چمدان : عَقدا یکی از شهرهای شمالی استان یزد در میانه جاده نائین به اردکان و از توابع شهرستان اردکان است.
سعید فلاح فر کارشناس ارشد مرمت و دکترای پژوهش هنر در کوچه پس کوچههای این شهر کویر قدم زده و شما را میهمان قلم و دوربینش کرده است. او در نوشتهای که همراه با عکس در اختیار چمدان قرار داده عقدا را چنین توصیف میکند: پیشتر به آن گبران (محل سکونت مردمان گبر یا زرتشتیان) میگفتند. هنوز هم نشانههایی از فرهنگ زرتشتیان و ایدههای معماری پیش از اسلام در شهر باقی است. از جمله مسجد معروف به مسجد صلیب که با الگوهای معماری پیش از اسلام بنا شده و یا چند «کلک» که کورههای ایستاده کوچکی است در میان محلات برای روشن نگه داشتن آتش. احداث شهر را به «عقدار» نامي از سرهنگان يزدگرد منسوب دانستهاند. صاحب جامع مفيدي نوشته است: «و او را سه سرهنگ بود ... و عقدار در بيست فرسخي يزد قناتي جاري كرده، قلعه و ديعي ساخت و آن را به عقدار مرسوم کرد.»
عقدا از تهران حدود 525 کیلومتر فاصله دارد با تقریباً 6 ساعت زمان سفر زمینی. مهمترین شهرهای مسیر عبارتند از: قم، کاشان، اردستان و نائین. راه دسترسی به عقدا در 74 کیلومتری نائین، از سمت غرب جاده منشعب میشود. از عقدا تا یزد تقریباً 100 کیلومتر فاصله زمینی است و راه از کنار شهر میبد میگذرد.
اگر خرید خاصی دارید در همین ورودی شهر و از فروشگاه کنار پمپ بنزین لب جاده تهیه کنید. داخل عقدا انتخاب متنوعی برای خرید مایحتاج ندارید. مخصوصاً چایخانه و یا غذاخوری عمومی بزرگی در شهر نیست. در واقع کل فروشگاههای شهر به نانوایی، شعبه بانک و یکی دو مغازه خواربارفروشی نیمه تعطیل، ساندویچی، لبنیات، ایزوگام و... محدود میشود. مثلاً امیدی به پیدا کردن محل عرضه کفش و لباس و لوازم جانبی موبایل و دوربین عکاسی و... نداشته باشید.
برای ناهار و شام و اقامت میتوانید از هتل سنتی خالومیرزا و یا اقامتگاه بومگردی انار استفاده کنید. خالومیرزا اقامتگاه بزرگتری است اما انار فضاهای متنوعتر و صمیمانهتری دارد. اهل غذاهای سنتی هم اگر باشید حتماً از خوردن کالهجوش، خوراک کشک بادمجان، آش کدو و... لذت خواهید برد. فراموش نکنید آب و هوای عقدا هم مثل هر شهر کویری دیگری با اختلاف فاحش دمای شب و روز همراه است.
جز تفاوت رونق و آبادانی، شباهتهای معماری و شهرسازی عقدا و میبد کاملاً مشهود است. کوچههای اصیل شهر باریک و صمیمی هستند که با واشدگاههای به موقع و آفتابگیر و با ساباطهای پوشیده در همه فصول، فرصتهای شهری و محیطی خوبی برای اهالی فراهم میکردند.
اما در حال حاضر دنبال پاتوقها، بازارچههای محلی، بازار تاریخی و فروشگاه صنایع دستی و... نباشید و انتظار دیدن جمعیت زیادی در شهر خصوصاً در بخش تاریخی آن را نداشته باشید. معمولاً اگر مراسم خاصی در شهر و مسجد برقرار نباشد جز چند پیر زن و پیرمرد، کمتر کسی به چشم میآید. در مجموع شهر بیش از حد ساکت و کم رفت و آمد است و خبری از شور و هیجان کودکان و جوانان نیست.
بخشهایی از شهر مرمت، بازسازی و نوسازی شدهاند که عمدتاً از کفسازیها و نماهای کاهگلی تازه و کروم بندیها، یا مواردی مثل نورپردازی آب انبار فاطمه خان و... قابل تشخیص (و البته گاهی قابل نقد) هستند. باقی بافت تاریخی اما تقریباً به حال خود رها شده است.
حصار شهر کاملاً بریده شده و انسجام معنادارش برای مسافران قابل درک نیست. خانههایی حتی با قدمت صفوی در کوچههای شهر، نیمه ویران و متروک هستند با انبوه زباله و نخاله که گاهی هم تابلو ثبت بنا در فهرست آثار ملی دارند، اما نشانه چندانی از حفاظت، احیاء و مرمت رسمی ندارند.
بیسامانی چنان است که در میان ارزشمندترین قسمتهای تاریخی شهر انواع ساختمانهای غیرهمگون جای اثری تاریخی را گرفتهاند. الحاقات و ساخت و سازهای ناهمگون منظر شهری را آشفته کردهاند و مخصوصاً با برنامهای دقیق؛ تیرهای چراغ برق در بدترین جاهای ممکن نصب شدهاند.
باغچههای انار داخل شهر رونق گذشته را ندارند اما قسمت شمالی شهر به کوچه باغهای مصفا و انارستانهای مشهور عقدا متصل است. علاوه بر بافت تاریخی شهر؛ دروازه بزرگ عقدا، چند آب انبار قاجاری، خانههای تاریخی، مسجد جامع، مجموعه برج و باروی شهر، کاروانسرا، چاپارخانه و... هم از بناهای دیدنی شهر محسوب میشوند. قسمتهای دیدنی داخل شهر عقدا فشرده و در کنار هم هستند و تمام شهر را میشود پیاده قدم زد.
شاید این جملهای دردناک باشد، اما عقدا را پیش از آن که تاریخش از این که هست، مغشوشتر و نابودتر نشده ببینید.
کد خبر 10842
نظر شما