چمدان: برای مثال به سهو یا به عمد در استان چهارمحال و بختیاری مکانهای جانمایی شده برای ساخت سدها در فهرست ثبت آثار تاریخی قرار نمیگیرند و در کاوشهای انجام شده صرفا یک بخش محدود از محوطههای تاریخی مورد کنکاش است یا در مورد سد خرسان در سرشاخههای کارون با وجود آنکه مقدمات اجرای این سد در دستور کار است؛ هیچ کنکاشی در محل انجام نشده و گویا صرفا پول آن هم نه از میراث بلکه براساس شنیدهها از یک حساب شخصی یکی از مدیران میراثی به حساب دوستان کاوشگر ریخته شده است. به همین دلیل فعالان محیطزیست برای بر طرف شدن شبههها از نهادهای نظارتی تقاضای انتشار علنی نتایج پژوهشهای انجام شده در مورد سد خرسان را دارند تا در صورت قصور همگان متوجه روند شبههناک و پر ایراد کاوشهای میراث فرهنگی شوند.
نگین باقری در آرمان نوشت: نکته مهمی که در مورد کنکاشهای میراثی و باستانشناسی در محوطه سدها حائز اهمیت است این است که به دلیل کاهش حساسیتهای اجتماعی در مقابل سدسازی نتایج کنکاشها توسط میراث فرهنگی انتشار عمومی نیافته است. این مساله نه تنها آسیبزاست، بلکه اعتماد عمومی را هم مخدوش میسازد. برای مثال در مورد پروژههای انتقال آب کوهرنگ سه و سد خرسان با وجود درخواستهای مکرر مردم نتایج این کاوشها به اطلاع مردم نرسیده و این بی توجهیها تا جایی ادامه یافته که کاوشهای مردمی در حوزه سد کوهرنگ 3 با بی توجهی مسئولان روبهرو بوده است. نکته مهم دیگری که باید در سدسازیهای زاگرس میانی مورد توجه قرار گیرد این است که با توجه به زیر آب رفتن مراکز تمدنی قوم لر بختیاری و با به زیر آب رفتن این سرزمینها؛ دیگر این تمدن موجودیت تاریخی و مادی نخواهد داشت. شاید به همین دلیل است که از شش هزار و 730 اثر میراث فرهنگی شناسایی شده در استان چهارمحال و بختیاری تنها 600 اثر ثبت ملی شده است. آنچنان که در استان چهارمحال و بختیاری با داشتن جاذبههای شگفت طبیعی؛ صرفا 9 اثر طبیعی ثبت میراث فرهنگی شده است. یک نکته تاسفبار که باید به آن اشاره کرد این است که زردکوه بختیاری به عنوان یکی از بزرگترین قلل رشتهکوه زاگرس و نماد طبیعی قوم لر بختیاری تاکنون ثبت میراث فرهنگی نشده است. امیدواریم مسئولان چه در سطح کشوری و چه در سطح استانی با توجه به حساسیتهای اجتماعی به دغدغههای فعالان حوزه محیطزیست و میراث فرهنگی پاسخگو باشند.
نتایج کاوشها به دلیل ناکارآمدیمدیران اعلامعمومی نمیشود
کارشناس معاونت میراث فرهنگی کشور در این باره میگوید: در فعالیتهای باستانشناسی به ویژه کاوش مهمترین چیزی که باعث میشود پژوهشی را انجام دهیم، داشتن سوال است، اما کاوش پشت سدها جزئی از فعالیتهای نجاتبخشی است. به بیان دیگر تعدادی از محوطههای باستانی که در حوزه آبگیر سدها قرار است از بین بروند را بدون داشتن سوال کاوش میکنیم تا حداقل اطلاعاتی از آنها داشته باشیم. بنابراین فعالیت باستانشناسی شامل بررسی محوطهها با توجه به میزان بودجه اختصاص داده شده به سازمان میراث فرهنگی توسط سازمان آب است. علی هژبری میافزاید: بر اساس آن پولی که سازمان میراث فرهنگی از ارگانهای دیگر به دست آورده برنامهریزی میکند و متاسفانه تعداد اندکی از این محوطههای تاریخی کاوش میشود. این خودش یک ضعف است، یعنی تمام محوطهها مورد کاوش دقیق قرار نمیگیرند. او میافزاید: حتی محوطهای که مورد پژوهش قرار میگیرد تمام و کمال کاوش نمیشود، بلکه بخشها یا بخشی کوچکی از آن مورد کاوش قرار میگیرد و اطلاعات اندک باستانشناسی تمام آن چیزی است که از محوطهها پشت سدها توسط باستانشناسان حاصل میشود. هژبری بیان میکند: آنگاه پس از بررسی باستانشناسی برآورد میشود چه تعداد از محوطهها در بخشی که قرار است آبگیری شود، از بین خواهند رفت. این برآورد نشاندهنده آن است که مسئولان چه استراتژی را برای کار در آنجا به کار میبرند. این کاوشگر اظهار میکند: انواع محوطهها در این محدوده ممکن است قرار بگیرد. برخی از آنها را میتوان به نحوی نجات داد مانند کلیسای دزور- دزور که جابهجا شد یا گورستان دوره اسلامی که سنگ قبرها را منتقل کردند. برخی از آنها تپه هستند که باید مورد کاوش قرار گیرند. برخی از آنها انواع محوطههای دیگر هستند که باید با بررسی سیستماتیک که خیلی هم پرهزینه هستند، پژوهش شوند. او خاطرنشان میکند: باید این برآورد با دقت انجام شود و این وظیفه پژوهشگاه میراث فرهنگی است. او اضافه میکند: بنابراین باید مبلغ هنگفتی از سدسازان گرفته شود که این کار انجام شود، اما با کمال تعجب به نظر میآید پول کافی از سدسازان گرفته نمیشود و چون پول کمی برای این همه محوطه گرفته میشود، برنامهریزی درباره این چند میلیارد هم به همان اندازه کوچک است و همه محوطهها مورد کاوش قرار نگرفته و فعالیت باستانشناسی انجام نمیشود. کارشناس معاونت میراث فرهنگی کشور توضیح میدهد: پژوهشگاه سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در سازمان میراث فرهنگی وظیفه حاکمیتی صدور مجوزهای انجام فعالیتهای باستانشناسی از جمله کاوش را بر عهده دارد. یکی از پژوهشکدههای پژوهشگاه میراث فرهنگی، پژوهشکده باستانشناسی است. او ادامه میدهد: پژوهشکده باستانشناسی باید در این مورد تصمیم بگیرد که چه کاری با توجه به بودجه، پرسنل و زمان برنامهریزی انجام شود، یعنی اینکه چقدر زمان مانده تا یک سد آبیگری شود و در سال در چه فصولی امکان کاوش در منطقه است؟ پس این محدودیت زمانی وجود دارد. هژبری اظهار میکند: این در حالی است که برای انجام کار میتوان از کارشناسان بومی استفاده کرد، چون فعالیتهای نجاتبخشی این روزها به دلیل سدسازی خیلی زیاد شده است. بنابراین به تبع آن باید باستانشناسان باتجربه بیشتری برای انجام کار وجود داشته باشند. آیا این توان را داریم؟ این پژوهشکده است که باید در این باره تصمیم بگیرد و با همکاری و تعامل با استان کار را به انجام برساند. او میافزاید: یکی دیگر از مسائل مهم بودجه است. از آنجایی که تعداد محوطههایی زیر آب رفته زیاد است، پس برای کاوش دقیق در هر محوطه پول زیادی هم نیاز داریم. این پولی که سازمان آب به پژوهشگاه و سپس پژوهشکده باستانشناسی میدهد؛ کفاف این همه کار را نمیدهد. پس ناچار هستند بروند در تعدادی از محوطهها و تپهها کاوش کنند. او توضیح میدهد: خوشبختانه اسفند هر ساله گزارش فعالیتهای باستانشناسی سال گذشته به صورت ارائه سخنرانی و انتشارات در موزه ملی ارائه و نتایج آن منتشر میشود. یکی از فصولی که در این گزارش آورده میشود؛ نتایج کاوشهای نجاتبخشی است که بیشتر به سدها اختصاص داده میشود. اینکه چه تعداد محوطه به دست آمده و چقدرش کاوش شده است. از سوی دیگر، اعلام عمومی نتایج این کاوشهای باستانشناسی مساله مهمی است و عدم انتشار آن برمیگردد به ضعف علمی پژوهشگران و ناکارآمدی مدیران. هژبری ابراز میکند: وظیفه ذاتی پژوشگر است که این کار را انجام دهد. بنابراین اگر بتوانیم این گزارشها را از پژوهشگران بگیریم و به اطلاع عموم برسانیم، کار مهمی انجام دادهایم. کارشناس معاونت میراث فرهنگی کشور ادامه میدهد: بهترین کار این است که استان حاصل فعالیت باستانشناسی را به شکل یک همایش کوچک برگزار و پژوهشگران را مجبور کند به اینکه در این همایش شرکت و نتایج را علاوه بر سخنرانی در همایش، منتشر کنند، چون هم استان پولش را دارد و هم اینکه بیشتر از چند حوزه کاوش نمیشود و میتواند در یک روز همایش را برگزار و نتیجه را اعلام کند.
سوالاتی که پاسخ داده نشد
پیرامون زیر آب رفتن مراکز تمدنی فعالان محیطزیست و میراث فرهنگی سوالات بسیاری دارند که با پیگیریهای متعدد به پاسخ تمام سوالات از سوی مديركل ميراث فرهنگی، صنايعدستی و گردشگری استان چهارمحال و بختياری دست نیافت. از جمله اینکه در بررسی باستانشناسی پیش از آبگیری سدهای کوهرنگ 3 و خرسان چند محوطه شناسایی شده است؟ چه تعداد از محوطههای شناسایی شده مورد کاوش قرار گرفتند؟ بودجه در نظر گرفته شده برای فعالیتهای باستانشناسی چقدر بود؟ چرا به سهو یا به عمد در استان چهارمحال و بختیاری مکانهای جانمایی شده برای ساخت سدها در فهرست ثبت ملی آثار تاریخی قرار نمیگیرد؟ چرا نتایج پژوهشهای انجام شده در مورد پروژه انتقال آب کوهرنگ 3 و سد خرسان اعلام علنی نمیشود؟ چرا کاوشها صرفا در یک بخش محدود از محوطههای تاریخی مورد کنکاش قرار میگیرد؟ از سوی دیگر، با آبگیری سدها در واقع ارتباط جغرافیایی عشایر برای ادامه سنت کوچروی بین دو منطقه رودخانه قطع میشود. آیا در این مورد کاری انجام شد یا با یکجانشین کردن عشایر به منابع طبیعی منطقه فشار وارد میشود و سنت اصیل آنها فراموش میشود؟ در مورد کاوشهای باستانشناسی سد خرسان زمزمههایی در مورد کارهای انجام نشده شنیده میشود. جریان چیست؟ زمزمهها این گونه است که برخی کاوشگران با وجود دریافت پول صرفا به ارائه یک گزارش غیرفنی اکتفا کردهاند. پول اختصاص داده شده برای فعالیتهای باستانشناسی بسیار بیشتر از چیزی است که به کاوش سدهای منطقه اختصاص داده شده است. تکلیف پولهایی که به پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری برای فعالیتهای باستانشناسی داده شد، چیست؟ چرا صرفا بخشی از آن برای کار اختصاص داده شده است؟ آیا با جابجایی ساکنان منطقه نباید کارهای پژوهشی مردمشناسی انجام شود؟ پس چرا انجام نمیدهید؟ در مورد ثبت آثار طبیعی با توجه به اهمیت فوقالعاده زردکوه چرا اقدامی در این مورد صورت نگرفته است؟ ضرورتهای اطلاعرسانی عمومی در رابطه با نتایج مطالعات در حاشیه سدها چیست؟ چرا نتایج این مطالعات منتشر نمیشود؟ آسیبشناسی شما به عنوان یک از مسئولان میراث فرهنگی در رابطه با کاوشهای میراث فرهنگی در حوزه سد سازی چیست؟ یکی از ترفندهای سدسازان، دادن مجوز کاوش در زمان نزدیک به آبگیری سدهاست؛ به شکلی که در قضیه کارون 3 اصلا فرصت کاوش وجود نداشت؛ شما چه پیشنهادی دارید؟ یکی از تخلفاتی که میراث انجام میدهد؛ دریافت خسارت است نه جلوگیری از ساخت یا عدم صدور مجوز؛ این مساله را چطور آسیبشناسی میکنید؟ چرا سازمان میراث فرهنگی منطقه حساسیتهای لازم را ندارد؟ حال پاسخ مسئول مربوطه را در ادامه گزارش بخوانید.
گزارشها در پژوهشکده باستانشناسی موجود است
«مطالعات باستانشناسی پروژههای سدسازی وزارت نیرو به صورت متمرکز و تحت عنوان کاوشهای نجاتبخشی در پژوهشگاه میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری کشور و توسط پژوهشکده باستانشناسی برنامهریزی، تدوین و اجرا میشود.» این اظهارنظرات بهمن عسگریسوادجانی، مديركل ميراث فرهنگی، صنايعدستی و گردشگری استان چهارمحال و بختياری است. به گفته او ادارات کل میراث فرهنگی استانها در مورد کم و کیف انجام مطالعات دخالتی در آن موضوع ندارد و مطالعات مذکور صرفا به اطلاع استان رسانده میشود. عسگریسوادجانی میافزاید: براساس اطلاع ما مطالعات باستانشناسی سدهای یک، دو و سه و سد کوهرنگ در مرحله بررسی و شناسایی انجام شده است و در مورد کاوش باستانشناسی قرار گرفته و گزارشهای فعالیت به طور کامل در پژوهشکده باستانشناسی موجود است.
حق آگاهی و مداخله مردم در آثار ملی
با ارزیابی پاسخ مدیرکل میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری استان چهارمحال و بختیاری پی بردیم که عملکرد ایشان کاملا منفعلانه است، چراکه به صراحت اعلام شد استان دخالتی در این موضوع ندارد. حال علامت سوال بزرگی ایجاد شده که استان دقیقا در چه نوع کارهایی دخالت دارد؟ در مورد ارجاع دادن خبرنگاران و افکار عمومی به گزارشهای باستانشناسی در پژوهشکده باستانشناسی هم باید گفت که چرا نباید یک نسخه از نتایج این گزارشها در این استان وجود داشته باشد تا در صورت مراجعه افکار عمومی به کمک آن مطالعات به پرسشهای خبرنگاران و مردم پاسخ داد. از سوی دیگر، در مورد بررسی میدانی سدها حتما باید این موضوع را مدنظر قرار دهیم که علاوه بر گزارش تخصصی که تاکنون منتشر نشده است، لازم است تا گزارش عمومی این پروژهها نیز در مطبوعات و رسانههای محلی منتشر شود تا مردم در آثاری که ادعا میشود ملی است، حداقل آگاهی پیدا کنند، چراکه هر ایرانی در هر چیزی که ملی محسوب شود، حق آگاهی و حتی مداخله دارد.
کد خبر 182881
نظر شما