- میدانیم که شما پیراپزشک هستید. بهعنوان اولین سوال بفرمایید از چه زمانی تصمیم گرفتید راهنمای تور شوید؟
خب در واقع باید بگویم روند شغلی من برعکس بود. به طوری که پیشاز آنکه پیراپزشک بشوم (سال 2015 واجد شرایط کار شدم) به مدت 8 سال مداوم بهعنوان لیدر برنامههای اکتشافی در تمام دنیا کار میکردم. بعد از سالها با کسی آشنا شدم که الان همسرم است و احساس کردم که به زندگی تاحدی با ثباتتر نیاز دارم اما من هیچ هیچ حرفهای نمیدانستم. بنابراین در دانشگاه ثبتنام کردم و بهعنوان پیراپزشک مهارت کسب کردم. این مهارت و علاقهام به من اجازه داد هم شوقم به سفرهای ماجرایی را دنبال کنم و هم پیراپزشک باشم. کمااینکه در بسیاری از برنامههای اکتشافی بهجای اینکه فقط راهنما باشم، بیشتر بهعنوان پزشک شرکت میکنم.
- بعد از جنگ جهانی دوم، مفهوم گردشگری بهطوری اساسی تغییر کرد و از کالایی شیک که فقط برای ثروتمندان و محققان اکتشافی بود به کالایی برای همه تبدیل شد، تاجاییکه امروزه انواع مختلفی از گردشگری را میبینیم. شاید بد نباشد اگر کمی از تفاوت میان طبیعتگرد و گردشگر فرهنگی از منظر روحیه ماجراجویی، علایق مختلف و ... صحبت کنیم. بهنظر شما واقعا این تفاوت وجود دارد یا خیر؟
به عقیده من تفاوت آنگونه که شما توصیف کردید وجود ندارد. گردشگران ماجرایی بسیاری هستند که به بخش فرهنگی مناطق مشخصی علاقهمندند اما برای اینکه برای مثال بتوانند از اهرام مِراوه در سودان یا نقاشیهای دیوارههای غارهای آتشفشانی کوهستان تیبستی در چاد دیدن کنند به تجربه و مهارت بالایی از هماننوع گردشگری ماجرایی نیاز دارند که در برنامههای اکتشافی بهکار میروند. بنابراین میتوان گفت که این دو سبک در هم تنیده هستند. اما اگر بخواهیم از گردشگری عمومی حرف بزنیم که در آن هزاران نفر از مردم به سایت گردشگری خاصی هجوم میبرند، در اینمورد برای مثال میتوانم به سفر با کشتیهای کروز اشاره کنم، در آنصورت به سرزمین کاملا متفاوتی وارد میشویم که برای من کاملا ناشناخته است و صادقانه بگویم به آن علاقه ندارم. واقعیت این است که از آغاز دوران پساز جنگ جهانی دوم در کل، دستکم در اروپا و آمریکای شمالی و در سالهای اخیر در بخشیهایی از آسیا و اقیانوسیه، به دلیل افزایش ثابت حقوق و قوانین مربوط به حق کارگران و تنظیم ساعات کاری و ساعات تعطیلات، استاندارد زندگی بهتر شده است. تمام این تغییرات و رشد ترافیک هوایی برای همه به انفجار جمعی گردشگری منجر شده است.
- شما برنده جایزه راهنمای سفردوستی جهان در سال 2012 (2012 Wanderlust World Guide Awards) شدید. کارگروه این جایزه براساس چه فاکتورهایی برندگانش را انتخاب میکند و شما چگونه برنده شدید؟
قطعا فاکتورهای بسیاری در نظر گرفته میشوند و صادقانه بگویم همه آنها را نمیدانم. بههر رو برای رسیدن به فهرست نهایی به رای مشتریانی نیاز است که با شما سفر کردهاند. اما منظور، رایگیری مبتنی بر رقم و عدد نیست بلکه منظور توصیفاتی است که مشتری سابق از تجربیاتش در سفر با شما ارائه میدهد و میگوید چرا شما را واجد میداند که بهعنوان بهترین راهنمای سفر جهان انتخاب شوید. وقتی تمام آرا جمع شدند، گروهی از کارشناسان روزهای متمادی را برای تجزیه و تحلیل آرا صرف میکنند و در نهایت برنده را برمیگزینند. بهحتم، علاقه به سفر، توجه به مشتریان و دقت به تمام جزییات تور بخشی از گزینههای لازم برای برنده است.
- چند ماه قبل، شما برای شرکت برای Tehran Travel Show به ایران آمدید. این رویداد ایرانی و جوانانی را که در آن شرکت کردند چگونه ارزیابی میکنید؟
الان دیگر سالهاست که به ایران سفر میکنم و گردشگران ماجرایی خارجی را برای بازدید از این کشور فوقالعاده میآورم. چیزی که من در تهران تراول شویِ متحولانه و هیجانانگیز یافتم این است که رویدادی تا این حد مهم در دنیای سفرهای مستقل و ماجرایی بهدست ایرانیها و برای ایرانیها سازماندهی شده است. همانطور که همه میدانیم در سطح بینالمللی سوءتفاهم بزرگی درباره ایران وجود دارد که بیشتر آن بهسبب اطلاعات غلطی است که رسانهها و با اهداف سیاسی درباره ایران میدهند. ایران کشوری پیشرو با سطح خوبی از زندگی و سطح آموزشی و فرهنگی بالا است. نسلهای جدید همگام با زمان پیش میروند و علاوهبراینکه میخواهند در کشور بسیار زیبای خودشان سفر کنند، دوست دارند همانند نه فقط جوان اروپایی یا آمریکایی بلکه مثل هر جوان دیگری دنیا را هم بگردند. رویدادی مثل TTS (تهران تراول شو) در انگلستان مسئلهای رایج است و فکر میکنم که به Adventure Travel Show معروف باشد، اما نکتهای که TTS را منحصربهفرد میکند مطالعه در مورد ارائه ابزارهایی است که جوانان ایرانی را قادر میسازند بهطور مستقل سفر بروند و فقط به خریدن برنامههای سفر از آژانسهای مسافرتی اکتفا نکنند.
- آنطور که گفتید شما بارها به ایران سفر کردهاید. سفرهای شما به کشور ما چه نوعی بودند؛ طبیعتگردی، گردشگری ماجرایی، فرهنگی یا صرفاً برای بازدیدکردن از شهرهای همیشگی گردشگری از جمله اصفهان، یزد، شیراز، مشهد و غیر؟
من اقبال داشتم در موقعیتهای مختلفی از ایران بازدید کنم و اینکار را از سال 2010 با سفرهای ترکیبی فرهنگی و ماجرایی آغاز کردم. برای مثال، در سفرهای اولیهام تمام شهرهای بزرگ فرهنگی از اصفهان و شیراز و پرسپولیس تا قم و مشهد را دیدم. سپس بارها به ایران برگشتم و توانستم نواحی مختلفی را که گردشگران خارجی معمولا به آنجا نمیروند ببینم که ازآنجمله میتوانم به کویر لوت و دشت کویر اشاره کنم. نکته شگفتانگیز درباره کشوری مثل ایران این است که جاذبههای گردشگری مختلفی برای تمام سلیقهها از گردشگری ماجرایی و فرهنگی یا هر دو دارد.
ایران کشوری پیشرو با سطح خوبی از زندگی و سطح آموزشی و فرهنگی بالا است. نسلهای جدید ایرانی همگام با زمان پیش میروند و علاوهبراینکه میخواهند در کشور بسیار زیبای خودشان سفر کنند، دوست دارند همانند نه فقط جوان اروپایی یا آمریکایی بلکه مثل هر جوان دیگری دنیا را هم بگردند
- بهعنوان آخرین سوال، شایعاتی میگویند که اسم فرزند شما فارسی است. این خبر درست است و چرا؟
فکر میکنم که منظور شما اسم دخترم ساینا است که فکر میکنم اسمی فارسی باشد. البته ما سیهنا صدایش میکنیم که نام شهری در استان توسکانی ایتالیا است که من در آنجا بهدنیا آمدم و بزرگ شدم.
[related-post id="6154"]
نظر شما