چمدان : خانهای است که نخست اندرونیاش ساخته شده و بعدها «بیرونی». اوستای حمامی، فقط برای یک بازدید سرسری از بیرون، از «مصدق» یک اسکناس 100 تومانی «دستخوش» گرفته است. به این دلیل که زادگاه و خانه کودکیهای مصدق بوده است. خانه «عشرتالدوله» خواهر بزرگ «محمد مصدق» در منطقه 12 و در محله «وزیر دفتر» واقع شده. نرسیده به میدان «شاپور» و خیابان «وحدت اسلامی». خانهای 970مترمربعی که قدمتش به بیش از 150 سال میرسد و از نظر معماری در دوره «قاجار» منحصربهفرد است. گزارش ما را درباره زادگاه کسی بخوانید که نفت ایران را ملی کرد.
فرشاد شیرزادی در همشهری نوشت:«مهدی اخوت» یکی از مالکان خانه چای میریزد و از ما پذیرایی میکند. سیبک گلویش بالا و پایین میرود و یکی، 2 جرعه چای گرم مینوشد. نگاهی به سقف چوبی خانه عشرتالدوله میاندازد که بخش قابل توجهش چوبی است: «بخشی از سقف این خانه چوبی است؛ چوب خاصی که نیاز به نگهداری دارد. ما برای حفظ این خانه دست به ظاهر آن نزدهایم. حتی دستگیره درها را که در زمان ناصرالدین شاه از فرنگ آورده بودند به همان شکل حفظ کردهایم. اگر میخواستیم به یک اشاره میتوانستیم زمین این خانه را به بساز بفروشها بدهیم و آنها هم آن را تخریب کنند و از نو بسازند اما چون میدانیم که این خانه از نظر تاریخی ارزشمند است آن را حفظ کردهایم.
چشمداشتی هم نداریم که بخواهیم سودی ببریم. به دلیل شخصی دوست دارم این خانه نگهداری شود. حتی گردشگران تهرانی نیز چند بار خواستهاند که این خانه را برای پذیرایی گردشگران با غذاهای سنتی به محلی برای کسب درآمد تبدیل کنند. اما تنها به دلیل نگهداشت خانه با این کار هم مخالفت کردهایم. پدربزرگ مادریام برایم نقل کرده است که عشرتالدوله، خواهر مصدق برای حفظ این خانه پول یک خانه شش دانگ را در این ملک خرج کرده. شیشههای این خانه نیز قدیمی و انحناهایش مربوط به شیشهگری دوران ناصرالدین شاه است. ما همه را به همان شکل حفظ کردهایم.»
وکیل میگیریم
اخوت که اکنون خواهرش در زادگاه مصدق زندگی میکند میگوید: «3 برادر من در آلمان، فرانسه و تهران زندگی میکردند که دو نفرشان به رحمت خدا رفتهاند من وصی پدر و مادرم هستم. میتوانم وکیل بگیرم و برای خرید خانه از سوی شهرداری تهران کار را تسهیل کنم. اگر وکیل بگیرم این کار 6 ماه تا یکسال به طول خواهد انجامید. البته در عین حال شهرداری میتواند برای سهولت کار، سهم ارث هریک از وراث را بدهد. در دوره جدید شورایشهر تهران، احمد مسجدجامعی عضو شورای شهر تهران قولهای مساعدی برای خرید این خانه داد. در دیدار من با ایشان، محمد هاشم اکبریانی شاعر و نویسنده نیز حضور داشت. مسجدجامعی در واپسین دیدارمان گفت: این خانه را میخریم و یک خیابان نیز در تهران به نام مصدق نامگذاری خواهیم کرد.»
اسکناس 100 تومانی دستخوش مصدق بود
چای اخوت نیم خورده و سرد روی میز است. چشمهایش بفهمی نفهمی درخششی دارد. حالا نگاهش را از سقف میگیرد و ادامه میدهد: «هر وقت که از سر کار به خانه عشرتالدوله میرفتم بساط حمام را آنجا برپا میکردم. حالا در این حمام قفل است و کسی از آن استفاده نمیکند. یک اوستای حمامی هم آنجا بود که همیشه به دیگران میگفت آب حمام سرد است! او با من البته خوشوبش میکرد. خوشصحبت بود. این استاد حمامی یکبار خاطرهای تعریف کرد: «سال 1328 بود که مرد قدبلندی را دیدم که در مجلس شورای ملی نماینده بود. خوشپوش و ادکلنزده. لباس شق و رقی بر تن داشت. سرم را بالا گرفتم و بهصورتش زل زدم. باورم نمیشد که مصدق را دیدهام. او از چند و چون خانه پرسید و به من گفت که در دوران کودکی، خاله و خواهرش او را در همین حمام میشستند و از همین در کوچک حمام بیرون میدادند. به او گفتم که این خانه اکنون در دست مالکانش است و کسانی آن را خریدهاند. به او گفتم که میتوانم به مالکان بگویم تا درون خانه را ببیند. اما مصدق قبول نکرد و گفت نمیخواهد برایشان مزاحمت ایجاد کند. یک اسکانس 100 تومانی تا نخورده به من دستخوش داد و رفت.»
9 میلیارد ارزش ملک
مهدی اخوت یکی از وارثان این ملک و وصی اصلی خانه و وکیل وراث خانه میگوید: «در دوره قبل شورای اسلامی شهر تهران، شهردار وقت منطقه 12 این خانه را دید و خوشحال بود که به قیمت 9 میلیارد تومان در سال 1395 میتواند آن را بخرد. شهردار منطقه روز بعد از آنکه با ما سر قیمت 11میلیارد تومان چانه زد و این رقم را به 9 میلیارد تومان تقلیل داد و موافقت ضمنی ما را هم جلب کرد با روزنامه شرق گفتوگویی انجام داد و عنوان کرد که زادگاه مصدق از سوی شهرداری تهران خریداری خواهد شد. اما پس از آن خرید ملک 150 ساله قجری به فراموشی سپرده شد.»
اهمیت سبک معماری خانه
«محمد هاشم اکبریانی» شاعر و نویسنده که از چند و چون موضوع خانه عشرتالدوله باخبر است میگوید: «این بنا علاوه بر اینکه خانه خواهر مصدق است یک بنای تاریخی و با سبک معماری خاص ایرانی است که باید حفظ و نگهداری شود. وارثان هم دنبال این بودهاند که این بنا خریداری شود. اما برای اینکه چنین امکانی شدنی باشد یا نه، با توجه به وضعی که شهرداری تهران دارد نمیتوانم پاسخ قطعی بدهم. به گمانم این اتفاق باید بیفتد. چون خانههایی از این دست بخشی از هویت تهران و هویت ملی ما به شمار میروند. لازم است که در حفظ و نگهداری و نمایش آن به گردشگران خارجی تلاش کنیم. میدانم که این خانه، خانه خواهر مصدق است. بخشی از موضوع به ارتباط این بنا با شخصیت دکتر مصدق بازمیگردد و بخش عمده اهمیتش معماری خود ساختمان است. این بنا به همین دلیل اهمیت دارد و البته حضور مصدق در آن اهمیتش را پررنگتر میکند. معماری این ساختمان مربوط به دوره قاجار و با همان سبک ساخته شده است. این خانه همچنان حفظ شده و به دلیل مشکلاتی که برای فروش و انحصار وراثتش داشتهاند همچنان به همان شکل باقی مانده. مشکل اصلی مربوط به وارثان است. تا جایی که میدانم قرار است درباره خرید این ملک تصمیمگیری شود ولی تصمیمگیری نهایی هنوز انجام نگرفته است.»
احمد مسجدجامعی:وارثان نماینده معرفی کنند
در مورد تلاشها و کارهای انجام شده برای خرید عمارت عشرتالدوله با عضو شورای اسلامی شهر تهران گفتوگو کردیم. «احمد مسجدجامعی» میگوید که تجربههای مشابه خرید چنین عمارتهایی وجود دارد و در صورتی که وراث نماینده معرفی کنند شهرداری آمادگی خرید این ملک را دارد.
عمــارت «عشرتالدوله» ارزش معماری و تاریخی دارد؟ و آیا کاری برای تملک آن صورت گرفته است؟
این خانه، تاریخی و ارزشمند است. خاندان مصدق هم در این محله و منطقه حضور داشتند. بیمارستان «نجمیه» متعلق به آنها بود. مسجدی هم که آنجاست زیبا بود. اما تخریب و نوسازی شد. در جلسهای درباره «تهرانگردی» موضوع این خانه را در شورایشهر مطرح کردم. تصمیم گرفته شد که این خانه را از نزدیک بازدید کنیم. برای تملک این خانه باید یکی از وراث نمایندگی صاحبان ارث را عهدهدار شود. در غیر این صورت کار به نسبت دشواری را پیش رو داریم. البته خانههایی را که شمار مالکانش بیش از اینها بوده هم به تملک شهرداری درآوردهایم. در آن موارد برخی مالکان حقوق خود را دریافت میکردند و برای برخی دیگر از مالکان توسط دستگاه قضایی، پول در حساب دادگستری واریز شده است. در مورد خانه «عشرتالدوله» اگر «مهدی اخوت» نمایندگی مالکان را عهدهدار باشد موضوع جدی خواهد شد.
تجربه مشابهی برای تملک چنین خانههایی وجود دارد؟
ما تجربهای نیز درباره خانه خاندان «اتحادیه» در لالهزار داشتهایم. وراث این خانه حدود 150 نفر بودند. پول آن خانه از طریق دستگاهی ثالث به حسابشان واریز شد که از آن طریق توانستند پس از مرحله قیمتگذاری به پولشان دست یابند. در مورد خانه «اتحادیه» این تجربه عملیاتی شد. خانههای ارزشمند تاریخی دیگری بودهاند که بخش خصوصی به دلیل علایق شخصی تملک کرده است. خانه «مدرس» چنین بود. شهرداری مکلف به خریدش شد و اکنون براساس ضوابطی، میراث فرهنگی از آن استفاده میکند.
در این فرایند از سرمایهگذاران بخش خصوصی هم میتوان بهرهمند شد؟
افرادی هستند که علاقهمند به شخصیتهای تاریخیاند که میتوانند در این امر به شهرداری بپیوندند. در صورتی که شهرداری این خانه را خریداری کند میتواند مرکزی برای هنرهای سنتی شود که با ساز و کار و معماریاش همخوانی دارد یا میتواند موزه تاریخی شود. قیمتگذاری خانه نیز برعهده کارشناس رسمی دادگستری است. در معاملاتی از این دست، از آنجا که طرفشان دستگاههای رسمی هستند کارشناس دادگستری وارد عمل میشوند. اگر در این مجموعه حتی یکی از مالکان حضور نداشته باشد معامله انجام نمیشود.
چه تضمینی برای حفظ ویژگیهای معماری و میراثی این عمارت در کاربری جدید وجود دارد؟
کاربری عمارت «عشرتالدوله» را میتوان بهگونهای تعریف کرد تا در اختیار مجموعه و مدیریتی باشد که ارزش آن را بداند و موجب استهلاکش نشود. گاهی در حاشیه بودن سبب از بین رفتن خانه میشود. اما از طرف دیگر اگر نیاز به قفسهبندی و رفتوآمد زیاد هم باشد باز هم مستهلک خواهد شد. در یک کلام، مدیریتی که آنجا مستقر میشود باید ارزش عمارت را بداند.
نظر شما