگونه مجوز تخریب گرفته است؟ و از سوی دیگر آیا مالک ملک خیابان تکیه دولت و خیابان ناصر خسرو یک نفر است؟ موضوعی که خبرنگار چمدان در حاشیه نخستین نشست رسانه‌ای دلاور بزرگ نیا مدیرکل میراث فرهنگی استان تهران با سپیده سیروس نیا معاون میراث فرهنگی مطرح کرد و او قول پیگیری داد. (اسناد محفوظ است)


جالب آن که یکی از همین اعضای شورای فنی که مجوز تخریب و نوسازی و احداث زیر زمین در حریم بلافصل کاخ گلستان داده است در مصاحبه‌هایی اظهار کرده بود که ما حیاط پشتی بانک ملی و دادگستری و اطرافش را گمانه‌زنی و سنداژ کردیم و دیدیم که تمام پایه‌های تکیه دولت باقی مانده و بر خلاف این که ما فکر می‌کردیم تکیه دولت رفته زیر ساختمان دادگستری و بانک ملی چنین نبوده و بخش عمده آن در حیاط باقی مانده است و این قابل بازسازی است.

پس چگونه در چنین محدوده مهمی مجوزهای ساخت و ساز زیر زمین داده می‌شود؟ زمانی هم که شهرداری در خیابان 15 خرداد (بوذرجمهری) مشغول احداث زیر گذر شد، گفته می‌شد پایه‌های تخت پل و دروازه جنوبی ارگ را کشف کردند اما به راحتی روی آن را پوشاندند و کوچکترین اطلاع رسانی نکردند. ارگ یک دروازه به نام دروازه میدان جلو سبزه میدان در آن طرف خیابان داشت که دروازه اصلی ارگ بود. خیابان بوذرجمهری که در یک طرفش کاخ گلستان (ارگ) و سمت دیگرش سبزه میدان است، در ابتدا خندق بوده و مأموان سلطنتی یک تخته بزرگی گذاشته بودند که مردم با عبور از روی تخته به ارگ وارد می‌شدند و به آن «تخت پل» می‌گفتند. و آن دروازه هم به دروازه تخت پل مشهور بود. پس چرا میراث فرهنگی تهران هنگام پیدا شدن پایه‌های این پل سکوت کرد.

واقعیت آن است که سرانجام جامعه به این خرد خواهد رسید که بقایای تاریخی را احیا کند چنان که شهرداری اکنون دروازه شوش را احیا کرده و اکنون با آماده سازی طرح دروازه دولت می‌خواهد این دروازه و دیگر دروازه‌ها را احیا کند. ارگ جای خیلی مهمی است ما نمی‌دانیم آیندگان با آن چه خواهند کرد؟ شاید آیندگان تصمیم گرفتند که بار دیگر تکیه دولت را بسازند؟ شاید دوباره بخواهند دروازه تخت پل را بسازند اما وقتی ما بی‌محابا در میراث تهران چشم بر اهمیت محدوده ارگ و بازار می‌بندیم و هر نوع مجوزی را صادر می‌کنیم فرصت را از آیندگان می‌گیریم؟

از حس وطن دوستی و احیا تاریخ که بگذریم، چرا خودمان قانون تصویب می‌کنیم و خودمان هم نخستین کسانی هستیم که آن را نقض می‌کنیم؟ بر فرض که هر سه ساختمان سرای سیگارچی، تکیه دولت و ناصرخسرو نا امن است و نیاز به نوسازی دارد مگر طبق مصوبه شورای عالی معماری نباید عین به عین ساخته شود پس چرا مجوز تراکم بیشتر می‌دهید؟ از سویی این مدعیان که هر روز تریبون بر دست گرفته و در همایش‌ها و نمایش‌های مختلف اذعان می‌دارند که بازار هر روز در حال توسعه و تراکم است و بافت تاریخی از بین رفته و...پس چرا خود کمک می‌کنید که بازار باز هم متراکم‌تر شود؟ چرا مجوز می‌دهید؟

برخی عکس ها متعلق به علی هژبری است.





















[related-post id="187372"]

[related-post id="186471"]

[related-post id="186070"]

[related-post id="185792"]

[related-post id="185777"]

[related-post id="185397"]

[related-post id="185397"]

[related-post id="184474"]
کد خبر 187413

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
8 + 0 =