چمدان : این نخستین بار نیست که سنگ قبر یکی از مشاهیر و مفاخر اعم از بازیگر، بازیکن ورزش، ادیب، نویسنده، سیاستمدار، شاعر، موسیقی دان و ... شکسته می شود. نکته تأسف بر انگیز آن است که هتک حرمت قبور این مشاهیر معمولاً پیگیری هم نمی شود و به انداختن سنگ جدیدی اکتفا می شود. این در حالی است که قبور برخی دیگر از این افراد در طرح های توسعه یا بهسازی و نوسازی آرامستانها دستخوش تغییرات می شود. این بار نیز سنگ قبر محمد علی فروغی دچار چنین فرجامی شده و هنوز مشخص نیست چرا این اتفاق رخ داده است.
[caption id="attachment_181264" align="aligncenter" width="800"] سنگ قبرمحمد علی فروغی پس از شکستن/ عکس: مورخان[/caption]
محمدعلی تجددخواه، روشنفکر، مترجم، ادیب و سخنشناس، فیلسوف، تاریخدان، روزنامهنگار، سیاستمدار، دیپلمات، نمایندهٔ مجلس، وزیر و نخستوزیر ایران بود. نخستین کتاب دربارهٔ فلسفه غرب (سیر حکمت در اروپا) به دست او نوشته شد. فروغی آثار بسیاری از شعرای فارسی نظیر سعدی و حافظ و فردوسی را تصحیح کرد و فرهنگستان ایران را تأسیس نمود. وی در کنگره هزاره فردوسی نیز شرکت داشت. علاوه بر اینها، فروغی آثار متعددی دربارهٔ تاریخ (به ویژه تاریخ ایران باستان) به رشته تحریر درآورده است.
[caption id="attachment_181263" align="aligncenter" width="800"] سنگ قبر فروغی پیش از شکستن/ عکس:مورخان[/caption]
محمدعلی فروغی از فعالان و مبارزان مهم انقلاب مشروطه ایران بود.وی در زمان جنگ جهانی اول، ریاست هیئت اعزامی ایران به کنفرانس صلح پاریس (۱۹۱۹) و جامعهٔ ملل را برعهده داشتهاست. وی چند بار وزیر، دو بار نمایندهٔ مجلس شورای ملی و یک بار رئیس دیوان عالی تمیز (دیوان کشور) شد. در سال ۱۳۰۴، پس از تصویب انقراض دودمان قاجار، که خود در آن نقش تعیینکنندهای داشت، کفیل نخستوزیری شد. با انتقال سلطنت از قاجار به پهلوی، فروغی به عنوان اولین نخستوزیر در دوره پهلوی، مراسم تاجگذاری رضاشاه را در اولین قدم برگزار کرد. در دومین دوره نخستوزیری او، کشف حجاب اجباری یکی از جنجالبرانگیزترین رویدادهایی بود که به وقوع پیوست. فروغی از مدتها قبل با آتاتورک آشنایی داشت و به اصرار او، رضاشاه سفری به ترکیه داشت و این وقایع، به دنبال این سفر رضاشاه انجام شد.
[caption id="attachment_181265" align="aligncenter" width="1100"] سجاد عسگری از فعالان میراث فرهنگی تهران خبر می دهد که 21 تیرماه ماه که از ابن بابویه بازدید داشته این سنگ قبر سالم بوده است. همچنین برخی از فعالان میراث فرهنگی و گردشگری هم تأکید می کنند این سنگ قبر تا هفته پیش سالم بوده است.[/caption]
بعد از این که میان فروغی و رضاشاه اختلافاتی افتاد، فروغی فعالیت سیاسی را رها کرد و به کارهای علمی پرداخت، تا این که سرانجام در جریان جنگ جهانی دوم، در شهریور ۱۳۲۰ ایران توسط متفقین اشغال شد. این باعث شد تا مجدداً از فروغی برای قبول نخستوزیری دعوت کنند و پس از گذشت چند سال، دوباره به سیاست بازگشت. از مهمترین اقدامات او در سومین دوره نخستوزیری، استعفای رضاشاه از سلطنت بود. متن استعفای رضاشاه، توسط فروغی نوشته شد و به امضای شاه رسید و سلطنت به محمدرضا پهلوی انتقال یافت. فروغی اولین نخستوزیر در دوره محمدرضاشاه نیز شد. با برکناری رضاشاه، ایران به جمع حامیان متفقین پیوست و خطرات احتمالی جنگ میان ایران و متفقین، مانند تجزیه ایران توسط متفقین، مرتفع شد.
[caption id="attachment_181267" align="aligncenter" width="800"] یکی از مخالفین فروغی، عباس اسکندری مدیر روزنامه سیاست ارگان نمایندگان اقلیت دوره پنجم مجلس بود که با مدرس نیز همکاری داشت. از مخالفین دیگر فروغی، محمد مصدق نماینده مجلس در دوره ششم قانونگذاری بود. مصدق به همراهی فراکسیون اقلیت که آیتالله مدرس نیز عضو آن بود، در هنگام معرفی کابینه حسن مستوفی در شهریور ۱۳۰۵ مطالبی در مخالفت با دو وزیر پیشنهادی دولت، حسن وثوق و محمد علی فروغی، ابراز میدارد. مجید تفرشی، پژوهشگر و تاریخشناس دربارهٔ اختلاف فروغی با مصدق و مدرس میگوید:«در دورههای پایانی حکومت قاجار و اوایل دوره پهلوی یعنی دورههای پنجم و ششم مجلس، نبردی بین جناح فروغی که جزو موافقان کودتا و تغییر حکومت از قاجار به پهلوی بودند و کسانی که مخالف این جریان بودند مثل مدرس و مصدق وجود داشت که در این جنگ بیشترین حمله به فروغی بود که در مجلس ششم این حملات به اوج رسید؛ البته این به معنی این نیست که همیشه این دو بهطور مدام در حال جدال بودند. بلکه دورانی هم بودهاست که این دو همزیستی فکری و سیاسی هم داشتهاند. اما در خصوص مناقشه مصدق و فروغی در خصوص کاپیتولاسیون هم تجربه نشان داد که فروغی هم میلی به کاپیتولاسیون نداشت. چنانچه طی سالهای بعد از این دعوا و مناقشه، فروغی نیز کاپیتولاسیون را ملغی کرد. »[/caption]
محمدعلی فروغی در سن ۶۵ سالگی،در روز جمعه ۶ آذر ۱۳۲۱ ساعت ۱۵ بعدازظهر بر اثر سکته قلبی در تهران درگذشت و در آرامگاه خانوادگی در آرامگاه ابن بابویه در شهر ری به خاک سپرده شد.
[caption id="attachment_181269" align="aligncenter" width="600"] البته فروغی موافقان زیادی هم دارد از جمله ملکالشعرا بهار، مجتبی مینوی، علامه قزوینی، میرزا ابوالحسن جلوه، میرزا طاهر تنکابنی، جلال همایی، حسین سمیعی، حبیب یغمایی، میرزا عبدالعظیم قریب، داریوش آشوری، موسی غنینژاد و صدها دانشمند دیگر خدمات فرهنگی فروغی را ستودهاند. علیاکبر سیاسی شخصیت فروغی را مانند یک تابلوی نقاشی گرانبها میداند. علیاصغر حقدار در پیشگفتار کتاب آداب مشروطیت دول اشاره میکند که «فروغی یکی از نادرترین روشنفکران با بصیرت ایرانی بود که حلقه ارتباط میان گفتمان فرهنگی و کنش سیاسی را در خود بوجود آورد.»[/caption]
[caption id="attachment_181271" align="aligncenter" width="550"] «يادداشتهاي روزانه محمدعلي فروغي از سفر كنفرانس صلح پاريس» کتابی بود که حداد عادل در مجلس به محمد جواد ظریف هدیه داد.| اعتماد نوشت: اين كتاب خاطرات فروغي را در سال ١٩١٨ روايت ميكند. كنفرانس صلح پاريس نام كنفرانسي بود كه از ۱۸ ژانويه ۱۹۱۹ تا ۲۱ ژانويه۱۹۲۰ به طول انجاميد. قرار بود در اين كنفرانس كشورهاي برنده جنگجهاني اول، سهم خود را از پيروزيها تعيين كنند و ايران به عنوان كشور «بيطرف» در جنگ كه خسارتهاي بسياري از اين جنگ ديده بود، با دعاوي اصلي «گرفتن غرامت» تحت يك هيات عاليرتبه كه فروغي به عنوان رييس ديوان تميز، مسووليت كار حقوقي تيم مذاكرهكننده را بر عهده داشت، به پاريس رفت. با شكست آلمان و متحدان آن در جريان جنگ جهاني اول، مقدمات امضاي قرارداد پايان جنگ و ترك مخاصمه بين طرفهاي درگير فراهم آمده بود و كارشناسان مالي و اقتصادي كه پس از پايان جنگ اول جهاني، به حساب هزينهها و خسارات وارده بر كشورهاي متخاصم رسيدگي كرده، خسارات جنگ را بيش از ٣٣٠ ميليارد دلار برآورد كردند و براي جبران اين خسارت، شرايط سنگيني را بر شكستخوردگان تحميل كردند. از ايران تيم مذاكرهكننده براي گرفتن حق و حقوق ايراني راهي پاريس شد كه اين تقريبا دو سال (١٧ دسامبر ١٩١٨ تا ١١ آگوست ١٩٢٠/ ٢٥ آذر ١٢٩٧ تا ٢٠ مرداد ١٢٩٩) به درازا كشيد.[/caption]
[caption id="attachment_181272" align="aligncenter" width="557"] كار درخور تحسين فروغي، فيشبرداري دقيق از تمامي جزييات مذاكرات و آنچه است كه در پاريس ميگذرد. ايران از اين كنفرانس در پي گرفتن اين حقوق بود: الغاي فوري قرارداد ١٩٠٧، برچيده شدن گارد سفارتخانهها و كنسولگريهاي خارجي در ايران، استرداد تمامي سرزمينهاي به زور گرفته شده از ايران، جبران خسارت اقتصادي ناشي از جنگ جهاني بر ايران، لغو كاپيتولاسيون و تعطيل شدن محاكم كارگزاري مربوط به رسيدگي به امور خارجيان. در حقيقت هيات مذاكرهكننده ايراني در پي تضمين «استقلال» و «تماميت ارضي» كشور ايران بود كه انگلستان براي آن خواب «مستعمره» ديده بود. خواستههاي ايران در اين كنفرانس ره به جايي نبرد چرا كه شركتكنندگان در كنفرانس صلح پاريس بر اين باور بودند، اين كنفرانس درباره كشورهاي متخاصم در جنگ است و ايران در عمل در جنگ جهاني اول اعلام «بيطرفي» كرده است. با وجود ايران، نطق فروغي در كنفرانس صلح پاريس براي تاريخ ايران باقي ماند و هرچند ايران به هيچ كدام از حقوق حقه خود نرسيد اما شركت در معاهده ورساي كه سنگ بناي «جامعه ملل» را پديد آورد، سبب شد ايران به عنوان يكي از بنيانگذاران اين نهاد جهاني و به عنوان نخستين كشور عضو مسلمان جامعه ملل بتواند نقشههاي انگلستان براي تجزيه و تحتالحمايه ساختن ايران به آب كند.[/caption]
[caption id="attachment_181275" align="aligncenter" width="634"] بر پایه کتاب فراموشخانه و فراماسونری در ایران، نوشتهٔ اسماعیل رائین، پدر فروغی از متأثران میرزا ملکم خان از پیشکسوتان ترویج فرهنگ غرب و فراماسونری در ایران بود و فروغی هم از فراماسونهای ایران شد. به گفتهٔ رائین، وی در ۱۲۸۶ شمسی در ۳۲ سالگی از بنیانگذاران لژ بیداری ایران بود و به مقام استاد اعظم با عنوان خاص چراغدار نائل شد.حسین مکی مؤلف تاریخ بیست ساله ایران در معرفی او چنین مینویسد: «یکی از مهرههای شطرنج سیاسی ایران دردوران مشروطیت و انقراض سلسله قاجار و روی کار آوردن رضاخان پهلوی، میرزا محمدعلی خان فروغی (ذکاءالملک) بودهاست. او یکی از فراماسونهای باهوش و تحصیلکرده و دانشمند و صاحب تألیفات در ادبیات و حکمت و فلسفه میباشد.»[/caption]
کد خبر 181261
نظر شما