چمدان :«فتحعلی شاه در دینداری خیلی تظاهر میکرد و مخصوصاً در اظهار ارادت به خانواده پیغمبر(ص) از بذل مال مضایقه نمیکرده و به سادات احترام میگذاشته حتی با سید حسن تقوی تهرانی صیغه اخوت خوانده و به او اخوی میگفته است به همین مناسبت اولاد آقا حسن به سادات اخوی معروف شدهاند.» (شرح زندگانی من، عبدالله مستوفی، چاپ یکم، جلد یکم، ص 53)
اما هنوز هم میتوان رد پای این خاندان را در تکیهای جستجو کرد. موقوفه حسینیه سادات اخوی در پامنار (خیابان مصطفی خمینی) بعد از چهارراه سرچشمه کوچه افشار چهارراه حسینیه قرار دارد. حسینیهای یادگار از دوره قاجار که همچنان پابرجاست و اعیاد و مناسبتهای مذهبی گوناگونی در آن اجرا میشود. هم اکنون متولی آن سید محمود سادات اخوی از نوادگان واقف سید ابراهیم سادات اخوی است.
[caption id="attachment_181189" align="aligncenter" width="1100"] عکس و گزارش میدانی: مریم اطیابی[/caption]
[caption id="attachment_181191" align="aligncenter" width="800"] تکیه سادات اخوي در محله تاريخی عودلاجان يکی از 5 منطقه حصار صفوی قرار دارد.[/caption]
اگر ردپای این تکیه و خاندان سادات اخوی را در تاریخ جستجو کنیم به مقاله جواد بشری در آینه پژوهش شماره 129 مرداد و شهریور 1390 در صفحات 74 تا 75 میرسیم که در آن آمده است: حاج میر سید علی، برادر بزرگتر سادات اخوی تقوی تهران (این سلسله از سادات به امام محمد تقی (ع) باز میگردد) در دوره خود محسوب میشود. در کتاب المآثر و آلاثار جلد 1 از چهل سال تاریخ ایران، ص 272، اعتمادالسلطنه درباره او آورده است: «حاج سید علی طهرانی: از سلسله سادات اخوی از افاضل دارالخلافه است. در معقول و منقول رنجها برده، از سخن طرازی به پارسی و تازی هر دو توانا است. نیمه شعبان را که میلاد حضرت بقیهالله است جشنی شایع ساخته و در تجدید و تشیید بنیان خانهای که ما بین او و برخی از بنی اعمامش مشترک است و حسینیه متبرک جناب جلالت مآب میرزا اسمعیل خان امین الملک، وزیر خزانه عامره مبلغی گزاف پرداخته، زادالله توفیقه.»
یحیی دولت آبادی هم در کتاب حیات یحیی جلد 1 چاپ پنجم صفحه 249 درباره این تکیه نوشته است: «سادات اخوی سلسله بزرگی هستند در تهران. مردم به آنها اظهار ارادات میکنند. فتحعلی شاه قاجار به جد آنها اخوی میگفته، از این سبب آنها را به این اسم میخوانند. سادات اخوی تکیه روضهخوانی مفصلی دارند که شب عاشورا شمع و چراغ بسیار در آن تکیه روشن و نذر و نیاز به آنجا برده میشود؛ به حدی که جمعی از فقرای آنها از این راه معاش مینمایند، و هم در نیمه شعبان باغچه سادات اخوی محل راه معاش مینمایند، و هم در نیمه شعبان باغچه سادات اخوی محل توجه عمومی است. برای جشن میلاد امام دوازدهم- عج الله فرجه- شعرا و ادبا در آن جشن داد سخن سرایی میدهند. حاج میر سید علی اخوی شخص با فضل با ذوقی است. با همه کس آمد و رفت دارد. تمام سال زحمت رونق دادن به جشن نیمه ماه شعبان را میکشد. در این کار نتایجی که در نظر دارد، میگیرد.»
[caption id="attachment_181240" align="alignnone" width="900"] عکس: دریافتی[/caption]
در همان کتاب جلد دوم ص 125 از ارتباط این خاندان با امین السلطان سخن به میان آمده است. همچنین درباره مراسم مذهبی این خاندان و حضور اقشار مردم در آن، عینالسلطنه وصفی جالب در کتاب روزنامه خاطرات عین السلطنه (قهرمان میرزا سالور) جلد دوم صفحه 116 توجه دارد که نقل آن بی فایده نیست: «دیروز عصر با تاج الدین میرزا، خانه سادات اخوی رفتیم. عصر و شب 15 مجلسی دارند که وضیع و شریف میروند؛ اما معلوم نیست چه باید کرد. هر کس به حال خود در میان حیاط و بالای بام و جلو خان عمارت گردش میکند. چای میدهند. قلیان میدهند، اما به طور غیر منظمی. هر کس فنجان چای ببرد، ده نفر دنبال میکند. قلیانی بیاورند سی نفر برای کشیدن حاضر است. سادات هم هرجا ایستاده باشند، برای آن که آب نبات و «شکر پنیر» میدهند، گرد آنها را پانصد نفر بچه و زن و عوامالناس گرفته، [اگر] قدمی بردارند، هجوم میآورند. از این جهت خیلی سخت است ملاقات آقایان. حیاط کوچک، راهرو تنگ، جمعیت زیاد، تمام مجهول مطلق. از طبقه علما و سادات و رجال و شاهزادگان میآیند و میروند. شب را هم گویا آبگوشتی به فقرا میدهند. زن بسیاری در کوچه و خیابان ایستاده بود. برای تماشای زنها هم جمعیتی علی حده ایستاده. چیزی از این مجلس معلوم نمیشود و نمیدانم برای چه میروند. مقصود چیست. مثل اینکه خودم رفتم و نفهمیدم . از حیاط اول به حیاط دوم، از آنجا به بام عمارت پایین آمده در جلوخان ایستادیم و بعد سواره شده، رفتیم.»
در جلد دوم تذکره مدینهالادب ج دوم صفحه 818 هم آمده است که حاج میر سید علی از سال 1299 ق به بعد، این جلسات را شکل داد و در برگزاری آنها، علاوه بر انگیزه مذهبی، انگیزه سیاسی و مبارزه با بهاییها را هم مد نظر داشت. محل برگزاری این جلسات در باغ حجتیه یا تکیه / روضه خانه سادات اخوی واقع در خیابان عینالدوله تهران بود.
درباره حضور امینالسلطان در این مجالس و نیز یکی از چندین کدورتی که بین او و حاج میر سید علی روی داده و لابد پس از حضور او در مجالس شعبانیه تا حدودی برطرف میشده، عبدالحسین خان سپهر در کتاب مرآت الوقایع مظفری صفحات 472 تا 473 مطلبی دارد: «در شب پانزدهم شعبان که شب میلاد حضرت حجت (ع) است، سادات اخوی در تهران در منزل خود جشن میگیرند و اغلب مردم در آنجا حاضر میشوند. صدراعظم نیز ساعتی به حسب معمول در آنجا آمد. حاجی میرزا سید علی از سادات اخوی روی به صدر اعظم کرد که نمیدانستم که تو این همه بی غیرت هستی. صدراعظم او را پاسخ نداد. سبب این حرف این بود که وقتی صدر اعظم معزول [بود] و در قم جای داشت، حاجی میرزا سید علی که از دوستان او بود در عقب او، به قم آمد و هر روز ختم میگرفت که صدراعظم دوباره منصوب شود. پس از آنکه صدراعظم شد، به حاجی هیچ مهربانی ننمود و تلافی محبتهای او را نکرد.»
میر سید علی در شعرسرایی توانمند بود دیوان چهار جلدی داشته که هم اکنون یک جلد آن باقی است. او در 29 محرم 1335 دار فانی را وداع گفت.
زمانی که وارد حسینیه میشوید: دو جمله بر سر در حسینیه خودنمایی میکند: «قال رسول االله: حسین منی و انا من الحسین» که در زیر آن نام حسینیه و واقف آن ذکر شده بود: «حسینیه سادات اخوي، واقف حاج سید ابراهیم سادات اخوی»
سرتاسر حسینیه به پردهها و پارچه نوشتههاي دوره قاجار مزین است. از گذشته رسم بوده به علت تاریکی در شب، زنان پس از نماز صبح در مراسم عزاداري حضور داشتند و میزبان براي صبحانه همچون دوران قاجار با چاي در استکانهاي شاه عباسی و نان قندي از عزاداران پذیرایی میکرد و برای پذیرایی مفصلتر با پنیر لیقوان و نان سنگک عزاداران را مورد پذیرایی قرار میداد.
در حسینیه سادات اخوی همچنان مانند دوره قاجار از صبح تا ظهر هم مانند شب مراسم نوحه و قرائت قران و وعظ و سخنرانی برپا است. هنوز هم قندهای این حسینیه به نشانه تبرک و شفای مریضان برده میشود.
این تکیه از زمان ناصرالدین شاه وقف شده است اما قدمتی بیش از 200سال دارد. در این حسینیه از اول تا سوم محرم پس از اذان صبح تا اذان ظهر آیین عزاداري به شیوه سنتی آن برپا است و سه شب آخر محرم هم روز و هم شب عزاداری است.
[caption id="attachment_181209" align="aligncenter" width="1100"] حسینیه «سادات اخوی» ؛ مقابل در ورودی مردانه | سینیهای پر از استکانهای سنتی معروف به «کمر باریک» روی میز به نظم، چیده شدهاند. هر روز از محرم، پذیراییشان یا قهوه است یا چای و نان قندی. پذیرایی قهوه از زمان قاجار است که سنت آن در این سالها با قهوه ترک محفوظ مانده است[/caption]
[caption id="attachment_181227" align="aligncenter" width="1100"] چادر بزرگی که سقف حسینیه را پوشانده توسط سه ستون علم نگهداری شده است.این چادرها مزین به تکه دوزی هایی دارای معنا و مفهوم خاصی از زمان های گذشته است. قدمت اولین چادر این حسینیه به 80 سال می رسد که توسط مرحوم خیام درشهر اصفهان دوخته شد.هر ساله قبل از شروع ایام عزاداری محرم و فاطمیه خادمان حسینیه سادات اخوی اقدام به برپایی ستون های مرکزی و چادر میکنند.[/caption]
کد خبر 181187
نظر شما