چمدان">چمدان - نگهداری از میراثفرهنگی گذشتگان حتی در وضعیتی کاملا بحرانی بهوسعت جنگهای جهانی همچنان وظیفه دولتها و حافظان این آثار است.
برای مثال درمدت جنگ جهانی اول، مقامات شهر ونیز برای حفاظت از ساختمانهای تاریخی این شهر، آنها را سنگربندی کردند و مجسمههای باارزش و عظیم داخل این ساختمانها را به مکانهای امن بردند.
درنخستین روزهای جنگجهانی دوم هم وزارت کار انگلستان باهدف حفاظت از آثار گالری ملی در لندن از بمبافکنهای آلمانی و نازیهای شکارچی هنر، این آثار را به معدن سنگ متروکهای در کوهستان دورافتادهای بهنام مانود ماور در ولز شمالی برد و این معدن سنگ بهمدت چهارسال از بزرگترین شاهکارهای هنری جهان که شامل آثاری از داوینچی، ونگوگ و رامبراند بود محافظت کرد.
معادن محلی سنگ در سدههای هجدهم و نوزدهم اقتصاد این منطقه را پیش میبردند. اما در ادامه جنگجهانی اول تولید سفال و همچنین واردات ارزانتر سنگ از اسپانیا رونق گرفت و سبب شد صنعت سنگ در ولز دچار رکورد شود و اینگونه بسیاری از این معادن تعطیل شدند.
سال 1939 جنگجهانی دوم آغاز شد و ارتش هیتلر بسیاری از کشورهای متفقین را درهمنوردید. دولت انگلستان فهمید که آلمان بهزودی انگلستان را بمباران خواهد کرد. بنابراین، از مردم خواست پناهگاه بسازند. اینمیان وزارت کار اولویت دیگری درپیش گرفت که آن حفاظت از مجموعههای هنری گرانبهایی بود که در گالری ملی در لندن نگهداری میشدند.
پیشاز شروع جنگ، بسیاری از نقاشیهای این گالری به مکانهای مختلفی در ولز انتقال داده شده بودند و وقتی معلوم شد که این مکانها هم اندازه لندن دربرابر بمبافکنهای نازی نفوذپذیر هستند وزارت کار دنبال مکان امنتری گشت.
یکی از طرحهای پیشنهادی، انتقال این آثار به کانادا ازطریق کشتی بود اما کِنِث کلارک مدیر وقت گالری ملی نگران بود که زیردریاییهای آلمانی به کشتی حامل این نقاشیها حمله کنند.
وینستون چرچیل، نخستوزیر وقت انگلستان هم این پیشنهاد را رد کرد و از کلارک خواست که داخل جزیره بریتانیا جایی امن بیابد. در تلگرامی او به کلارک نوشت: «آنها را در غارها و سردابها پنهان کن اما حتی یک تابلو هم نباید این جزیره را ترک کند.»
پساز جستوجوهای بسیار سرانجام بهنظر رسید این معدن متروکه در ولز شمالی که دارای اتاقهای غارمانند بزرگی بود مکانی مناسب باشد. سقف این غار لایهای سنگی به ضخامت حدود 92 متر بود که بهاندازه کافی دربرابر هرگونه بمباران هیتلر مقاوم بود. ازسویدیگر احتمال اینکه بمبافکنهای نازی بخواهند چنین نقطه دورافتادهای را بمباران کنند بسیار کم بود.
بنابراین، کار روی این معدن سنگ فورا آغاز شد. ورودی معدن بهحدی عریض شد که کامیونها بهراحتی بتوانند وارد شوند و جعبهها و صندوقهای محتوی نقاشیها را بدون اینکه آسیبی ببینند به غار ببرند. سپس در غار آلونکهای آجری خاصی ساخته شد که از تابلوها دربرابر دما و رطوبت محافظت کنند.
برای تنظیم هوا در اتاقها، سیستم هواسازی که با کولرهای برقی عمل میکرد درنظر گرفته شد. این سیستم بهحدی خوب کار میکرد که وقتی تابلوها به لندن بازگشتند بیشتر آنها نسبت به وقتی که در گالری ملی نگهداری میشدند در شرایط بهتری بودند و همینمسئله سبب شد که گالری ملی اولین گالری مجهز به سیستم هواساز را در سال 1949 تاسیس کند.
در دوره جنگ، گالری ملی همچنان باز بود و برای تقویت روحیه مردمی که درگیر جنگ بودند در سالنهای این ساختمان که دیگر خالی بودند رسیتالها و کنسرتهای موسیقی برگزار میکرد.
امروزه، معدن سنگی که تابلوهای مشاهیر هنری جهان را نجات داد همچنان متروکه است اما منطقه ولز شمالی به معدنکاوی برای استخراج گرانیتی که برای سنگفرش و کفپوش استفاده میشود ادامه میدهد.
نظر شما