چمدان : «شاید یکی از دیرینهترین نامهای نزدیک به امروز مسجد سلیمان، «سیماش» و بعدها «پارسوماش» باشد اما برجا ماندهترین نام «تُلغَر» بوده است. بعدها این شهر را «جهانگیری و نفتون» و سپس «مسجد سلیمان» نامیدند. هنگامی که «ویلیام ناکس دارسی» بازرگان نفت جوی بریتانیایی که یکی از بنیانگذاران اصلی صنعت نفت در ایران بشمار میآید از کاوشهای نفت یابی در باختر ایران یا کرمانشاهان مأیوس شده بود با رهنمود باستانشناسان فرانسوی قلعه شوش که از مسجد سلیمان دیدن کرده و چشمههای جوشان «بیتومِن» یا قیر کانی را شناسایی کرده بودند، وارد مسجد سلیمان شد و در آنجا مهندسین به استخدام درآمده شرکت دارسی در منطقه نفتون مسجدسلیمان با حفاری چاه شماره 1 در سال 1287 شمسی (1908 میلادی) و فوران آن در روزهای واپسین ناامیدی، نخستین چاه نفت اقتصادی ایران از سوی انگلیسیها را دایر کردند و شهر مسجد سلیمان به تدریج شکل گرفت.
یافتههای باستانشناسی قدمت این شهر را تا دوران عیلامی به عقب میبرد. مسجد سلیمان شهری است خطی و شاید یکی از طولانیترین شهرهای ایران باشد که به دلیل کوهستانی بودن گاه پهنایش به چند صد متر کاهش مییابد اما طول آن بیش از چند کیلومتر است. جاده مسجد سلیمان به شوشتر به خوبی این پهن و باریک شدن را نشان میدهد. در شمال شرقی این شهر تختگاهی به نام «سرمسجد» متشکل از سنگهای قواره شده بیملات وجود دارد که رومن گیرشمن رئیس هیأت فرانسوی باستان شناسی در شوش با پشتیبانی شرکت نفت این صفه را با چندین پلکان که نیایشگران را به بالای تختگاه میرساند، شناسایی و کاوش کرد. در آنجا بقایای وجود دارد که با مصالح تختگاه، سازه کوچک مسجد مانندی بر فراز تختگاه ساخته شده بود که قدیم در آن نماز میگزاردند. هنوز هم پیرزنان در شبهای جمعه بدون آن که از پیشینه این سازه آگاه باشند، آنجا را مقدس دانسته و بر دیوارههای آن شمع میافروزند.
[caption id="attachment_17980" align="aligncenter" width="770"] عکس: پژوهشگاه میراث فرهنگی[/caption]
به دلیل تلقی عامیانه که بناهای عظیم همچون صفه مادرسلیمان در پاسارگاد و تخت سلیمان و...را به سلیمان نبی(ع) نسبت میدادند، اینجا را مسجدِ سلیمان نامیدند. وجود روزنههایی که گاز از آن خارج میشود، گیرشمن را واداشت تا از آن به نام آتشکدهای یاد کند که شعلههای آتش با گاز طبیعی در آن فروزان بوده است.
در کاوشهای گیرشمن المانهایی از یونانی مآبی یا هلنیسم و المانهایی که به آناهیتا نسبت داده شده ( که به نظر من چندان صحیح نیست) در سازههای معماری دو گانهای یافت شده است. دوران هلنی از لشکرکشیهای اسکندر به شرق آغاز میشود و از فتوحات او تا استقرار سلطه روم تا آسیای صغیر و مصر به طول میانجامد (از قرن سوم قبل از میلاد تا اول میلادی). هلنیسم از فروپاشی هخامنشیان تا چیرگی پارتها بر سرزمین ایران را شامل میشود.»
دکترجعفر مهرکیان باستان شناس پیشکوت و متخصص دوره الیمایی با این توضیحات به خبر پژوهشگاه میراث فرهنگی اشاره میکند که در آن آمده است: «سرپرست برنامه پاکسازی و جمعآوری بقایای معماری فروریخته معبد بزرگ و معبد شمال شرقی سرمسجد در شهر مسجدسلیمان خوزستان گفته بود: برنامه پاکسازی و جمعآوری بقایای این معابد که پیشتر توسط گیرشمن مورد کاوشهای باستانشناسی قرار گرفته بود، اجرا شد.» همچنین تأکید شده بود: «برای رعایت کامل اصول فعالیت در محوطههای تاریخی، دقت حداکثری در شناخت بقایای معماری موجود، بهرهگیری کامل از اسناد منتشره از سوی کاوشگران اولیه مجموعه، انجام نظارت مستمر بر جمع آوری بقایای فروریخته معماری و با مشورت استادان و پیشکسوتان امر مقرر شد تیم باستانشناس پیش از هرگونه اقدام مرمتی، جمعآوری بقایای فروریخته، پاکسازی محیطی و فراهم آوردن مقدمات اقدام کند.»
[caption id="attachment_17981" align="aligncenter" width="600"] جعفر مهرکیان باستان شناس[/caption]
فرق پاکسازی با بازگرداندن به حالت اولیه
مهرکیان توضیح میدهد: «در حوزه مرمت شیوهای به نام آناستیلوز (بازسازی سبکی) هست که درباره برگرداندن به حالت اولیه سخن میگوید که به معنای دوباره چینی است. در بنا بر اساس مطالعه دقیق مصالح را دوباره سوار میکنند و این شیوه بیشتر در بناهایی با مصالح سنگی و در بعضی مواقع بناهای آجری کاربرد دارد. مثلاً وقتی اثری فرو میریزد، ابتدا مستندنگاری دقیق سنگ به سنگ را انجام میدهند، سپس در یک پلان مدیریتی و برنامه مصوب، در یک بازه زمانی که سرعت اهمیت چندانی ندارد بر اساس مطالعات دقیق مرمتی و استحکام بخشی، سازه چنان باز پیرایی میشود که برای نسلهای آینده توهم اصالت آن بوجود نیاید.»
این متخصص دوره الیمایی میافزاید: «هرچند سرمسجد یک نیاشگاه الیمایی است اما گیرشمن گفته است که دو نیایشگاه در روی تختگاه سرمسجد ساخته شده که یک قسمت آن مظاهر المانهای یونانی است و قسمت دیگر ایرانی اما به نظر من بیشتر به دلیل خوشایند دربار ایران چنین گفته وگرنه، آثار سرمسجد دارای المانهای هلنیستی (یونانی مآبی) است. بنابراین با توجه به قدمت و اهمیت آثار ریزش کرده، این گونه نیست که هر کسی به بهانه پاکسازی اصول یاد شده را نادیده گرفته و زیر پا بگذارد چرا که بسیاری از شواهد نیازمند دقت موشکافانه است.»
بازی با واژگان یا عوام گرایی باستان شناسی
او ادامه میدهد: «پیشتر، حدود یکسال مهندس عطایی، کارشناس ارشد مرمت در این راستا با دقت فراوان برای دستیابی به این مهم در سرمسجد مستندنگاری کرد. آنچه امروز از خبر پژوهشگاه مشهود است نوعی عوامگرایی و پوپولیسم در باستانشناسی قرن 21 ایران است. این خبر برای برخی جالب و خوشایند باشد اما من به عنوان متخصص این دوره به شدت به این اقدام اعتراض دارم. برچه اساسی این باستانشناس از سوی پژوهشگاه به سرمسجد آمده است؟ با کدام مجوز؟ آیا معاونت حفظ و احیا محوطهها، بناها و بافتهای تاریخی از موضوع اطلاع دارد؟ نظر پژوهشکده حفاظت و مرمت چیست؟ آیا طرح و برنامهای ارائه شده است؟ آیا مستندنگاری لازم انجام شده است؟ آیا این سنگها درجا مستندنگاری شدهاند؟»
چرا از ماحصل علم دیگران بهره نمیگیریم
این باستانشناس پیشکسوت به تخت جمشید و سنگهای موجود در محوطه آن اشاره میکند و میافزاید: «ما نمیتوانیم این سنگها را به بهانه پاکسازی جابه جا کنیم. این اصلاً کار ما نیست. من لحظه نخست خواندن خبر احساس کردم شاید منظور از پاکسازی جمعآوری زباله از محوطه سرمسجد است. اما بعد دیدم سنگها روی هم قرار گرفته است. اینجا حدود یکسال مستندنگاری شده است، آیا باید ماحصل یک مستندنگاری علمی چنین شود؟. متأسفانه در سازمان میراث فرهنگی به یکباره حافظهها پاک میشود و فراموش میشود که پرس و جو کنند آیا در گذشته در اینجا کاری انجام شده، به هر حال یکسال فردی عمر علمیاش را صرف مستندنگاری کرده یا خیر، هرچند آن کارشناس خودش امروز نیست اما ماحصل علمش که موجود است چرا به آن رجوع نکردهاند. امروز آنچه در سرمسجد اتفاق افتاده را چگونه توجیه میکنند؟»
پاکسازی ممنوع!
مهرکیان با تأکید بر این که در مرمت بناهای تاریخی، آثار فریز میشود، تشریح میکند: «درچنین حالتی به عنوان مثال اگر ما یک کیسه پرآب را داخل فریزر گذاشتیم به همان صورت شکل میگیرد و هرگونه دخالت ما شکل جدیدی به آن میدهد. در مرمت هم ما نمیتوانیم یک محوطه را زیبا کنیم و به دلیل آن که انسانهای باستان، متر و گونیا نداشتند محوطه را به این شکل مرتب کنیم. باید میخ به میخ عین گذشته باشد و همان حالت را حفظ کنیم.»
او بار دیگر تصریح میکند: «من نسبت به اصطلاح «پاکسازی» در سرمسجد و هر اثر تاریخی دیگر به این شکل معترضم. آنچنان که اجازه نخواهم داد به بهانه پاکسازی طاق طویله (تاق تپوله) ایذه (اثر مربوط به دوره ایلخانی- تیموری) دستی به ترکیب مصالح ساختمانی آن بزنند.»
[caption id="attachment_17986" align="aligncenter" width="1100"] سرمسجد[/caption]
کوچکترین حریم سوغاتی ناخوشایند برای سرمسجد
این پیشکسوت باستانشناسی همچنین به تعیین حریم سرمسجد معترض است و میگوید: «مـتأسفانه با حضور مدیران نالایق میراث فرهنگی در طول چند سال گذشته با وجود آن که هزینه را شرکت نفت متقبل میشد برای آن که در تعیین حریم سرمسجد، کمتر میله مصرف کنند، کوچکترین حریم را برای این اثر مهم در نظر گرفتند و تعیین حریم را به تختگاه محدود کردند. این در حالی است که در قسمت خاوری تختگاه که مسیر دسترسی مردم از سوی مسجد سلیمان است، مقدار متنابهی سازههای باستانی در دل زمین مدفون شده است.»
اعتراض به تعیین حریم کلگه زرین
مهرکیان به تپه باستانی کلگه زرین در شهر مسجد سلیمان که به لحاظ قدمت میتواند هم دوره سرمسجد باشد، اشاره میکند و میافزاید: «قرار بود من به عنوان متخصص این دوره و کسی که نسبت به مسجد سلیمان شناخت دارد تعیین حریم کلگه زرین را انجام دهم. همین باستانشناسی که امروز سرمسجد را پاکسازی کرده برای آنجا هم یک حریم کوچکی تعیین کرده است. جالب آن که بعدها آثاری خارج از آن حریم پیدا شد و صدایش را هم در نیاوردند، چون قطعاً حریم کلگه زرین باید وسیعتر باشد. در سالهای گذشته این حریم بارها توسط آتشنشانی، شهرداری، شرکت نفت، شرکت گاز و جاده سازی مورد تجاوز قرار گرفته است در حالی که کلگه زرین میتواند یکی از جاذبههای راستین گردشگری باشد چراکه نیایشگاهی دیرینه را در دل خود جای داده است.»
[caption id="attachment_17989" align="aligncenter" width="480"] عکس : مونا روحانی[/caption]
[caption id="attachment_17988" align="aligncenter" width="480"] عکس: مونا روحانی[/caption]
[caption id="attachment_17990" align="aligncenter" width="470"] عکس: مونا روحانی[/caption]
این باستان شناس در پایان ابراز امیدواری میکند با آغاز مدیریت ایزدی در اداره کل میراث فرهنگی خوزستان که سابقه مدیرکلی پیشین میراث فرهنگی کهگیلویه و بویر احمد و همدان را در کارنامه خود دارا است و به حوزه میراث فرهنگی تا حدودی اشراف دارد شاهد اتفاقات چشمگیری در زمینه میراث فرهنگی و نه جشنوارههای آش و گردشگری صرف در خوزستان باشیم.
کد خبر 17972
نظر شما