چمدان - مظفرالدین شاه در این سفر از بخشهای مختلف شهر استانبول دیدن کرده و در خاطراتش به آنها پرداخته اما مسجد ایا صوفیه تاثیر متفاوتی بر شاه قاجار گذاشته است. مظفرالدین شاه شرح جزیی از تاریخی و معماری مسجد ایاصوفیه را در خاطرات خود آورده که نمونه این تشریح جزیی تاریخی در خاطرات او کمتر دیده میشود.
مظفرالدین شاه و هیات همراه در استانبول
مظفرالدین شاه خاطرات بازدید از مسجد ایاصوفیه را اینطور شروع میکند: «با جناب اشرف صدراعظم و طرخان پاشای مهماندار سوار کالسکه شدیم و به ایا صوفیه رفتیم. آنجا ابتدا کلیسا بوده است و در زمان قیصر کنستانتین که سیصد و بیست و پنج سال از میلاد مسیح گذشته بود با چوب بنا کرده بودند و یکی- دو مرتبه سوخته تا در زمالن سلطنت یوستیانوس اینجا را به دست معماران ماهر با سنگ و اهک و اجر بنا کرده، در این بینها هم از بعضی زلزلههای شدید پارهای خرابیها همرسانیده و همین طور کلیسا و معبد نصارا بوده تا سال هشتصد و پنجاه و هفت هجری که سلطان محمد خان فاتح استانبول را فتح کرده، این مکان را مسجد نمود و از آن به بعد همینطور سلاطین عثمانیه بر آن بنا افزودهاند که تا امروز در نهایت عظمت و استحکام این جامع عظیم و بنیان رفیع باقی است.»
عکس قدیمی از مسجد ایاصوفیه
مظفرالدین شاه در خاطراتش به قلم خود نوشته که وضع، شرح حال و تاریخ مسجد ایاصوفیه را از روی تحقیق و به طور مفصل تعریف میکند. او پس از این توضیح سراغ توصیف ایاصوفیه میرود و مینویسد: «به زبان فرانسوی سنت صوفی و به یونانی ایاصوفیا- مسجد ایاصوفیه در جنب سرای توپقاپی و در سمت شرقی دایره وزارت عدلیه واقع شده است. نخستین بنای آن در سال سیصد و بیست و پنج میلادی به واسطه قیصر کنستانتین از چوب شده و قیصر مشارالیه، اول سلطانی است که به حضرت مسیح ایمان آورده کیش نصرانیت اختیار کرد و چون حکمت و مقدس از صفات الهیه است و لفظ صوفیه دلالت بر حکمت دارد این کلیسا را نام ایاصوفیه گذاشته و ایا در زبان یونانی به معنی مقدس است. بعد از این بنای چوبی در زمان سلطنت اوکادیوس قیصر سوخته، منهدم گردید.
دوسیوس فرزند اوکادیوس مجدد موضع سوخته را به وضع و ترتیبی احسنت بنا کرده، نام وی تغییر نداد. در دور پادشاهی یوستیانوس به واسطه بعضی شورش و اغتشاشهای داخلی، باز آتش در این بنا افتاده، اساس آن ویران گردید و چون رفع شورش و اغتشاش شد قیصر بدین خیال افتاد که باز این بنا را به وضعی دلپذیر عمارت نماید و آنچه امروز مانده است از آثار اوست. معمار و مهندس این کلیسا دو نفر از معماران و مهندسان معروف آن عصر بودهاند- یکی از اهالی ترحاله موسوم به آنتیموس و دیگری از اهالی معیلت موسوم به ایسیدور.»
جزییات معماری ایاصوفیه
مظفرالدین شاه مینویسد: «آنتیموس این بنای بزرگ را به شکل معابد قدیم بنا کرده و گنبد مرتفع آن را به شکل نیم دایره ساخته که بر روی چارتاق سوار است و این چارتاق از خارج به شکل ربع دایره مینماید و شبیه است به صلیب حضرت مسیح. پس از اتمام این بنا زلزله سختی شده، گنبد منهدم گردیده است. مجددا ایسیدوری معمار به اعانت برادرزاده خویش که وی را نیز ایسیدور میگفتند گنبد را برافراشته و از نو بنا کرده است. ایسیدور این گنبد عالی را بیضاوی الشکل بر روی هشت ستون سنگ گرانیت چقماق قرار داده که ارتفاع هر یک چهل و پنج قدم است و روی آن طاق زده، طبقه ثانی برای آن وضع کرده و این طبقه دوم خاص به نشیمن نسوان بوده است و این طبقه نیز ۱۲ ستون کوچک از جنس سنگ ستونهای زیر دارد که در بالای آن گنبد است و این ۱۲ ستون تقلید از ۱۲ برج است که منجمین در آسمان فرض کردهاند.»
پنجمین شاه قاجار در توصیف بنای ایا صوفیه مینویسد: «من حیثالمجموع ستونهایی که نگاهداری و حفظ این بنای معظم را میکند در طبقه سفلی چهل و در طبقه علوی شصت عدد است- هشت ستون آن سنگ سماق قرمز است که از یکی از معابد مخصوص پرستش آفتاب- واقع در رم- بدین جا حمل و نقل کردهاند و چهار ستون یشم سبز و شش ستون مرمر سفید از شهر افسوس از معبد قمر آوردهاند و مابقی را از معابد آتن و تروا و سایر اماکن قدیمه حمل نمودهاند تا در سال ۵۶۸ میلادی با این اسباب مهیا، بنای جامع ایاصوفیه به اتمام رسیده است و درون آن تمام به کار استادان و نقاشان ماهر آن عهد منقش و مصور بوده و غالب اشکال ارباب انواع و خدایان قدیم یونانیان و صور ملائکه مقدسین بوده است. چون کلیسا تحویل به مسجد شد به سنت اسلامیه و قانون این دین مبین که خانه خدا باید خالی از زینت و پیرایه باشد و تمام آن نقشها و صورتها را حک کردهاند. یوستیانوس قیصر باز این بنا را به اسم ایاصوفیه خواند ولی وجه تسمیه آن بر وجه نخستین نبود- صوفیا اسم زنی از مقدسات مشهوره بوده و نظر به احترام وی این بنا را به اسم او خواند چنانکه تا امروز نیز در میانه یونانیها این اسم بسیار است و دخترهای خود را صوفیا نام گذارند.»
عکس قدیمی از ایا صوفیه
مظفرالدین شاه درباره سرگذشت ایاصوفیه در استانبول و ساخت و سازهای آن مینویسد: «مسجد ایاصوفیه طولش از شرق به غرب دویست و شصت و نه و عرضش از شمال به جنوب دویست و چهل و سه و ارتفاعش از سطح زمین تا بالای گنبد یکصد و هشتاد و هشت قدم است. این عمارت از سیزده قرن و نیم تاکنون چند دفعه حرابی و اندراس یافته باز تعمیر کرده اند. ابتدا در زمان واسیل قیصر رم که از اهل مقدونیه بوده، به واسطه زلزله شدیدی یکی از تاقهای چهارگانه که گنبد روی آنها سوار است خراب میشود با مهارت تامه دوباره تعمیر میکنند. سوم در زمان واسیل قیصر- ملقب به کشنده بلغاریان- به واسطه زلزله ای شدید قسمتی از گنبد آن خراب شده مشارالیه تعمیر مینماید. چهارم در دور آندورنیک قیصر در گنبد علامت و آثار خرابی ظاهر میشود وی از مالیه زوجه خویش مبالغی خطیر صرف کرده، از خارج بعضی پشت بامها که امروز هم موجود است بر آن میافزاید تا از خطر انهدام مصون ماند.
بعد باز یکی دو دفعه از خارج و داخل جزیی خرابی پیدا کرده، امپراطورهای آن عصر مرمت و اصلاح میکنند. در سال ۸۵۷ هجری چون سلطان محمد خان فاتح، فتح قسطنطنیه کرد این کلیسا را مسجد نمود و مناره آجری و یک باب مدرسه نیز بر آن علاوه کرده، موقوفات بسیاری بر آن مقرر داشت. سلطان بایزید ولی نیز مناره دیگر ساخته، بر موقوفات آن بیافزود. سلطان سلیم خان ثالث دو مناره و سلطان مراد ثالث در داخل دو سنگ آب مرمر و چهل محفل مرمر و سلطان مراد رابع کرسی ای از سنگ در این بنا ساخته و بدان افزودند و سلطان محمود خان یک باب کتابخانه و یک احسانخانه به این بنا بیافزود و در داخل مسجد نیز به محراب محفلی از سنگ مرمر بنا نمود. لوحههای بزرگ نیز در عهد سلطان محمد اول نصب شده که خط خطاط مشهور تکنهجیزاده ابراهیم افندی است و چلچراغی که در وسط مسجد آویخته است با آن آیاتی که در سقف نوشتهاند در عهد سلطان محمدخان ثالث تهیه و نصب شده است و سابق بر آن به جای این چلچراغ، قندیلی کروی الشکل از طلا آویزان بوده است.»
فضای داحلی ایاصوفیه بیش از ۱۰۰ سال قبل
مظفرالدین شاه درباره اطراف مسجد ایاصوفیه استانبول نیز مینویسد: «در جوار ایا صوفیه پنج مقبره است - یکی مخصوص سلطان سلیم ثانی و ضجیعه او نوربانو و پسر و دخترش و دختر و پسر سلطان مراد ثالث و غیره که جمعا ۴۲ نفر از خانواده آل عثمان در آنجا مدفوناند. دوم سلطان مراد ثالث و ۵۳ نفر از متعلقاتش. سوم سلطان محمد خان ثالث و از کسانش ۲۵ نفر. چهارم مصطفی خان اول و سلطان ابراهیم و ۱۳ نفر از متعلقاتش. پنجم سلطان مرادخان ثالث و ۴ پسر و یک دخترش. خلاصه چون یک ایاصوفیه دیگر هم هست بدین واسطه آن را ایاصوفیه کبیر میگویند و محله اطراف آن نیز امروز به اسم ایاصوفیه معروف است.»
او که مبهوت تاریخ و معماری ایاصوفیه شده، خاطره خود از این بازدید خود از این جاذبه استانبول را اینطور به پایان میبرد: «خلاصه، طول این مسجد که زیربناست ۲۶۹ قدم و عرض ۲۴۳ قدم و ارتفاع آن از سطح زمین تا بالای گنبد ۱۸۸ قدم است. اغلب اشخاصی که به مسجد داخل میشدند خادم مسجد یک کفشی به آنها میداد که روی کفش خود پوشیده، با کفش دوم داخل مسجد میشدند. در این موقع این آیه مبارکه به خاطرمان آمده- فاخلع نعلیک ائنک بلواد المقدس طوی. از عجابی این است: با اینکه اینجا کلیسا بوده است محراب کلیسا با قبله ما آنقدر انحرافی ندارد که حالا محراب مسجد قرار دادند. بلجمله از دیدن این مسجد خیلی لذت بردیم. بعد بیرون آمده چند قطعه عکس انداخته سوار کالسکه شده و از پل طولانی که سابقا نوشتیم که میانه استانبول و بی اوغلو است گذشتیم.»
ایا صوفیه
روزنوشت مظفرالدین شاه از کتاب قهوه استانبول چه نیکو میسوزد - استانبول به روایت مسافران قاجار- نشر اطراف ذکر شده است.
نظر شما